از نظر لورنسو با وجود حرفه غیر معمول مادرش ، ولی وقتی فهمید که وی با نام مستعار ملیندا مکسی مشهور شده ، بسیار برای وی جالب بوده است.به گفته مادرش او و فرزندش از دست شوهر بدرفتارش فرار کرده بودند ولی شوهرش رد آنها را گرفته و کودک را از وی گرفته است.لورنسو در نتیجه زندگی بسیار سخت دوران کودکی ، بیشتر سعی کرده تا زندگی آینده خود را با تمرکز بر همسر و دو دختر کوچکش بهتر کند. ولی در طی جراحت پشتش و سوالاتی که بیمارستان در مورد سابقه پزشکی خانوادگی اش از وی پرسیدند ، زمان آن دانست که والدین اصلی خود را پیدا کند.
شش هفته بعد از پیگیری درخواستش، نامه ای را دریافت می کند که در آن خانم ویوین ویلر اهل کالیفرنیا را مادر وی نام برده اند و همچنین نوشته شده بود که مادر و مادربزرگش با سندرم پرمویی به دنیا آمده اند ، بدین معنی که حتی در بچگی نیز موهای صورت آنها رشد می کرده است.حتی در آن نامه ذکر شده بود که مادرش با شرایطی به دنیا آمده بود که در بدنش هم دستگاه تولید مثل مردانه و هم دستگاه تولید مثل زنانه داشته است ، ولی درهمان کودکی دستگاه تولید مثل مردانه را از وی برداشته چراکه والدینش فرزند دختر می خواسته اند.
پدر ویوین در سن ۵ سالگی به وی می گوید که به سیرک رفته و با حقوق ماهی ۱۰۰۰ دلار در ماه کار کند ، چرا که از او خجالت می کشیده است. در حقیقت مصائب کودکی لورنسو در مقایسه با مشکلات دوران کودکی مادرش رنگ می بازد!خانم ویلر کمی بعد از مرگ مادرش یعنی از سال ۱۹۹۰ دیگر موهای صورتش را نزده است و صاحب زنی با بلندترین ریش دنیا شده است.