شهره سلطانی در تایخ ۳۰ و ۳۱ تیر در تهران و تالار وحدت روی صحنه میرود و در کنسرتی پاپ که ویژه بانوان است، به هنرنمایی می پردازد. این هنرمند در روزهای گذشته گفتگویی با سایت «موسیقی ما» داشته که در ادامه میخوانید:
علاقه به موسیقی در شما از کجا آغاز شد؟
من فارغ التحصیل هنرستان موسیقی هستم و زمانی که در هنرستان درس میخواندم ساز سنتور را نزد خانم مینا افتاده و پیانو را توسط خانم سحرخیزان و بصیری و دیگر اساتید یاد گرفتم. از همان روزها کار تئاتر را شروع کردم و چون معروف شدم همه فکر کردند من باید در رشته تئاتر و سینما درس بخوانم و حتی سر کلاس تئاتر دانشگاه تهران هم میرفتم. اما در رشته موسیقی امتحان دادم و در دانشگاه هنر و معماری زیر نظر اساتیدی مثل استاد فخرالدینی، مشکاتیان، سریر و دیگر اساتید تحصیل موسیقی کردم. همدورهایهای من هم حسین شریفی، عماد نکویی، علی تفرشی، آقای دیبازر، فواد حجازی، ایمان جعفری و خیلیهای دیگر بودند. آن زمانها کنسرت هم برگزار میکردم و حتی برای کارهای کلاسی به ما تالار وحدت را میدادند و ما را به استیج عادت میدادند. من در دوران دانشگاه هم با مژگان شجریان یک کنسرت گذاشتیم که خیلی هم مخاطب داشت.
به واسطه اینکه من روی بازیگری و بعد کارگردانی متمرکز شدم تمرکزم از موسیقی کمتر شد. هم فعالیت های سینمایی من اجازه نمیداد و هم در آن زمان فعالیت موسیقی در عرصه بانوان باز نبود. همیشه موسیقی بانوان را پیگیری میکردم و همه کنسرتهایی که میتوانستم یا دعوت میشدم را با دلوجان میرفتم ولی نگاه من به مرور عوض شد.
ساز من سنتی بود و سنتور میزدم و همیشه موسیقی کلاسیک یا سنتی گوش میکردم. شما اگر مصاحبه های من را خوانده باشید ده سال پیش از من می پرسیدند کنسرتتان به زودی برگزار می شود؟ و من پاسخ مثبت دادم. ولی نشد. من واقعا فکر نمیکردم فعالیت موسیقی انقدر برای خانمها آزاد باشد و به مرور دیدم ما هم میتوانیم جوری که میخواهیم با قوانین جمهوری اسلامی کار کنیم.
* می توانید چند نمونه موفق از فعالیت بانوان در موسیقی سالهای اخیر را مثال بزنید؟
به نظرم همه خانمها موفق هستند؛ همین که جرات و همت دارند و تصمیم میگیرند که به روی صحنه بیایند و موسیقی کار کنند، موفقاند. *خانم هنگامه قاضیانی، نیکی کریمی و چند چهره دیگر در سالهای گذشته در فضای موسیقی فعالیت جسته و گریختهای داشتند؛ آن کارها چقدر باعث شد که شما در حوزه موسیقی فعالیت هایتان را جدی تر دنبال کنید؟ زمانی که من این تصمیم را گرفتم و پیگیر این قضیه بودم هیچکدام از این دوستان فعالیتی نداشتند. از شروع تا عمل، کار من خیلی زمان برده است. هرگز نمیخواستم قطعههای کار شده را بازخوانی کنم. خیلی از دوستان من و خانمها که کنسرت میگذارند قطعه های تکراری را کار میکنند ولی همه قطعات من جدید است و همین من را حداقل دوسال عقب انداخت. من خیلی روی ترانهها و شعرهایی که میرسید حساسیت داشتم و خیلی کارها را پس دادم و بعضی موارد خودم موضوع میدادم. مثلا کارهای من درمورد کودکان کار، پیام صلح، جایگاه زن یا موضوعات دیگر سوژه های روز ما هستند.
* با توجه به فضای موسیقی شما ریسک خیلی بزرگی کردهاید که بدون آلبوم و فعالیت رسمی، تصمیم به برگزاری کنسرت گرفتهاید.
درست میگویید ولی من اصولا در همه کارهایم اهل ریسک هستم. در کارهای کارگردانی هم بارها ریسک کردهام. در بازیگری اینگونه نبودهام چون محدودیت داشتم. اگر نمایش اخیرم «پینوکیو» را دیده باشید کاملا یک کار فانتزی بود. در کار قبلی یک ملودرام را کار کردم. ولی در تصمیمم برای کنسرت، لحظهای درنگ نداشتم.
* شما در سینما وتئاتر یک پیشزمینهای در ذهن مخاطب دارید اما کسی که قرار است به کنسرت شما بیاید با یک ذهن بسته میآید و به یکباره با فضایی مواجه میشود که یا خیلی بالا میرود یا خیلی پایین. یعنی حد وسطی وجود ندارد.
من این قضیه را دوست دارم و دوست داشتم قطعات فقط کار خودم باشد و مخاطب جای دیگری آن را نشنیده باشد و شاید بیشتر آن را به خاطر بسپارند. موسیقی گاهی جرقه ای در ذهنتان میزند. حتی با یکبار شنیدن و اگر از آن خوشتان بیاید در پس ذهنتان میماند.
درمورد رپرتوار این برنامه هم صحبت کنید؟
من دوست دارم برای همه مخاطبانم و کسانی که میبینند شهره سلطانی میخواهد کنسرت برگزار کند بگویم من همان بازیگر هستم، ولی بازیگری که از موسیقی دور نبودم و رشته تحصیلی من موسیقی بوده است و از سر هوا وهوس نیامدم و همه دوستانم میدانند که به موسیقی و کنسرتها نزدیک بودهام. همیشه سعی کردم یاد بگیرم و تجربه کنم. درمورد رپرتوار برنامه هم بگویم که کارهای من هیچجا پخش نشده و من میخواهم سورپرایز باشد. درکارهایم دو قطعه نوستالژیک دارم که روی آن هم فکر کردهام که با تفکر و اندیشهام سازگار باشد و میخواهم با این قطعات حرفی را بازگو کنم.
درمورد آینده کاری خودتان هم بگوئید که چه برنامههایی دارید. آیا تجربه کنسرتتان یک تجربه و نوعی آزمون و خطاست که اگر گرفت، ادامه بدهید و اگر نگرفت بیخیالش شوید؟
دکتر سریر و خیلی از اساتید من همیشه میگفتند که چرا بین موسیقی و کارت فاصله انداختهای و جمله ایشان برای من تلنگری بود که جدیتر کار کنم و از همان زمان انگیزه مضاعفی گرفتم. اولا از اساتید و دوستان و همکارانم متشکرم که باعث شدند روی موسیقی تمرکز کنم و دوباره به آن جدیتر نگاه کنم و اثری را خلق کنم. میخواهم از جامعه موسیقی خواهش کنم که جلوی من گارد نداشته باشند، چون معمولا در جامعه ایرانی جلوی هر تازه واردی که میخواهد وارد یک عرصه بشود گارد میگیرند. من از خود موسیقی هستم و فقط کمی دور شده بودم ولی پرت نشدم. همیشه کنارتان بودم و الان هم خواهش میکنم کنار من باشید و به من انگیزه بدهید