روستایی با صفا از توابع شهرستان طالقان در استان البرز ایران که ریشه در دامنهٔ رشته کوه های البرز مرکزی دارد و مردمی متدین و با ایمان دارد.
در میان کوچه پس کوچه های این روستا منزل پدر شهید رسول احمدی قرار دارد که نهر آبی از کنار دیوار آن می گذرد،نهری زلال که در آینه سینه اش، یادگاری های زیادی از کودکی های شهید رسول، دوران مدرسه و علم آموزی ها و راهی جبهه شدن هایش دارد.
شهید رسول احمدی ۱۷ ساله بود که به صورت بسیجی عازم جبهه های دفاع مقدس شد و در عملیات والفجر۴ میان منطقه پنجوین شهید شد و به لقاء پروردگارش رسید، ابتدا پیکر پاکش مفقود بود و پس از سالها چشم انتظاری که پدر و مادر متحمل شدند، پیدا شد و به وطن بازگشت و در دل روستا مأوا گرفت.
نفوذ آب نهر جیرین جو به منزل مسکونی دایی اشرف الدین و سست شدن دیوارهایی که هر آن امکان ریزش آن می رفت، با پیگیری های دهیاری و کمکهای فرمانده گروه جهادی سپاه طالقان عملیاتی شد و طرح باز سازی این بخش از خانه شهید ریخته شد.
هزینه ها فراهم و کارهای اجرایی یکی پس از دیگری حل شد و گروه جهادی شامل ۱۵ نفر از بسیجیان کاردان و آماده به خدمت از راه رسیدند و مشغول بازسازی شدند.
در این قسمت از کار دیگر تنها خدمت مهم بود، روحانی و بسیجی و پایور خالصانه و بی هیچ چشمداشت مادی، بدون هیچگونه نامه نگاری های ابلاغی و تبلیغی، دست به دست هم دادند تا دیوارها از نو بنا و نهر هدایت شود و با آبادی خانه لبخند بر لبان پدر شهید بنشیند.
دایی اشرف الدین خوشحال است از اینکه اگر امروز پسر رشید را در کنار خود ندارد تا باری از روی دوشش بلند کند ولی، شیر پسرانی دارد به نام گروه جهادی که همان روحیه خلوص و از خودگذشتگی رسول و دیگر رزمندگان دفاع مقدس را دارند.
پدر شهید می داند که هر زمان نیاز به کمک داشته باشد، پسران جهادی اش کوتاهی نخواهند کرد…..
گروهی که هیچ کاری را بالاتر از خدمت به خلق خدا برای کسب رضای خدا نمی دانند، آنها دستهای مهربان دارند که همیشه یا با فقر و محرومیت مقابله می کند و یا اسلحه به دست می گیرد و مدافع خاک و ناموس است.
فیشهای نجومی حقوق این افراد را خداوند سفید امضاء کرده است………………