گروه سیاسی کمال مهر ؛کشورهایی که از یک سو به افزایش تحریم های ضد ایرانی رای داده ند و در اجرای قطعنامه های صادر شده علیه ایران از یکدیگر پیشی می گیرند و از سوی دیگر به ایران سفر می کنند و با لبخند دیپلماتیک دست دوستی به سوی ملت ایران دراز می کنند در سفر به تهران دنبال چه هستند؟
باتوجه به سابقه تاریخی برخی ازاین کشورها که در حال رایزنی برای ورود به تهران هستند ، می توان آینده این دیدارها خوشبین بود؟ آیا حضور این کشورها در ایران پیشرفتی را در مناسبات بین الملی حاصل می کند ؟
ورود هیئت پارلمانی اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۲ آذر سال جاری به تهران را می توان آغاز موج سفرهای دیپلماتیک نامید ، هیئتی که هم چنان کسی نتوانسته برای حضورش در ایران و ملاقات های خارج از چهارچوب آن پاسخی به مردم ارائه دهد، سفری که به دلیل دیدارهای پنهانی و خارج از عرف دیپلماتیک این هیات، فضای جنجالی و غبار آلود را در کشور ایجاد کرد، بطوری که هنوز با گذشت زمان بحث های بسیاری در محافل گوناگون در خصوص این سفر مطرح است.
یک روز پس از سفر هیات پارلمانی اروپا به ایران، مدیرکل تشریفات مجلس از دیدار هیئت پارلمانی اروپا با «جعفر پناهی» و «نسرین ستوده» در محل سفارت یونان خبر داد. جعفر پناهی فیلم ساز ایرانی و نسرین ستوده وکیل دادگستری از جمله محکومان حوادث پس از انتخابات مناقشه برانگیز سال ۸۸ هستند.
این دیدار هیئت اروپایی که بدون هماهنگی با مقامات ایرانی انجام شد خشم مجلسی ها را برانگیخت و با وجود آنکه کاظم جلالی به عنوان مسئول دعوت کننده سعی کرد با توضیحاتی دراین خصوص مجلس را از این حواشی مبراء کند اما با تمام این تلاش ها حواشی این سفر هنوز پابرجاست و وزرای اطلاعات و امورخارجه نیز در نتیجه همین سفر به مجلس فراخوانده شده اند.
اما این همه ی حواشی نبود چراکه سفر هیات پارلمانی اروپا به ایران حاشیه های دیگری نیز به همراه داشت که از آن جمله می توان به تصاویر و فیلم های منتشر شده از جلسه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با «تاریا کرونبرک» اشاره کرد که هنگام ورود آیت الله هاشمی رفسنجانی به اتاق محل حضور رئیس هیات پارلمانی اروپا، وی از جایش بلند نشد که به باور بسیاری این حرکت نماینده زن پارلمان اروپا بی احترامی و توهین به هاشمی رفسنجانی محسوب می شد. البته کرونبرگ بعدها توضیح داد و عنوان کرد که از رسم و رسومات ایرانی با خبر نبوده و نسبت به این اتفاق ابراز تاسف و بی اطلاعی کرد ، اما باور این موضع گیری کمی سخت است چرا که یک هیئت پارلمانی قبل از ورود به کشوری در مورد تمامی جزئیات آن کشور(آداب و رسوم و…) تحقیق می کند.
البته نمی توان این موضوع را هم نادیده گرفت که هیئت پارلمانی اروپا متشکل از نمایندههای احزابی بود که با ایران و نظام سیاسی کشورمان مخالف هستند لذا نتیجه واضح است: ادای احترام به نمایندگان مخالفان ضدحکومتی در ایران و اهدای جایزه ساخاروف که ازسال گدشته برای آن برنامهریزی شده بود، برای این هیئت مهمتر از موضوع رسمی مذاکرات بود.
اما این تنها سفر هیات پارلمانی اروپا به ایران نبود و در مهرماه نیز هئیتی ۵ نفره به نمایندگی از گروه سوسیالیستهای پارلمان اروپا به ریاست “هانس اسوبودا” به همراه نمایندگان و مشاوران پارلمان به دعوت مجلس شورای اسلامی ایران به ایران آمدند.
دومین دیداربه هیات ۵ نفره پارلمان ایتالیا به ایران تعلق گرفت که هفدهم دی ماه راهی تهران شد و با مقامات کشورمان دیدار و با هدف ارتقاء روابط رم-تهران با «علی لاریجانی» رئیس مجلس، «جواد ظریف» وزیر خارجه کشورمان و «آیت الله هاشمی رفسنجانی» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار و گفتوگو کردند.
این هیات ضمن استقبال از توافق تاریخی تهران و شش کشور عضو گروه ۱+۵ در ژنو خواستار گسترش روابط و همکاری های دو جانبه شد و که این دیدار برخلاف سفر پارلمان اروپا بدون حاشیه پایان یافت.
اما باید گفت این دیدارها همچنان ادامه دارد بطوری که حسین شیخ الاسلام مشاور امور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی هم اخیرا اعلام کرده است :هیات های پارلمانی ایرلند، رومانی ، کانادا، مکزیک ، کره جنوبی در هفته های جاری به ایران می آیند!
حال باید منتظر ماند و دید که سفر این هیئت های پارلمانی به ایران تا چه اندازه می تواند در پیشرفت مناسبات بین المللی اثر گذار باشد و یا اینکه بر خلاف تصور عده ای در پس این دیدارهای به ظاهر مثبت اهدافی سودجویانه نهفته شده است ؟ اما نکته ای که هیچ گاه نمی توان آن را فراموش کرد رفتار غیر منطقی و نا عادلانه برخی از این کشورها در قبال ملت ایران است که هنوز هم هیچ گامی برای تغیر رفتار خود نسبت به ملت ایران برنداشته اند.
باید به این نکته توجه داشت، زمانی که این این کشورها دستشان از ایران کوتاه بود با فتنه انگیزی از خارج از مرز ها در ایران به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی بودند؛ اکنون که مرتباً در ایران رفت و آمد می کنند نمی توان مطمئن بود که قصد فتنه انگیزی دیگری در کشور را ندارند.
پیشرفت کشورهای غربی و فلسفه قدرتمند شدن آنها چپاول و استعمار بوده تا بواسطه منابع داخلی، بنابراین تداوم این پیشرفت و قدرت مستلزم تداوم خوی استعمارگری این کشورهاست. اما در دنیای مدرن امروز، سبک استعمار کهن دیگر قابل پذیرش نیست و نوع جدیدی از سیطره بر کشورهای دیگر را میطلبد.
کشورهای غربی در دوره جدید در داخل کشورهای هدف نیاز به دوستانی دارند تا با حمایت سیستم تبلیغاتی غرب، این چهرهها را در کشورهای مقصد ارتقاء دهند و به نمادها و اسطورههایی برای افکار عمومی تبدیل کنند و منابع مالی را نیز به نحوی در اختیار آنها قرار دهند.
اکنون این سوال پیش می آید که علت سبقت گرفتن کشورهای اروپایی از یکدیگر برای سفردر ایران چیست؟
کشورهایی که از یک سو به افزایش تحریم های ضد ایرانی رای داده ند و در اجرای قطعنامه های صادر شده علیه ایران از یکدیگر پیشی می گیرند و از سوی دیگر به ایران سفر می کنند و با لبخند دیپلماتیک دست دوستی به سوی ملت ایران دراز می کنند.
تیتر۱