به گزارش «کمال مهر» ؛
موضوع وحدت امت اسلامی ، یکی از مسائل مهم جهان اسلام به شمار می آید. تاکید قرآن کریم به ضرورت وحدت مسلمانان « واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا » ( سوره آل عمران ، آیه ۱۰۳ ) و تاکید پیشوایان دین بر برادری مسلمانان بر کسی پوشیده نیست ، از نظر تاریخی این امر به خوبی روشن است که پیشرفت مسلمانان در پرتو همدلی و وحدت آن ها و عقب ماندگی و شکست آنان در عرصه های گوناگونی سیاسی ، علمی ، اجتماعی ، اقتصادی و … نتیجه اختلافات و پراکندگی میان ایشان بوده است.
این ناسازگاری میان فرقه ها و مذاهب اسلامی ، خصوصا میان دو مذهب بزرگ شیعه و اهل سنت در برهه هایی از تاریخ به حدی بوده است که تلقی آن دو مبنی بر اینکه دو فرع اگر یک اصل اند ، ممکن نبوده است و نظر بر این بوده است که در طول تاریخ در شبه قاره هند و پاکستان ، عراق و …. میان این دو فرقه ی بزرگ اسلامی رخ داده است. البته در این میان در طول تاریخ اسلام ، دانشمندان و عالمان دینی بزرگی وجود داشته اند که برای ایجاد صلح و مدارا میان مسلمانان و سازگاری مذاهب اسلامی کوشیده اند.
عالمان و دانشمندان مسلمان در یک قرن اخیر نیز با در نظر داشتن ضرورت وحدت و همبستگی میان امت اسلامی برای ایجاد سازگاری بین فرق و مذاهب اسلامی تلاش فراوان کرده و پدیده نو ظهوری به نام « تقریب مذاهب اسلامی » پایه ریزی کرده اند . در این میان واکنش ها و رویکردهای متفاوت هم در میان دانشمندان اهل سنت و هم در میان علمای شیعه نسبت به موضوع تقریب وجود داشته است .
رویکرد اول رویکردی منفی بوده است چنانکه عده ای از علمای شیعه امر تقریب مذاهب اسلامی را در عمل و اینکه در جهان خارج به عینیت برسد ، ناممکن و محال دانسته اند در مقابل ، ممکن است عده ای دیگر برای عملی شده ایده ی تقریب مذاهب اسلامی با در پیش گرفتن رویکردی تفریطی بعضی از اصول اعتقادی قطعی و مسلم مذهبی و حوادث مستند تاریخی را انکار یا در آن تشکیک کنند. در عین حال رویکرد سوم و معتدل نیز نسبت به موضوع تقریب مذاهب اسلامی در میان اندیشمندان شیعی وجود داشته است .
در این رویکرد با پذیرش اصل ضرورت وحدت امت اسلامی و تقریب و سازگاری میان مذاهب اسلامی ، سعی و تلاش بر پایه ریزی مبنای اصولی و روش های کارآمد برای تقریب مذاهب اسلامی بوده است.
تردیدی نیست که اختلاف های مذهبی و عقیدتی میان مسلمانان از مهمترین عللی است که به تفرقه و پراکندگی آنان انجامیده است.
پرسش مهم این است که چگونه می توان این مشکل را حل کرد؟ آیا باید با ایجاد یک مذهب و یا از میان برداشتن اختلاف های مذهبی ، سعی در حل آن کرد؟
پاسخ آن است که کوشش هایی از این دست تقریبا غیر ممکن است و گمان نمی کنیم کسی در پی چنین کوشش نامعقولی برآید ، در این جا باید در جستجوی راه دیگری برای ایجاد راه حل عادلانه ای که همگان بپذیرند برآییم که مطمئنا راهی بهتر از تقریب به عنوان بهترین راه حل برای مشکلی که همگان را به ستوه آورده است ، نخواهیم یافت . وحدت نبوی و صلح حسنی میان مسلمانان است.
هر یک از پیشوایان و امامان معصوم(ع) به یک فضیلت و برجستگى ویژهاى مشهور و معروف شدهاند، در حالى که همه آنان، از عصمت و طهارت بهرهمند و داراى اخلاق و صفات کامل انسانى بودند و در هیچ کدامشان نقص و ضعفى عارض نشده و همگى در قلّه شایستگى و برترى قرار داشتند.
در میان آنان، امام حسن مجتبى (ع) به ویژگى بردبارى و صلح خواهى معروف شده است. وى نه تنها پس ازپذیرش صلح، بلکه پیش از آغاز امامت و بر عهده گرفتن امر خلافت، در دوران کودکى، به این صفت کامل انسانى متّصف بود. رسول خدا(ص) در حالى که امام حسن مجتبى(ع) کودکى خردسال بود، دربارهاش فرمود: انّ إبنى هذا سیّدٌ یصلح اللّه به بین فئتین عظیمتین، یعنى: این پسرم (حسن بن على) همانا شخصیت و سیّد بزرگوارى است که خداوند سبحان به وسیله او، میان دو گروه بزرگ، صلح و آرامش برقرار مىکند.
امام حسن مجتبى(ع) که راز دار و سنگربان مقام نبوّت و امامت است، بیش از همه انسانها به پاسدارى از تلاشهاى جدّش محمد مصطفى(ص) و عدالت پرورى پدرش على مرتضى(ع) مىاندیشید. او خود را در برابر آنها مسؤول مىبیند و احساس مىکند که با ادامه نبرد و خون ریزى به چنین مقصودى دست نخواهد یافت و راه آسانتر و کم خطرترى نیز وجود دارد که آن، صلح است.
بنابراین، پذیرش صلح و آرامش، نه تنها منافاتى با مبانى فکرى و عقیدتى مکتب اهل بیت(ع) ندارد، بلکه خواسته اصلى آن مىباشد.
امروز نیز اضمحلال و از هم پاشیدگى کشورهاى اسلامى، خطر جدی است که جامعه مسلمانان را تهدید میکند.
خطری گه به دست طراحان صهیونیست و حامیان غربی آنها نقشه تجزیه عراق و دیگر کشورهای اسلامی را به دست برخی رژیمهای مستبد و مرتجع عربی اجرا می کنند.
مسلمانان آن عصر، چه آنانى که در ظلّ حکومت عدالت جویانه امام حسن مجتبى(ع) زندگى مىکردند و چه در سیطره حکومت غاصبانه معاویه بن ابى سفیان به سر مىبردند با دشمنان مشترکى رو به رو بودند که از هر سو آماده هجوم به مناطق اسلامى و باز پسگیرى سرزمینهاى آزاد شده بودند. آنان گرچه داراى ملیت، قومیت و دینهاى متعدد و مختلف بودند، ولى در یک چیز اتفاق و اتحاد داشتند و آن نابودى اسلام و کشتار بى رحمانه مسلمانان و غارت سرزمینهاى اسلامى بود.
از این رو، ادامه اختلاف و کشمشهاى داخلى، دشمنان بیرونى، به ویژه رومیان را خوش حال و امیدوار مىکرد و زمینه هجوم و تجاوزشان را فراهم مىنمود.
اکنون نیز همان خطرات در شکلی جدید خود رامنایان کرده است و به همین دلیل ما نیازمند صلح حسنی و وحدت نبوی میان شیعه و سنی هستیم. عراق، سوریه ، لبنان ، فلسطین و افغانستان در آتش خشم اختلاف میان مسلمین می سوزند. اگر وحدت نبوی و صلح حسنی در میان بود دیگر صهیونیستهای غاصب جرأت تعدی و تجاوز به سرزمینهای اسلامی و ادامه جنایات خوددر نوار غزه را به خود نمی داند.
دیگر اثری از تکفیریهای القاعده، جبهه النصره و داعش نبود. امروز عراق و سوریه در فقدان وحدت نبوی و صلح حسنی به دست سربازان مزدور امپریالسم و صهیونیسم جهانی به نام داعش و القاعده در پآتش جنگ و تفرقه می سوزند. امروز عقل و شرع حکم مىکند که باید به هر طریق ممکن نبرد میان مسلمانان پایان یابد، تا اصل دین و حیات مسلمانان ادامه یابد.
پرویز حاجی زاده کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل
انتهای پیام/