به گزارشکمال مهر سهشنبه گذشته، نیروهای امنیتی “عراق”، در حالی که این کشور، درگیر یکی از شدیدترین بحرانهای نظامی-امنیتی خود در تاریخ معاصر است، “سیدالصرخی”، ازمدعیان دروغین ارتباط با “امام زمان”(عج) را به دلیل اظهارات فتنهانگیز، دستگیر کردند.
گفتنی است؛ طی ساعات گذشته، برخی از رسانههای عربی، که عموما با مشی ضد شیعی-ایرانی خود شناخته میشوند، با تکرار این خبر، تلاش کودکانهای را برای مظلومنمایی این فرد آغاز کردهاند.
“سید محمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخی” معروف به “آیتالله سید محمود حسنی الصرخی”، متولد شهر “کاظمین” است.
نکته قابل توجه در خصوص این به اصطلاح روحانی، این است که وی برای اولینبار و پس از سقوط “دیکتاتوری صدام”، در لباس روحانیت ظاهر شد.
البته، این تنها تغییری نبود که در چنین مدت کوتاهی، در رابطه با وی رخ داد(!)، چراکه الصرخی، به سرعت و با گذشت زمان اندکی، خود را به عنوان مرجعیت اعلای شیعیان جهان معرفی کرد.
متاسفانه، این دروغ بزرگ هم به سلسلههای دروغهای این روحانینما پایان نمیدهد، به طوریکه این عنصر مشکوک، به سرعت مدعی رابطه با امام زمان (عج) نیز شده است!
طی ساعات گذشته، شبکههای ضد شیعی، در تبلیغات دروغین خود برای این شخصیت، او را از شاگردان “آیتالله سید محمدباقر صدر”، مطرح کرده و این ادعا را نیز برمبنای سخنان خود الصرخی بیان کردهاند.
این در حالی است که این ادعای مضحک، بارها از سوی سایر شاگردان این شخصیت بزرگ شیعی، همچون “آیت الله سید کاظم حائری”(که در حال حاضر ساکن قم است) رد شده است.
البته، قطعنظر از تکذیب شاگردان مرحوم آیتالله باقر صدر، تنها با نگاهی به مشی سیاسی-مذهبی این دو شخصیت نیز میتوان به سادگی، به دروغ بودن این ادعا پی برد.
گفتنی است؛ رسانههای ضد شیعی در بسیاری موارد و در راستای جو سازیهای ابتدائی از الصرخی با نام “سید حسنی” یاد میکنند.
الصرخی، در اولین دورههای حضور خود، در صحنه سیاسی-مذهبی عراق، که با چالش جدی حضور اشغالگران در خاک خود مواجه بود، در صحنهسازی که بعدها هدف آن مشخص شد، همچون سایر علمای جریان شیعه، با طرح انتقادات تند علیه نیروهای آمریکایی، خواستار خروج فوری آنان از خاک عراق شده بود.
در پی این جوسازیها، نیروهای اشغالگر، با طرح نام وی، به عنوان یکی از مخالفان نیروهای ائتلاف، به دفتر وی در عراق حمله میکنند، حملهای که البته هیچگاه به هدف خود نمیرسد، چراکه الصرخی ناپدید شده بود.
از آن زمان، تا حدود دو سال گذشته، هیچ خبر رسمی از حضور الصرخی، در رسانهها وجود ندارد.
البته، گمانهزنیهایی در خصوص مکان اختفای او در این مدت میشود؛ عدهای لبنان را مخفیگاه اصلی الصرخی دانسته و عدهای دیگر، با رد امکان خروج وی از عراق، معتقدند الصرخی در جنوب این کشور زندگی میکرده است.
متاسفانه، اندکهواداران الصرخی که اراجیف او را باور کرده بودند، معتقدند “طی این مدت، الصرخی نزد امام زمان(عج) حضور داشته است”.
هرچند، اطلاعات زیادی از مکان اختفای الصرخی در دست نیست، اما با توجه به موضعگیریهای او، به راحتی میتوان دریافت که او طی این مدت تحت تعالیم شدید نیروهای امنیتی منطقه (برای مثال استخبارات عربستان) قرار گرفته باشد.
چندی پیش، پایگاه خبری “شیعهآنلاین”، با انتشار گزارشی از اخبار مرتبط با الصرخی، از ابعاد پنهان این عنصر امنیتی و بازیچه دست سرویسهای امنیتی در منطقه پرده برداشت.
در این گزارش آمده است “برخی اسناد و اطلاعات موجود درباره “الصرخی” حکایت از آن دارد که وی در اواسط دهه نود قرن گذشتهی میلادی (حدود سال ۱۹۸۴) دانشجوی رشتهی مهندسی در یکی از دانشگاه های بغداد بوده است، گفته می شود وی مدتی از همکلاسی های دوران دانشجویی عدی فرزند صدام، دیکتاتور سابق عراق بود و در همان زمان عضو حزب بعث شد و به یکی از دوستان نزدیک “عدی” مبدل شد”.
به این ترتیب، همزمان با ورود وی، به دستگاه امنیتی بعث، رابطه الصرخی نیز با فرزند صدام عمیقتر میشود.
در خصوص ادعای مضحک الصرخی، در رابطه با ارتباط با امام زمان(عج)، در گزارش شیعهآنلاین آمده است “او در مجالس و محافل مختلف خود به گونه های مختلف مدعی ارتباط با امام زمان(عج) شده است. از جمله ادعاهای عجیب وی این است که در یک دیدار محرمانه با برخی هوادارانش مدعی شده که امام زمان(عج) با خواهر او ازدواج کرده و داماد خانوادگی آنها شده است”.
البته، مسئله ارتباط الصرخی با امام زمان(عج)، موضوعی نیست که صرفا از طریق شایعه و سخنان هواداران او منتشر شده باشد.
دفتر الصرخی در تاریخ ۷ شوال ۱۴۳۲ بیانهای رسمی صادر کرده و در آن به طور مستقیم مدعی شد”الصرخی با امام زمان(عج) دیدار داشته و دستوراتی برای چگونگی فعالیت دریافت کرده است”!!
به این ترتیب، اقدامات این عنصر امنیتی، علیه منافع مردم عراق و مرجعیت شیعه به سرعت آغاز شد.
الصرخی، بلافاصله پس از انتشار این بیانیه، گروهی به نام “شبکه امام زمان برای اعدام”(!!) را تاسیس کرده و از این طریق، تلاشهای گستردهای را برای تخریب چهره تشیع در رسانهها آغاز کرد.
از سوی دیگر، وی بارها مدعی شده است که امام زمان از مراجع تقلید فعلی به هیچوجه رضایت نداشته و به این ترتیب، فتوای اعدام مراجع تقلید شیعه را صادر کرد!!!
البته نبود پشتوانه علمی و بیسوادی این به اصطلاح مرجع تقلید، باعث شده است که طرفدارن وی، برای پوشش این نقص غیر قابل انکار، به الصرخی، لقب مرجع تقلید “عربی-عراقی” بدهند!!
در بخش دیگری از گزارش شیعهآنلاین، اطلاعات حیرتآور و بسیار نگرانکنندهای از حلقه اطرافیان الصرخی به چشم میخورد “یکی از افراد نزدیک و یاران الصرخی فائز الشمری نام دارد، براساس اسنادی که پس از تسخیر مقر سازمان اطلاعات و امنیت حزب بعث بعداز سقوط رژیم صدام به دست آمده، مشخص شد که فائز الشمری یک سنی مذهب و از اهالی شهر فلوجه بوده که از کارکنان سازمان امنیت بعث به شمار میرفت و در زمان صدام، مدتی ماموریت یافت که با عمامهای سفید رنگ به صورت یک روحانی شیعی در محافل ومجالس مختلف مانند دروس برخی مراجع حاضر شود”.
گفتنی است؛ پس از اشغال عراق نیروهای امریکایی و عراقی به مسجدی در منطقه “السیده” در بغداد که زیر نظر فائز الشمری بود حمله کرده و مقدار زیادی از سلاحها و موشکهای ارتش سابق عراق را در انبار مسجد کشف و ضبط کردند”.
در حال حاضر، الصرخی، در تشکیلات تروریستی خود، حدود ۲۰۰ نیروی مرد و ۵۰ نیروی زن را در اختیار داشته به تمامی آنها، ماهانه مبلغ ۳۰۰ دلار دستمزد میدهد.
فواد الخوری، از شهروندان عراقی و منتقدان تشکیلات تروریستی الصرخی، در گفتگو با شبکه العالم تاکید میکند “اطمینان دارم، منابع مالی او از سوی عربستان سعودی تامین میشود”.
از دیگر، حمایتهای عربستان از الصرخی، میتوان به پشتیبانی رسانهای قابل توجه اشاره کرد.
برای اثبات این مطلب، تنها کافی است به مصاحبههای این مرجع قلابی بیاندازیم، وی تا کنون چندین بار، با شبکه خبری العربیه و همچنین روزنامه الشرقالاوسط مصاحبه کرده است، این در حالی است که تا پیش از بحران اخیر در شهر کربلا، حتی بسیاری از مردم عراق نیز نام او را نمیدانستند.
این عنصر امنیتی-تروریستی تا کنون بارها تلاش کرده است که با آیتالله سیستانی درگیر شود و در همین زمینه، تاکنون بارها به دستور الصرخی، به دفاتر ایشان حمله شده و برخی از نمایندگان آیتالله سیستانی نیز از سوی طرفداران الصرخی، هدف ترور قرار گرفتهاند.
بنابر آمار منتشر شده در شیعهآنلاین، “هوادارن الصرخی، بیش از ۱۰ مسجد، حسینیه و مرکز وابسته به آیت الله سیستانی و نمایندگانش را مورد حمله قرار داده و به آتش کشیده اند. آنان حتی حرمت این اماکن دینی و قرآن های موجود در آن را نگه نداشته و آن را به آتش کشیدند”.
جالب توجه این است که اظهارات و موضعگیریهای منطقهای الصرخی نیز در “تمامی موارد” بر علیه مواضع شیعیان و منافع انان در منطقه است.
وی تاکنون بارها مقامات جمهوری اسلامی ایران و همچنین حکومت بشار اسد را مورد انتقادات شدید خود قرار داده است.
وی همچنین بارها انقلابیون بحرین را، که مشاهده ظلم آلخلیفه علیه آنان، قلب هر شیعهای را به درد میآورد، شورشی و فتنهگر نامیده است!!
تمام اینها در حالی است که در بحران اخیر عراق، الصرخی، از داعش و شورشیان استان فلوجه، که بارها و به صراحت علیه تمامی شیعیان جهان موضعگیری کردهاند، حمایت کرده است!
طی روزهای گذشته، الصرخی در پی فرصت ایجاد شده برای او و هوادارنش پس از بحران امنیتی عراق، با برگزاری جلسات متعدد در شهر مقدس کربلا، و فتنهانگیزیهای مشکوک، مقدمات اجرای طرح حمله به حرم مطهر امام حسین(ع) را داشت که با پیگیریهای دستگاههای امنیتی، بازداشت شد.
به نظر میرسد، عربستان سعودی، پس از شکست بخش قابل توجهی از طرحهای امنیتی و نظامی خود در منطقه، دست به استفاده از آخرین مهرههای خود زده است؛ مهرههایی که بیش از آنکه خطرناک باشند، مضحکند!