یتیمی فرزندان شهدا سند مظلومیت غیورمردان ایرانی است که به استکبار و سلطه صهیونیسم باج نمیدهند و در این راستا جانشان را هم تقدیم میکنند. «رضوانه»های کوچکی که روزی پدرانشان به ناگاه به رضوان موعود سفر کردهاند. دخترکان زیبایی که دیگر خوابهایشان را حالا بریده بریده برای مادرانشان تعریف میکنند. . .
در ایامی که گروههای جنایتکار سلفی با کمک استکبار جهانی بار دیگر کشور مسلمان دیگری را آماج جنایتهای خود قرار دادهاند، در سفری که به شهرستان بابل داشتیم، فرصتی پیش آمد تا دیدار و گفتوگویی با خانواده شهید باغبانی انجام دهیم تا پس از چندین ماه فراغ و دوری، حال و هوای این خانواده از دوری عزیزشان را جویا شویم.
مریم مهدیپور، همسر شهید باغبانی، ازحال و هوای دخترش رضوانه میگوید:
دخترم نزدیک به یک سال است که با شهادت پدرش آشناست. اگرچه به غیبتهای طولانی پدر به خاطر سفرهای زیادش عادت داشت اما رنگ حزن خانه را این ماهها خوب میفهمد و گاهی با خود تکرار میکند:«بابا چرا نمیآیی. »
همسرشهید باغبانی در ادامه میگوید: شهید باغبانی به رضوانه خیلی علاقه داشت و دوست داشت او در آینده ماما شود و با روابط اجتماعی بالا باشد که با حجابش بدحجابها راجذب کند. از رضوانه دخترسه ساله شهید باغبانی درباره پدرش میپرسیم و او با زبان کوکانه میگوید: بابا خبرنگار بود، عکس میگرفت، مصاحبه میگرفت. . . (در اینجا خانم مهدیپور میگوید) وقتی دیگران به رضوانه میگویند بابات دیگر برنمیگردد، دختر آرزو میکند تا امام زمان (عج) ظهور کند و پدرش جزو شهدای در رکاب امام عصر باشد.
مادر از رضوانه میپرسد بابایی کجا رفت؟
و رضوانه با چشمهایش آسمان را نشان میدهد…
آری امثال شهید باغبانیها از اصحاب و پیروان امام عصر(عج) بودند و به همین جرم نیز به شهادت رسیدند.
در واقع وقایع اکنون جهان اسلام به خوبی نشان میدهد که شیعه در تاریخ خونبارش خط سرخی را تعقیب میکند که از کربلای اباعبدالله(ع) آغاز شده و انشالله به قیام منجی عالم بشریت منتهی خواهد شد.
*منبع: روزنامه جوان