به گزارش خبرنگار سیاست خارجی
کمال مهر، در پی پیشروی روند انقلابهای عربی و “بیداری اسلامی” و به موازات آن، ناکامی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در هدایت این انقلابهای مردمی به سمت و سوی مورد نظر خود، “بحران سوریه” به طور رسمی از ژانویه ۲۰۱۱ با حمایت علنی طرفهای خارجی آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد.
ناآرامیهای سوریه، ابتدا در قالب تظاهرات ظاهرا مسالمتآمیز و در اعتراض به برخی مسائل اقتصادی و اجتماعی علیه نظام “بشار اسد” شکل گرفت، اما با گذشت تنها اندکی زمان، در حالی که از سوی نظام سوریه هیچگونه برخورد خشونتآمیزی علیه اعتراضات رخ نداده بود، صحنه داخلی این کشور به سرعت تبدیل به محل جولان تروریستها و سلاحهای ارسالی از سوی حامیان منطقهای و فرامنطقهای “تروریستها” شد.
گفتنی است؛ نقطه آغاز ناآرامیهای این کشور استان “درعا” در نزدیکی مرز “اردن” و سوریه بود.
این استان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرار گرفتن در نزدیکی مرز اردن (یکی از اصلیترین متحدان “عربستان سعودی” در همسایگی سوریه) محل مناسبی برای ارسال و سازماندهی تروریستهای وابسته به حامیان جریانات تکفیری در سوریه به شمار میرود.
به عقیده برخی کارشناسان، تحرکات مشکوک عربستان در این استان، محدود به سالهای پس از بحران سوریه نبوده بلکه به مدتها قبل از آن برمیگردد.
به هر ترتیب؛ جریانات تکفیری با استفاده از مسامحه نظام اسد در برخورد با اعتراضات و با سازماندهی شگفتانگیز نیروهای تروریستی، به سرعت توانستند سوریه را وارد فاز جنگ داخلی کرده و استانهایی همچون “حمص”، “حماه”، “درعا”، “حلب”، “ادلب” و برخی نواحی دیگر را به تصرف خود درآورند.
از سوی دیگر، بازوی رسانهای غربی- عربی حامی تروریستها، به موازات فعالیتهای میدانی این گروهکها در داخل خاک سوریه، سعی در وارونه نشان دادن شرایط داخلی این کشور داشتند و در این راستا با نشر اخبار کذب، اوضاع داخلی سوریه و نظام بشاراسد را در آستانه سرنگونی نشان دادند، به طوری که برخی از کارشناسان وابسته به این شبکهها، سخن از سقوط قریبالوقوع “دمشق” و مرحله پس از اسد میگفتند.
اینها در حالی بود که هر لحظه نیز به تعداد افراد و امکانات تروریستهای فعال در خاک سوریه افزوده میشد، به طوری که پس از “ارتش آزاد”، نوبت به “جبههالنصره” به سرکردگی “ایمنالظواهری” و “ابومحمد جولانی” رسید تا با چند بمبگذاری در دمشق، اعلام حضور کنند!
همچنین گروهک تروریستی “داعش”، (شاخه القاعده در عراق و شام) از دیگر تروریستهایی بودند که به صف جانیان ملت سوریه پیوستند.
اما با گذشت زمان اندکی، یکپارچه نبودن مواضع این گروهکهای افراطی، که نشان از تفکرات خطرناک آنان داشت، بیشتر به چشم آمد، تا جایی که به طور علنی در داخل خاک سوریه علیه یکدیگر اعلام جنگ کرده و با هم درگیر شدند.
این تحولات در کنار ایستادگی ملت و ارتش سوریه و همچنین برخی کمکهای “جریان مقاومت” و “حزبالله” لبنان باعث شد که نه تنها جلوی موج پیشرویهای تروریستها در خاک سوریه گرفته شود بلکه به تدریج این جریانات تکفیری خطرناک را به حاشیه رانده تا جایی که در پی فتح و پاکسازی استانهای سوریه، یکی پس از دیگری، اکنون کارشناسان و ناظران تحولات سوریه، سخن از شکست کامل پروژه براندازی اسد و تبعات آن در کشورهای حامی این پروژه در منطقه میگویند.
در حال حاضر، بخش اعظم خاک سوریه توسط ارتش این کشور پاکسازی شده و در سایر نواحی نیز درگیریهای سختی میان نیروهای ملی سوریه با تروریستهای ناتوان به چشم میخورد.
با نگاهی به وضعیت فعلی استانهای سوریه، به راحتی میتوان آینده سیاه تروریستهای حاضر در خاک این کشور را پیشبینی کرد:
دمشق
به طور کلی پایتخت سوریه تاکنون شاهد درگیریهای جدی و عملیات مسلحانه عمدهای نبوده و میتوان گفت تمامی دمشق تحت سیطره حکومت مرکزی این کشور است.
کارشناسان نظامی و استراتژیک از شهر “یبرود” به عنوان آخرین امکان تروریستها برای فتح دمشق یاد میکردند، که پس از آزادسازی آن، دمشق در امنیت کامل قرار گرفته است.
تنها نقطه ناامن استان دمشق، اردوگاه “یرموک” (متعلق به پناهندگان فلسطینی) در حومه شهر دمشق است، که همچنان امکان فعالیتهای تروریستی در آن وجود دارد.
اردوگاه “یرموک” در نزدیکی دمشق
از سوی دیگر، چندی پیش، برخی از رسانهها و تحلیلگران حوادث سوریه، خبر از آمادگی ۳ الی ۴ هزار نیروی تعلیمدیده و تحت امر دستگاه استخبارات عربستان در مرزهای اردن (در نزدیکی استان درعا) برای ورود به صحنه درگیریهای داخلی سوریه داده بودند؛ هدف اصلی این نیروها حرکت از درعا به سوی دمشق و سقوط پایتخت سوریه عنوان شده است.
“سید حسن نصرالله”، دبیر کل حزبالله لبنان، اخبر در مصاحبهای با روزنامه لبنانی “السفیر” به این خبر واکنش نشان داده و گفته است “نبرد عظیمی که از آن سخن گفته میشود، تاکنون چیزی از آن مشخص نشده و بیشتر شبیه هراسافکنی بود تا واقعیت؛ مقصود من آن جنگی است که از چند هفته پیش از آن سخن گفته میشود، جنگی که از جنوب سوریه آغاز میشود و نیروهای زیادی که در اردن بسیج شدهاند، وارد سوریه خواهند شد و درعا و السویداء را تصرف میکنند و به سوی دمشق روانه خواهند شد”.
دبیر کل حزبالله لبنان در اظهار نظری قاطع، تاکید کرده است “همه اینها هراس افکنی است و اطلاعات موجود تحقق چنین امری را بعید میکند؛ حتی اگر واقعا ۳ هزار جنگجو در اردن آموزش داده شده باشند و در این کشور برای اشغال سوریه تجهیز و آماده شده باشند، آیا ۳ هزار نفر قادر خواهند بود، استانهای درعا و سویدا را تصرف کنند و به دمشق برسند؟ در چنین جنگی، این تعداد نیرو، فایدهای ندارد”.
ریف دمشق
ریف دمشق به دلیل وجود مناطق ناهموار و باغهای متعدد، یکی از مناطق اصلی تجمع تروریستها از زمان آغاز بحران سوریه به شمار میرود.
در سال اول بروز بحران، به ادعای خبرگزاری فرانسه، حدود ۶۰ درصد از ریف دمشق در اختیار تروریستها بود، این در حالی است که با گذشت زمان، ارتش سوریه جلوی پیشرویهای تروریستها را گرفته و با قطع مسیر ارتباطی “العتیبه”، که راه ارسال تسلیحات از اردن به ریف دمشق بود، تروریستها را به نوعی در مناطق “دیر سلمان” و “دیر العصافیر” به محاصره خود درآورده است.
“العتیبیه”
منطقه “دیرالعصافیر” که درحال حاضر محل محاصره تروریستها است
همچنین، به دلیل ضعف نیروهای تروریستی، آنان ناچار به ترک کامل “غوطه غربی” شده و اکنون در “غوطه شرقی” تجمع کردهاند.
منطقه “غوطه”
در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از مناطق ریف دمشق توسط ارتش سوریه پاکسازی شده است.
ریف دمشق از جمله مناطقی است که هر سه گروه تروریستی ارتش آزاد، جبههالنصره و داعش در آن حضور دارند.
چندی پیش، شبکه خبری العالم خبر از درگیریهای خونین میان گروهکهای تروریستی در ریف دمشق داد که طی آن ارتش آزاد و جبههالنصره توانستند بخش اعظم مواضع تحت کنترل داعش را از آن خود کنند.
حلب
به ادعای برخی منابع خبری، از زمان آغاز درگیریها، ۱۰ هزار تروریست (که بیشتر آنان متعلق به گروهک تروریستی داعش هستند) در استان حلب حضور داشتند.
موقعیت جغرافیایی “حلب” در سوریه
تروریستهای تکفیری، پس از بیرون راندن مردم این استان از خانههایشان، از ساختمانها و به خصوص مدارس این شهر به عنوان مقرهای عملیاتی استفاده میکنند.
گفتنی است؛ پس از فتح دو شهر استراتژیک “القصیر” و یبرود، توسط نیروهای مقاومت، تروریستهای حاضر در این مناطق (به خصوص داعش) یا وارد مرزهای “لبنان” شده یا به حلب پناه بردهاند.
این شهر که در زمان آغاز بحران سوریه به طور کامل در تصرف تروریستها بود، اکنون هفتاد درصد آن در اختیار ارتش سوریه است و تنها ۳۰ درصد این استان که شامل مناطق مهمی همچون اطراف “زندان مرکزی” و “مسجد جامع”، “الصالحین”، “المرجه” و “بابالمیراب” میشود.
زندان مرکزی حلب
مسجد جامع حلب
چندی پیش، شبکه خبری “العالم”، از وقوع درگیریهای شدید میان عناصر وابسته به جبههالنصره و داعش خبر داد.
این شبکه خبری در ادامه گزارش خود آورده بود “این در حالی است که ارتش سوریه، همزمان، مواضع هر دو طرف را مورد حمله قرار داده است”.
منظه “شیخ نجار” که در حال حاضر محل درگیری داعش و النصره است
منطقه “صالحین” در اختیار تروریستها
منطقه “المرجه” در اختیار تروریستها
منطقه “بابالمیراب” در اختیار تروریستها و در محاصره ارتش
حمص
حمص نیز یکی دیگر از استانهایی بود که در زمان آغاز درگیریها، به طور کامل تحت سیطره تروریستها قرار گرفت (این شهر از سوی تروریستها عاصمهالثوره، به معنای پایتخت انقلاب نامگذاری شده بود).
شهر حمص، از جهات گوناگون خبرساز بوده است، برای مثال؛ تروریستهای سوری (عمدتا جبههالنصره) تاکنون تصاویر متعددی را از شکنجه وحشیانه و کشتار غیر انسانی مردم این شهر در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند.
همچنین قاچاق گسترده اشیا و آثار باستانی، توسط تروریستها، از دیگر دلایل خبرساز بودن این استان به شمار میرود.
گفتنی است؛ دریاچه “الرستن” ظرفیت ویژهای را برای نقل و انتقال سلاح توسط تروریستها در این استان فراهم میکرد.
گزارشها مبنی بر حضور فعال دو گروهک جبههالنصره و داعش در این استان داشت، اما به تدریج و با بروز برخی درگیریها، حضور نیروهای داعش در این شهر کمرنگ شد.
دریاچه “الرستن” که مورد استفاده تروریستها بود
ارتش سوریه، پیشروی خود در این استان را از منطقه “الخالدیه” آغاز کرد و در حال حاضر حمص به طور کامل تحت سیطره ارتش این کشور است.
در همین زمینه، “ابوسرمد المهاجر” از فرماندهان داعش، که بروز اختلافات و درگیری میان داعش و جبههالنصره را عامل پیروزی ارتش سوریه در این استان میداند طی اظهار نظر جالبی گفته بود“حمص هم به وضع سایر مناطق از دست رفته دچار شد؛ البته در ابعادی محدودتر، تاریخ تکرار می شود و اشتباهات نیز تکرار شدند”.
“الخالدیه” در حمص
لاذقیه
لاذقیه، علیرغم تلاش رسانههای وابسته به حامیان تروریسم در منطقه، نسبت به سایر استانهای سوریه، نسبتا آرام به حساب میآید و عمده درگیریهای آن محدود به مناطق حومه این استان از جمله منطقه “الرمل” است.
منطقه “الرمل”
چندی پیش شبکه خبری اسکاینیوز در خبری فوری اعلام کرد “تروریستهای مسلح وابسته به داعش از حومه و اطراف استان لاذقیه در غرب سوریه خارج شدند”.
این اتفاق در پی بروز درگیریهای خونین میان عناصر جبههالنصره و داعش رخ داد.
گفتنی است؛ پس از فتح یبرود، احتمال پاکسازی کامل لاذقیه از عناصر وهابی و تکفیری وجود دارد.
طرطوس
تاکنون درگیری مسلحانه گستردهای در این شهر رخ نداده و عمده نگرانیهای مرتبط با آن، مربوط به جلوگیری از نفوذ به داخل خاک سوریه و قاچاق سلاح است.
موقعیت جغرافیایی طرطوس در سوریه
در حال حاضر طرطوس به طور کامل تحت سیطره ارتش سوریه است.
حماه
حماه از جمله استانهای تحت سیطره تروریستها بود که پس از عملیات گسترده ارتش سوریه به طور کامل پاکسازی شده و تنها مناطقی در حومه حماه، شاهد حضور پراکنده عناصر تروریستی و وهابی است.
موقعیت جغرافیایی حماه در سوریه
گفتنی است این استان سوریه نیز شاهد حضور عناصری از دو گروهک جبههالنصره و داعش در خود بود که البته به تدریج گروهک داعش توانسته بود کنترل بخش اعظم شهر را در اختیار خود بگیرد.
در همین زمینه، تاکنون چندین بار، رسانهها خبر از تهدید و یا حملات انتحاری عناصر وابسته به داعش، به مقرهای عملیاتی النصره دادهاند.
ادلب
ادلب پس از درعا، دومین استانی به شمار میرود که آتش جنگ داخلی سوریه به آن کشیده شد.
در حال حاضر بخشهای قابل توجهی از این استان، همچنان در اختیار تروریستها قرار دارد، اما ارتش سوریه با محاصره تروریستها و اجرای عملیاتهای بیوقفه، شرایط را برای آنان به شدت سخت کرده است، به طوری که در آغاز بحران سوریه، تلاش محوری ارتش این کشور، در راستای جلوگیری از خروج تروریستها از ادلب بود، اما اکنون حملات گستردهای را برای ورود به ادلب انجام میدهد.
پس از خروج عناصر وابسته به داعش از لاذقیه، حضور این گروهک در ادلب نیز به شدت رو به کاهش است و در حال حاضر عناصر جبههالنصره کنترل بخش اعظم ادلب را در اختیار دارند.
چندی پیش و در پی اعتراضات مردم ادلب و اقدامات تروریستی تروریستها (به خصوص داعش) در این استان، عناصر وابسته به این گروهک کشتار وحشیانهای را انجام داده که طی آن بسیاری از مردم کشته یا زخمی شدند.
تصویر ماهوراهای فرودگاه ادلب (تروریستها به دلیل مقاومت ارتش قادر به سیطره بر این فرودگاه در نزدیکی ادلب نشدند)
درعا
نام درعا به عنوان اصلیترین پایگاه تروریستها و اولین استانی که جرقه ناآرامیها در آن زده شد یادآور پیشرویهای تکفیریهای سوریه است، در حالی که این استان همجوار اردن نیز در حال حاضر به طور کامل تحت سیطره تروریستهای النصره نبوده و تقریبا نیمی از آن، در اختیار ارتش این کشور است.
پیشروی های ارتش در درعا، با به هلاکت رساندن بسیاری از فرماندهان تروریستها، مخصوصا فرماندها ارتش آزاد (از جمله فهدالنعمه، دوستان احمد الجربا و کسی که ابومحمد جولانی با کمک او وارد خاک سوریه شد) همراه بود.
دیرالزور
دیرالزور نیز یکی از شهرهایی است که پس از سقوط یبرود، موقعیت تروریستها در آن به شدت متزلزل شده و امکان پاکسازی کامل آن در آینده نزدیک وجود دارد.
چندی پیش رسانهها از حمله انتحاری یکی از اعضای داعش به مقر تروریستهای النصره خبر داددند که طی آن بسیاری از این عناصر تکفیری به هلاکت رسیدند.
در حال حاضر علاوه بر بخشهای اندکی از دیرالزور، تمرکز اصلی تروریستها بر مناطق حومه این استان همچون “المیادین”، (نزدیک به مرز عراق و نفتخیز) و همچنین شهر “بوکمال” است.
حدفاصل “المیادین” تا دیرالزور
با نگاهی کلی به وضعیت فعلی نبردهای میدانی سوریه و موقعیت طرفهای درگیر در این کشور، به نظر میرسد پیشرویهای ارتش با سرعت بیشتری ادامه داشته و در همین راستا، احتمال آزادسازی حلب و تکمیل ضلع سوم القصیر و یبرود در آیندهای نزدیک وجود دارد.
در همین زمینه، چندی پیش، “سعدالله زارعی”، کارشناس امور استراتژیک و خاورمیانه، در پی آزادسازی کامل شهر یبرود طی اظهار نظری گفته بود “آزادی حلب از سیطره تروریستها، سبب شکست نزدیک آنان در رقه، دیرالزور و ادلب خواهد شد، چرا که پیروزی اسد در حلب، کارکردی نظیر فتح خرمشهر توسط رزمندگان اسلام در سال ۱۳۶۱ خواهد داشت”.
از سوی دیگر، پیروزیهای میدانی ارتش سوریه راه را برای پیروزیهای سیاسی این کشور در برابر حامیان تروریستهای کاملا باز خواهد کرد.
نشانههای این پیشروی سیاسی در کنشهای سیاسی-رسانهای کشورهایی همچون قطر و ترکیه به طور کامل قابل مشاهده است.
انتهای پیام/