در این میان البته رهبر فرزانه انقلاب بیش از ۵۵ ماه است که بسیار لفظ فتنه را بکار بردهاند و به تعریف ابعاد آن پرداختهاند؛ معظم له حتی در سال ۸۹ بسیار بیشتر از سال ۸۸ واژه فتنه را استفاده کرده و و به هر نحوی از انحاء مختلف به زنده کردن آن پرداختند.
نکته جالب آنکه تقریباً هرجا ایشان بحثی از قانون مداری، احترام به رأی مردم و مردم سالاری دینی میشود و البته صحبتی از اقتدار درون نظام به عمل میآید گریزی به فتنه ۸۸ میزنند؛ مخاطبان نیز از عموم مردم مانند اجتماع مردم قم تا همین تجمع زوار مشهد در چند روز قبل، یا سخنرانی در جمع مسئولان دائم و دائم بر فتنه ۸۸ تاکید کردهاند.
براستی چرا ایشان بعد از ۵۵ ماه کماکان سران فتنه را تخطئه میکنند؟ رهبری چرا همواره با الفاظ و القابی چون ناسپاسی، تلخ کامی ملت، میکروبهای سیاسی و امثالهم به نبش قبر جنازه فتنه میپردازند؟
بنظر میرسد در مورد چند چیز مغفول شده:
نخست آنکه اگر ریشه فتنه فرهنگی بود که هست نواقص فرهنگی این ۵۵ ماه چه فتنهای در ادامه عمر انقلاب به بار خواهد آورد؟
دوم، چه شده که میتوان ۲۴۰ روز با تمام دارایی و آبروی یک نظام بازی کرد و از آل سعود تا کاخ سفید رسماً کمک گرفت و بعد کسی نگاه چپ به فتنهگر نکند؟
سوم، با زنده نگه داشتن یاد و خاطره وقایع سال ۸۸ منافع چه کسانی به خطر میافتد؟
وزیر محترم داد گستری دولت یازدهم گفته بودند وقایع ۸۸ را شخم نزنید!! دیگری از زنده نکردن کدورتها حرف میزند و روشنفکری دیگر از اتمام قهرها صحبت به میان میآورد! یکی تیتر میزند که وحدت؟! فعلی را قدر بدانیم و بزرگواری افاضه میکند استفاده از همه ظرفیت مدیریتی کشور! و ما میدانیم تک تک این واژهها چه بار معنایی دارد.
ما را کاسب کار فتنه مینامند، افراطی میدان نقد و تندروی مطالبه یک طرفه برچسب میدهند، اشکالی ندارد عادت کردهایم به این صفات؛ ما فقط و فقط یک سوال داریم: اگر کسی انقلابی را تا پرتگاه سقوط ببرد آنهم با پول بیت المال آنهم بدون هیچ سندی برای ادعای پوچش، حکمش چیست؟