به گزارش گروه ورزشی «کمال مهر» :
سقوط نفت مسجد سلیمان با بدترین آمار به لیگ یک و صنعت نفت آبادان هم که اگر ویسی بر روی نیمکت برزیلی های آبادان، نمی نشست، صنعت نفت آبادان بود که باید به جای مس کرمان، در لیگ یک فصل بعد، حاضر می شد. نفت آبادان، با هزار زور و زحمت، خودش را لبه پرتگاه نگه داشت و برای لیگ بیست و سوم باقی ماند اما اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، دیگر خبری از نجات نیست و شاهد سقوط کلی تیم و باشگاه به دسته های پایین تر خواهیم بود.
بی شک مهمترین و اصلیترین دلیل سقوط نفت مسجد سلیمان، عدم مدیریت درست و ورود لیدرهای تیم به رختکن و جو درون تیمی و دخالت در امور سرمربی بود. در این تیم دیدیم که طی سی بازی لیگ برتر، مسجد سلیمان دست به عوض کردن مربی خود می زند. نتیجه این کار و پاداش چنین اقدامی، چیزی جز تنبیه نیست. سقوط تیم به لیگ آزادگان و شاید رفتن به دسته دوم و سوم و در نهایت منحل و پاشیده شدن این باشگاه با سابقه! اتفاقی به این شکل و شمایل،تا حدی برای صنعت نفت آبادان رخ داد؛ عوض و بدل کردن مربی ها در پایان هر فصل از سال!
اگر دقت کرده باشید، متوجه می شوید که طلایی پوشان، با پایان هر فصل، سلیقه خود را تغییر داده و دست به تغییرات عمده و مهمی می زنند. در واقع، رضا پرکاس مربی تابستانی، فیروز کریمی مربی پاییزی، ادسون تاوارس مربی زمستانی و عبدالله ویسی، مربی بهاری برزیلی های آبادان بودند. این روش، در دنیا نظیر ندارد و حادثهای کم نظیر و بی نظیر در تاریخ فوتبال می باشد!
برخلاف این فصل، لیگ گذشته صنعت نفت از ثبات خوبی بر روی نیمکت برخوردار بود و آنها توانستند با منصوریان به رتبه دهم جدول رضایت دهند.
وقتی وضعیت مالی و مدیریتی تیم، بغرنج و افتضاح به نظر می آید، وقتی بسیاری از بازیکنان، از آغاز فصل تا انتها، هیچ دریافتی نداشته اند، وقتی هیچ کسی از مدیران پاسخگو نیست، توقع دیدن چنین تیمی هم دور از ذهن نیست!
تیمی که در حال سقوط بود و اگر عبدالله ویسی، تیم را جمع و جور نمی کرد، صنعت نفت بعد از هفت فصل حضور متوالی در سطح یک فوتبال کشور، باید با لیگ برتر خداحافظی و به لیگ آزادگان سلامی دوباره می داد.
بسیار جالب است که باشگاه، زیر نظر وزارت نفت، چنین اوضاع اسفناکی، داشته باشد؛ از زمین تمرین مناسب محروم باشد؛ حق و حقوق بازیکنان را نادیده بگیرد و بخواهد با عشق اول و آخر آبادانی ها، این طور بازی کند!
شاید اگر از ابتدای فصل، هدایت این تیم به عبدالله ویسی سپرده می شد، برزیلی ها در بین ده تیم اول جدول دیده می شدند. تنها هشت بازی برای رقم خوردن یک شاهکار از سوی ویسی، لازم بود! در این هشت دیدار، کاری کرد کارستان! سه برد، چهار تساوی و فقط یک باخت با ده گل زده و پنج گل خورده، ماحصل کار عبدالله ویسی در صنعت نفت این فصل بود.
طالب ریکانی و مهدی ممی زاده، هر کدام با به ثمر رساندن پنج گل، دو ستاره طلایی های آبادان در لیگ بیست و دو، به شمار می روند. احتمال اینکه کاپیتان ریکانی و ممی زاده از صنعت نفت جدا شوند، بسیار زیاد و محتمل است؛ چرا که ریکانی، دل خوشی از طرفداران ندارد و به اذعان خودش، هواداران اشک مادرش را در آورده اند! ممی زاده هم نظر مورایس و سپاهان را جلب کرده و احتمالا این بازیکن خرم آبادی، از طلایی پوشان آبادانی به طلایی پوشان اصفهانی، بپیوندد. وضعیت نیمکت صنعت نفت، در هالهای از ابهام به سر میبرد؛ چرا که به طور قطعی، مشخص نیست که عبدالله ویسی، در این تیم ماندگار می شود یا خیر. صنعت نفت و امثال صنعت نفت، نباید به چنین سرنوشت تلخی دچار شوند.
جای سوال است که چرا مسئولان وزارت نفت، حتی یک نیم نگاهی به تیم های فوتبال استان ندارند! نداشتن هیئت مدیره و مدیر عامل مطمئن، گم شدن کلمهای به نام ثبات و رها کردن تیم به حال خود، از عواید و عواقب اندیشه های دور و دراز مقامات و مسئولین شهر آبادان می باشد!
صنعت نفت، تنها یک تیم نیست؛ بلکه تاریخ و فرهنگی است از فوتبال جنوب و شور و نشاطی است برای هر دوره از لیگ برتر! این تیم در فصل بیست و دو سقوط نکرد ولی پتانسیل و امکان سقوط مدیریتی را به خودی خود، دارد. سقوط از آنچه که به صنعت نفت فکر می کنید، نزدیک تر است…
معین احمدوند| باشگاه خبرنگاران آزاد