پس از صحبتهای سردبیران مجلات و روزنامه همشهری دربارهی “ابراهیم حاتمیکیا” مراسم تجلیل از وی برگزار شد و در ادامه “ابراهیم حاتمیکیا” ضمن تشکر و قدردانی گفت: امیدوارم مسائل که مطرح میشود و صدا و صوتی که گفته میشود مال این نظام و مردم مظلوم باشد که از آنها بشود حرف زد.
واقعیت این است که خوشبختانه من هیچ حلقهی حفاظتی ندارم و هر عزیزی هر نظری بخواهد میگوید و هنوز هم جاری است و خدا را شکر میکنم که نه حامیانی به آن قدرت دارم که پشت من بایستند چون حامی بزرگ من سید مرتضی آوینی بود و به نوعی بعد از وی مثل کسی که در لحظهی اول متوجه نبودم که چه کسی را از دست دادم هرچه زمان بیشتر جلو رفت بیشتر فهمیدم که چقدر جای “سید مرتضی آوینی” خالی است واقعیت این است که من مرد اینگونه محفلها نیستم و هر چقدر از این فضاها فاصله بگیرم راحتتر میتوانم زندگی بکنم.
وی ادامه داد: هر عزیزی یک “حاتمی کیا” در ذهن خود دارد که با آن زیست کرده و با وی بزرگ شده و به نوعی توقع دارد که “حاتمی کیا” بر آن مسیر حرکت کند. سه دهه زمان کمی نیست بنده اصرار دارم بگویم که من به واسطهی مردم و تماشاگران “حاتمی کیا” شدم و نه به واسطهی عزیزان مطبوعاتی، اصرار دارم این کلمه را بگویم که اگر میخواستم تکیه کنم قطعا به راههای بیراه کشیده میشدم.
حاتمی کیا افزود: به واقع آنچه که بنده را تا اینجا کشانده و امیدوارم که از این به بعد هم از این مسیر جدا نشوم، نگاه مردم بود. بنده همیشه از منتقدان با فاصله میایستم احترام آنها را نگه میدارم اما با فاصله میایستم که هم او بتواند حرف خود را بزند و هم من آنچه که فکر میکنم در این مسیر باید بگویم را ذکر کنم.
کارگردان “چ” عنوان کرد: الان حرف میزنم در دورانی که سر و صدا راه انداختهام و میدانم که دوست ندارند بعضیها سرو صدای من را و حتی معتقدند که این حرفها چون جسته گریخته از تریبونهای مختلف گفته شده به نوعی سوتفاهم و سوء برداشت ایجاد کرده بنده اصلا در این فضا زندگی کردهام.
کارگردان “برج مینو” گفت: بنده یک نالههایی دارم که غریزهی من حکم میکند این کار را باید انجام دهم حالا به خوشآمد عزیزان نباشد؛ میگویم جای “سید مرتضی آوینی” خالی است زیرا او کسی است که میتوانست این احوال را تفسیر کند و بگوید؛ بنده اصرار دارم خودم را صرف جامعهی سینمایی نکنم. خیلی علاقه به این بحث ندارم. نه اینکه احترام قائل نیستم عشقم سینما است با ادبیات سینما و عالم سینما زندگی کردهام ولی غرق شدن در آن را نمیپسندم و معتقدم خیلی از دوستان در این عالم غرق شدهاند و سینما برای آنها بت شده و این شامل بچههای مطبوعات هم میتواند باشد.
وی تصریح کرد: بچههایی که لهجهی بچه مسلمان را داشتند الان لحن بچه مسلمانی ندارند. بچه مسلمانی از این باب میگویم که آنچه ارزشهای این مملکت است. امسال تعداد زیادی فیلم ساخته شد. چه قدر این آثار به مفهموم جمهوری اسلامی به این مفهوم که الان در آن درگیر هستیم نزدیک است.
حاتمی کیا ادامه داد: بنده تاکید دارم جشنوارهها باید به سمتی میرفتند که قرار بر این باشد که فجر این انقلاب مطرح شود یا دستاوردهای انقلاب.
هنر در مدرسه عشق مطرح میکند مگر نه اینکه ضعفها را میگوید. سینمای جشنوارهها بلای جان سینمای ما شده.
وی عنوان کرد: وقتی “شیار۱۴۳” دیده نمیشود یعنی اینکه مسئلهی یک عده نیست در حالی که مردم به شدت با آن ارتباط برقرار میکنند پس معلوم است بین آنچه مردم میخواهند و آنچه که بچههای سینما کار میکنند فاصله است. سینما برای بنده بت نیست و اصلا حاضر نیستم زیر این بت نفس بکشم برای من مهم است آنچه که دیدهام را بگویم. فرش قرمز برای بعضیها یک پارچهی زیبا و فریبنده است ولی برای ما مسیر خون است.
بنده در فیلمهایم سعی کردهام بگویم که اصلا آدم اینکه زمان را درک نمیکنم نیستم اتفاقا بحث زمان را میخواهم مطرح کنم.
کارگردان “آژانس شیشهای” افزود: کو آن قلمهایی که با قدرت پای این بحث بایستند.
در اوایل انقلاب فیلم اگر خانوادهای هم بود باز هم مسئلهی جامعه و انقلاب هم در آن بود در حال حاضر پاکسازی کردهایم.
این کارگردان عنوان کرد: سینمای ایران به سمت مرگ میرود. فیلم “۱۲سال بردگی” یک فیلم ابتدایی است اما بهترین فیلم اسکاریها میشود چرا نگاه آنها اینگونه است.
حاتمیکیا در پایان خطاب به روزنامهنگاران گفت: مرا بزنید و تحقیر کنید اما باید بفهمید قلمتان تحریکم نمیکند. طوری بنویسید که من بفهمم قلمتان من را تحقیر نکرده است. اگر من را تحقیر کنید به خودتان منتقل میشود. همان طور که اگر من را تشویق کنید به خودتان برمی گردد.
الان مقابل آمریکا یک حال تحقیرآمیزی داریم. تجلی این اتفاق به گونهای در مجلس و بچههایی که مال جنگ هستند دارد بروز پیدا میکند و چقدر سخت است برای دولت که الان در این ماجرا آقای ظریف با اون مشخصات چه باید بکند احوال ما احوال تحقیر شدهای است مثل کسی که گرفتار شده سینمای ما این مسائل را نمیگوید. سینمای ما از این حرفها نمیزند غصههای اینگونه مطرح نمیشود. اصلا مسئلهی ما این نیست.
دوباره ممکن است در این مملکت درگیری پیش آید. اصلا برای آرمانگراها جز این چارهای هست؟ سینما برای من جای غریبی است. سال به سال بیشتر در اقلیت محض میافتیم. اقلیتی که به نوعی نسبتی دارد با نظام و انقلاب.
انتهای پیام/ اس