واژه «اقتصاد مقاومتی» به طور اخص از سال ۱۳۸۹ از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شد. ایشان در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۸۹ در شرایطی که تحریمهای اقتصادی جدید علیه کشورمان وضع شده بود، راهکار مقابله با تحریمها را اقتصاد مقاومتی دانستند و فرمودند: «ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معنایش این است.»
هرچند از لحاظ واژهای، اقتصاد مقاومتی از سال ۱۳۸۹ وارد عرصه سیاسی و اقتصادی کشور شد، اما ویژگیهایی که رهبر معظم انقلاب درباره اقتصاد مقاومتی طی سه سال اخیر و اکنون با ابلاغ سیاستهای کلی، بیان فرمودهاند نشان میدهد مفهوم اقتصاد مقاومتی از ابتدا در منظومه فکری ایشان بوده است.
راهبردهایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی طی سه دهه اخیر درباره لزوم حرکت کشور به سمت امنیت اقتصادی، خودکفایی، استقلال اقتصادی، اقتصاد بدون نفت، استحکام ساخت درونی، اصل ۴۴ قانون اساسی، اصلاح الگوی مصرف، اقتدار درونزا، الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، مقابله با تحریمها، تولید علم، جنبش نرمافزاری، جهاد اقتصادی، حمایت از کار و سرمایه داخلی، حمایت از تولید ملی، سند چشمانداز، ظرفیت درونزا، عدالت و پیشرفت، مبارزه با مفاسد اقتصادی و همت مضاعف و کار مضاعف مطرح کردهاند، همگی از یک منظومه فکری برخاسته که سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز در همان راستا محسوب میشود.
متأسفانه دولتهای متوالی با کمتوجهی به فرامین و راهبردهای توصیهشده رهبر معظم انقلاب، سبب شدند تا اقتصاد کشور به رغم پیشرفتهای شگرف، در بخشهایی دچار ضعفهای اساسی شود و این ضعفها به علت تداوم بیتدبیری دولتها، تشدید هم شده است.
به عنوان مثال، موضوع کاهش وابستگی بودجه به نفت از زمان دولت رفسنجانی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد اما نه دولت رفسنجانی، نه خاتمی و نه احمدینژاد حرکت پایداری در این خصوص انجام ندادند و تداوم این عارضه، سبب شد تا تحریم نفت طی دو سال اخیر، مشکلاتی برای کشور ایجاد کند.
رهبری در چند ماه اخیر که تمرکز دولت روحانی بر مذاکره با غرب برای کاهش تحریمها معطوف بود، بارها بر توجه به اقتصاد مقاومتی تاکید کردند. در دیدار اخیر مردم آذربایجان نیز رهبر انقلاب تصریح کردند: «علاج مشکلات کشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى تکیه به درون. چشم را ندوزیم به دست دیگران؛ ما تواناییم، ما ثروتمندیم، هم ثروت انسانى داریم – نیروى انسانى ما در دنیا کمنظیر است، اگر نگوییم بىنظیر – [هم] ثروتهاى زیرزمینى؛ ثروتهاى ما فوقالعاده است.»
ایشان فرمودند: «تا وقتى که ما چشممان به دست دیگران باشد، دنبال این باشیم که کدام مقدار از تحریمها کم شد، کدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسئول آمریکایى گفت یا نگفت – تا وقتى دنبال این حرفها باشیم – به جایى نمیرسیم.»
رهبر انقلاب با خطاب قرار دادن مسئولان، فرمودند: « اصرار هم میکنیم که مسئولین هم به نیروى داخلى تکیه کنند؛ از مسئولین هم میخواهیم به مردم اعتماد کنند، به نیروى داخلى اعتماد کنند، سعى کنند این سرچشمه فیّاض تمام نشدنى را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان کنند؛ این اگر شد، همه درهاى بسته باز خواهد شد.»
با توجه به تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب به اقتصاد مقاومتی، انتظار میرفت دولت یازدهم با اصلاح رویههای انحرافی دولت دهم، پیگیری رویکرد اقتصاد مقاومتی را سرلوحه برنامههای خود قرار دهد. با این حال، دولت یازدهم که تیم اقتصادی آن اکثرا در تسلط تکنوکراتها و حامیان اقتصاد لیبرالی است، نه در عمل، بلکه در حرف نیز توجهی به اقتصاد مقاومتی ندارند.
به هر حال دولتهای رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد دیگر بر سر کار نیستند و اکنون میدان عمل به دست دولت روحانی است و این دولت باید سیاستهای اقتصاد مقاومتی را اجرایی کند؛ بنابراین نگاهی به رفتار شش ماهه این دولت برای ارزیابی توان اجرایی و تمایل فکری آن به عملی ساختن سیاستهای اقتصاد مقاومتی ضروری است؛ خصوصا آن که تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اقتصاد مقاومتی، پس از روی کار آمدن دولت روحانی، بیشتر هم شده است.
از رویکرد افراطی دولت در توجه به کاهش تحریمها و منوط ساختن برنامههای کلان اقتصادی خود به مذاکرات با آمریکا، به راحتی میشود میزان پایبندی آن به اقتصاد مقاومتی را درک کرد. با این حال، نگاه به استفاده از واژه «اقتصاد مقاومتی» در سخنان رئیس دولت و مقایسه آن با کاربرد واژههای تحریم و مذاکرات قابل توجه است.
* فقط چهار بار
جستجو در بایگانی سخنان حسن روحانی از زمان انتخاب به عنوان رئیسجمهور تاکنون نشان میدهد وی “فقط چهار بار” ترکیب “اقتصاد مقاومتی” را به کار برده است.
روحانی اولین بار پس از پیروزی در انتخابات در نشست خبری ۱۵ مرداد در مواجهه با سوال خبرنگاران درباره برنامه دولت یازدهم برای اجرای اقتصاد مقاومتی، با لحن خاصی گفت: « طبق برنامه فعلی این شرایط را ادامه میدهیم، حالا اسم آن “اقتصاد مقاومتی” یا “استقامتی” است، به هر حال این راه را ادامه میدهیم، اما در عین حال برای رفع تحریمها هم درنگ نخواهیم کرد.»
ششم آذرماه روحانی در گزارش ۱۰۰ روزه خود به اقتصاد مقاومتی اشاره کرد و گفت: «اینکه مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی بارها و بارها تأکید کردند، به همین دلیل است که کشوری که میخواهد بایستد، باید روی پای خودش بایستد، نه اینکه به دیگران بیشتر تکیه کند.»
سوم بهمن ماه هم روحانی در در دیدار با مدیران ارشد جراید و رسانههای بینالمللی در داووس گفت: «در ایران تمامی برنامههای خود را تحت قالبی به عنوان “اقتصاد مقاومتی” انجام داده و مطابق با آن عمل میکنیم، اما در عین حال برداشتهشدن تحریم، تأثیرگذار خواهد بود.»
چهارم بهمن نیز پس از بازگشت از اجلاس داووس، روحانی گفت: «حماسه اقتصادی را نیز ملت ایران با “اقتصاد مقاومتی” و “استقامتی” شروع کردهاند و شرایط مهیاتر شده است که حماسه اقتصادی توسط ملت قدم به قدم محقق شود.»
این در حالی است که بررسی تمامی سخنرانیهای روحانی از اولین نشست خبریاش در ۲۷ خرداد به عنوان رئیسجمهور جدید کشور تاکنون حاکی است وی جمعا ۲۹۰ بار به «تحریم» اشاره کرده و واژه تحریم را به کار برده است. به عبارتی، روحانی ۷۲ برابر بیشتر به “تحریم” توجه داشته تا “اقتصاد مقاومتی”.
هرچند این مقایسه، کاملاً ظاهری است اما همین فاصله بسیار فراوان توجه کلامی به اقتصاد مقاومتی و تمرکز فراوان به تحریمها، به فعل دولت نیز سرایت کرده است. در شش ماهی که از دولت یازدهم میگذرد، عملاً کار خاصی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی رخ نداده و دولت برنامهای رو نکرده است.
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند: «تا وقتى که ما چشممان به دست دیگران باشد، دنبال این باشیم که کدام مقدار از تحریمها کم شد، کدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسئول آمریکایى گفت یا نگفت – تا وقتى دنبال این حرفها باشیم – به جایى نمیرسیم.»