به گزارش گروه سیاسی«کمال مهر»، چندی پیش دونالد ترامپ با حضور در جمع خبرنگاران اعلام کرد؛ نظامیان کشورش عملیات طاقتفرسای خود را به منظور مبارزه با داعش در دمشق به نحو احسن به پایان رسانده و حال با شکست گروههای تروریستی قصد عزیمت به خاک کشور خود را دارند. رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در ادامه در حالی مدعی شد عملیات خروج نیروهایش از خاک سوریه در حدود ۱۰۰ روز به طول خواهد انجامید که پیش از این گفته بود خروج نظامیان کشورش از دمشق حدود یک سال زمان لازم دارد.
تمامی این اتفاقات درحالی رخ میدهد که عقب نشینی واشنگتن از بحران سوریه از جمله شعارهای انتخاباتی جمهوری خواه تاجر بود که تابحال عملی نشده و اکنون وی پس از گذشت سالها در صدد تحقق آن بر آمده است. اما به راستی چرا آمریکای دوران ترامپ به یکباره تصمیم خروج نیروهای خود از خاک سوریه را در دستور کار قرار داده است؟
بحران سوریه نقشهای از پیش تعیین شده برای آشوب در منطقه
در ۱۵ مارس سال ۲۰۱۱ میلادی اولین جرقه درگیری در جنوب سوریه یعنی شهر درعا زده شد. درگیریهایی که ابتدا با تظاهرات به حق مردم سوریه و با محوریت مطالبات صنفی شکل گرفته، اما پس از مدتی با ورود و سوء استفاده غرب و مرتجعین منطقه تبدیل به گرهای کور در غرب آسیا شد.
در آغاز درگیری ها مقامات ایالات متحده از جمله شخص اوباما ریاست جمهوری وقت واشنگتن بارها با استفاده از روش های مختلف از جمله واسطهگری کشورهایی مثل عربستان و قطر به بشار اسد پیغامهایی مبنی بر لزوم توافق دمشق با واشنگتن فرستادند. آنها حتی به صراحت به دولت قانونی بشار اسد پیشنهاد دادند که حاضر به بازگرداندن مجدد بلندیهای جولان (بخشی از سرزمین سوریه که در جنگ ۳۳ روزه به تصرف اسرائیل در آمد) به سوریه هستند. همچنین قادرند ارتش دمشق را بازسازی کرده و حوزه تجارت بین سوریه و کشورهای غربی از جمله آمریکا را فعال کنند. اما آمریکائیها در مقابل این حاتم بخشیها تنها یک مطالبه از دولت دمشق داشته و آن هم عدم حمایت از کشورمان و کوتاه کردن دست ایران از منطقه بود. آنها همچنین خواستار کاهش روابط دو کشور سوریه و ایران و توقف حمایت از حزب الله شدند، پیشنهاداتی که بشار اسد رئیسجمهور قانونی سوریه هرگز به آنها تن نداد.
پس از آن سوریه به مثابه تنها کشوری که همواره در جبهه مقاومت باقی مانده و علی رغم تمام تلاشهای آمریکا، اروپا و کشورهای عربی هرگز حاضر به مذاکره با رژیم اشغالگر قدس نشد، در بحرانی گرفتار آمده بود که میتوانست نقشه دیرین جنگ نیابتی آمریکا بر ضد محور مقاومت که از مدتها پیش کشیده شده بود را اجرایی کند.
در همان روزها شواهد به وضوح نمایانگر این امر بود که با توجه به حضور گروههای مختلف تروریستی در سوریه و همکاری اتباع مختلف جهان با این گروهها، تبعات جنگ تنها محدود به دمشق نشده و علاوه بر کشیده شدن دامنه آن به کشورهای همسایه و منطقه غرب آسیا حتی دیگر قارههای جهان نیز از آن متاثر خواهند شد. پیشبینی که در نهایت به سرانجام رسیده و حضور تروریستها تا قلب اروپا نیز پیش رفت.
رو شدن دست غرب در شکلگیری داعش
در ماه اوت سال ۲۰۱۱ باراک اوباما رئیس جمهور وقت کاخ سفید پس از بی نتیجه ماندن مذاکرات با بشار اسد در اقدامی مداخله جویانه در صدد تقویت و حمایت از مخالفان دولت سوریه برآمده و خواستار برکناری دولت قانونی دمشق از قدرت شد.
«میشل ریمبو» سفیر اسبق فرانسه در کشورهای آفریقایی در کتاب (طوفان در خاورمیانه بزرگ) اطلاعاتی تازه از دست داشتن عوامل بیگانه در بحران سوریه افشا کرده است. وی در این کتاب نوشته است که ماریو مائورو وزیر دفاع سابق ایتالیا در سفرش به اقلیم کردستان در سال ۲۰۰۹ مجتمعهای مسکونی بسیاری را دیده و پس از آنکه پرسیده بود این همه خانه برای چه منظوری ساخته میشود، در پاسخ شنیده بود که «برای آوارگان جنگ سوریه ساخته میشود».
لازم به ذکر است که در آن زمان هنوز دو سال تا آغاز بحران سوریه مانده بود! به معنای دیگر توطئه علیه سوریه پیش از آغاز انقلابهای مردمی در کشورهای عربی (انقلابهای ۲۰۱۱) برنامهریزی شده است.
در ادامه این کتاب به نقل از وزیر دفاع سابق ایتالیا گفته میشود که بحران سوریه تحت عنوان “Syria Democracy Program” (برنامه دموکراسی برای سوریه) با کمک سازمان غیر دولتی که از سوی سی آیای CIA تغذیه مالی میشود، برنامه ریزی شده و امپریالیسم از تابستان ۲۰۰۱ برنامهاش را برای سوریه آغاز کرده بود.
همچنین دنیس راس مشاور اسبق باراک اوباما پیش از این پیشنهاد تشکیل «شورای ملی معارضان سوریه» را داده بود. شورایی که قرار بود به عنوان سخنگوی اول غربیها عمل کند.
با مروری بر این اتفاقات دیگر شنیدن این جمله که «کلینتون و اوباما داعش را خلق کردند» آن هم از زبان نامزد ریاست جمهوری کاخ سفید (دونالد ترامپ) موضوع عجیبی به نظر نخواهد رسید. مساله ای که البته آن زمان به عنوان افشاگری بزرگ تلقی شده و چرایی ظهور گروهکهای تکفیری را برای بسیاری از مردم جهان بیش از پیش آشکار کرد.
«خاورمیانه بزرگ» کلید واژهای باهدف آشوب در غرب آسیا
سالها پیش برنارد لوئیس استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون ایالات متحده آمریکا تاریخدان و یکی از شخصیتهای اصلی مدافع اسرائیل که در حدود ۲۰ هزار عنوان کتاب در محوریت خاورمیانه و اسلام به چاپ رسانده است، برای اولین بار در یکی از سخنرانیهای خود از طرحی درباره خاورمیانه که خود سازنده اصلی آن بود، رونمایی کرد.
پروژهای که سعی در تجزیه کشورهای غرب آسیا از جمله جمهوری اسلامی ایران به کشورهای کوچک قابل مدیریت داشته وهدف اصلی آن تکه تکه کردن خاورمیانه بر اساس بنیانهای زبانی، نژادی و منطقهای بود تا آنها را تبدیل به مجموعهای از کشورهای کوچک و ضعیف در حال رقابت با یکدیگر و بلوکی با محوریت اسرائیل کند. طرحی که ریشه اصلی اش را میتوان در کتاب «خاورمیانه جدید» نوشته شیمون پرز رئیس پیشین رژیم صهیونیستی جستجو کرد.
در واقع آمریکا اولین گامهای خود در جهت کلید زدن پروژه «خاورمیانه بزرگ» را در ایجاد درگیری در افغانستان و عراق برداشت. طرحی که از همان ابتدا با مقاومت ملتهای مسلمان، حمایتهای معنوی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در برابر قدرت طلبی، تجزیه و استعمار آمریکاییها با شکست سختی روبه روشد. همچنین شروع بیداری اسلامی در کشورهای عربی قواعد بازی را به سمتی برد که دیگر آمریکا تنها به جهت حفظ شرایط موجود و ادامه موجودیت رژیم صهیونیستی که بیش از پیش در معرض نابودی قرار گرفته بود، بسنده کرد.
اگرچه با کمکهای خائنانه برخی حکام کشورهای مرتجع عربی منطقه، در نهایت بیداری اسلامی ملتهای مسلمان منطقه به نتیجه نهایی و مطلوب خود دست نیافت، اما آمریکاییها به طور کامل شکست طرح خاورمیانه بزرگ را تجربه کردند و روند حرکت منطقه به سمت نابودی رژیم صهیونیستی پیش می رود.
پس از مرور این وقایع شاید بتوان حدس زد که چرا اینبار آمریکا در اقدامی تازه و نه بصورت آشکارا بلکه با دستهای پنهان خود تلاش داشت تا جنگ تازهای را بر ضد یکی دیگر از کشورهای راهبردی خاورمیانه یعنی سوریه آغاز کند.
آیا آمریکا به دنبال مبارزه با داعش بود؟
چندی بعد پس از شدت یافتن درگیریها در سوریه، آمریکا به بهانه مبارزه با گروههای تروریستی آن هم به صورت غیرقانونی و بدون اجازه دولت دمشق، پایگاههای مخفیانه و سری خود را در این کشور ایجاد کرد. حضوری که در ابتدا تحت عنوان حمایت از نیروهای دموکراتیک کرد سوریه (قسد) با این عنوان که در راستای مبارزه با داعش فعالیت میکنند شکل گرفت، اما چندی بعد شواهد نشان داد که این نیروها به طور مداوم غیر نظامیان سوریه را مورد حمله قرار داده و حتی به صورت مخفیانه به نیروهای تکفیری نیز کمک میرسانند.
«آنا نایستات» معاون مدیر سازمان عفو بینالملل در خصوص کشتار غیر نظامیان در استان رقه به نقل از این سازمان گفته بود که کشتار در شهر رقه نتیجه حملات ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا علیه داعش است و سازمان عفو بینالملل اسناد این کشتار را به ائتلاف داده، اما آنها فقط به کشتار ۷۷ نفر اعتراف کردهاند.
علاوه براین «بشار الجعفری» نماینده سوریه در سازمان ملل نیز ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا را به ارتکاب جنایات ضد بشری در استان دیرالزور با استفاده از بمبهای ممنوعه متهم کرد.
همچنین بر اساس گزارشهای رسمی آمریکا تا امروز میلیاردها دلار سلاح از سمت کاخ سفید در اختیار تروریستهای سوریه و عراق قرار گرفته است.
مقامات سوریه و دیگر کشورها و همچنین سازمانهای بین المللی هم بارها تاکید کرده بودند که اقدامات آمریکا در سوریه به منزله «اِشغال این کشور» است.
اما نکتهای که شاید تکرار مجدد آن به آشکار شدن زوایای بیشتری از حقیقت کمک کند، این است که حضور نامشروع واشنگتن در سوریه با دستاویز مبارزه با تروریسم در حالی شکل گرفت که «دونالد ترامپ» در آغاز ریاست جمهوری اش اذعان کرده بود که مقامات این کشور خود سازنده اصلی گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق بوده اند.
نقش جمهوری اسلامی ایران در جنگ نیابتی آمریکا بر ضد مردم سوریه چه بود؟
در میان دخالتهای کشورهای سلطه طلب غربی و عربی، این تنها محور مقاومت بود که همواره به یاری یار دیرین خود یعنی سوریه به عنوان کشوری راهبردی در خاورمیانه که اینک بیش از پیش در نوک پیکان مقابله با رژیم صهیونیستی قرار داشت شتافت و حتی لحظهای از یاری مردمان ستمدیده این خطه دریغ نکرد.
همچنین روسیه با جنگندهها و کمکهای تسلیحاتی خود بسیاری از مواضع تروریستها و نیروهای داعش را بمباران کرده و قواعد این بازی به راه انداخته توسط آمریکا را به ضرر خود این کشور تغییر داد.
جمهوری اسلامی ایران نیز از همان ابتدا معتقد بود که این جنگ راه حل سیاسی داشته و از هیچگونه کمک مستشاری به یار صمیمی خود دریغ نکرد.
اخیرا محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در گفتوگو با خبرنگار شبکه بی بی سی عربی اعلام کرد که حضور نظامی ما در سوریه قانونی و به درخواست دولتی است که سازمان ملل و جامعه جهانی آن را به رسمیت میشناسند. وزیر خارجه کشورمان همچنان تاکید کرد که بحران سوریه هرگز راه حل نظامی نداشته و این مردم سوریه هستند که باید سرنوشت کشورشان را رقم بزنند. همچنین به طور قطع ناامن سازی محیط داخلی کشورمان پس از ناامن سازی محیط پیرامونی آن، یکی از اهداف اصلی گروههای تکفیری فعال در سوریه و عراق است.
چرایی تصمیم ناگهانی آمریکا برای خروج از سوریه
حال پس از گذشت ۷ سال از جنگ خونین سوریه ایالات متحده آمریکا به یکباره خواستار خروج نیروهایش از خاک سوریه شده است. ادعاهایی که البته پیش از این درباره کشورهایی نظیر افغانستان و عراق نیز تکرار شده و واشنگتن اعلام کرده بود که به زودی نیروهای خود را از این کشورها خارج خواهد کرد. گفتههایی که تاکنون پس از گذشت سالها هرگز جامع عمل به خود ندیده است.
اما شاید مرور اظهارات سران کاخ سفید بتواند زوایای دیگری را از تصمیم ناگهانی آمریکا فاش کند.
یک مسؤول عالیرتبه کاخ سفید تاکید کرد که ماموریت واشنگتن برای مبارزه با تروریسم پس از عقبنشینی نظامی این کشور از سوریه تغییری نمیکند و این عملیات در دیگر کشورها از جمله مصر و لیبی ادامه خواهد یافت.
همچنین خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام آگاه در دولت آمریکا گزارش کرد که نیروهای واشنگتن در قالب ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش در نقاطی مانند صحرای سینای مصر و لیبی فعال خواهند شد. کشورهایی که امروز بیش از پیش حضور پررنگ داعش را در خود حس کرده اند.
همچنین ولادیمیر شامانوف رئیس کمیته امور دفاعی دومای روسیه نیز گفت که ادعای دونالد ترامپ درباره خروج نظامیان آمریکایی از سوریه به خاطر پیروزی بر گروه تروریستی داعش، دروغی دیگر از سوی واشنگتن است. این تصمیم تلاش برای حفظ وجهه آمریکا در شرایطی است که بخش اعظم تروریستهای داعش توسط روسیه و نیروهای دولتی سوریه نابود شدهاند.
این سناتور گفته که آمریکاییها از ابتدا هم قصد غلبه بر تروریستها را نداشته و این گروهها از ابتدا نیز بازیچه دست خود آنها بودند. ترامپ هم چاره دیگری نداشت جز اینکه بدین ترتیب شکست آمریکا در دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی خود در سوریه را پنهان کرده و شان بینالمللی خود را حفظ کند. به گفته وی، البته هنوز زود است تا درباره غلبه کامل بر تروریسم در سوریه صحبت کرد، چرا که احتمال اقدامات تحریک آمیز تروریستها همچنان وجود دارد.
از سوی دیگر آمریکاییها بیش از هرکس میدانند که با توجه به موفقیتهای حاصل شده توسط محور مقاومت و همچنین اختلاف کاخ سفید با دولت ترکیه بر سر حمایت از کردها (نیروهای دموکراتیک کُرد)، دیر یا زود مجبور به خروج نظامیهای خود از سوریه خواهند شد.
افزون بر این موارد رفتار آمریکا در منطقه و مواجه با دیگر کشورها نشان دهنده این امر بوده که همواره در پس ادعاهای ظاهری این کشور اهداف پنهان دیگری نهفته است که با دستاویز قرار دادن آنها درصدد انحراف افکار عمومی به سویی دیگر و پیاده سازی اهداف حقیقی خود در سایر نقاط بوده است. اما این موضوع که واشنگتن امروز در پس ادعاهای اخیر خود مبنی بر خروج نیروهایش از خاک سوریه برای کدام نقطه از غرب آسیا خوابهایی را دیده، کماکان در پردهای از ابهام قرار دارد.
در پایان باید گفت که دلایل آمریکا برای خروج نیروهایش از سوریه هرچه که باشد نمیتواند شکست دیگر آنها در منطقهای دیگر از خاورمیانه را پنهان کند، چرا که ایالات متحده نه تنها در درگیریهای رو در رو با کشورهایی نظیر افغانستان و عراق شکستهای تلخی را تجربه کرده، بلکه حال با تجربههایی که در پس حضور غیر مستقیم خود در کشورهایی نظیر سوریه و عراق کسب کرده نیز فهرست تازهای از شکستهای متعدد در جنگهای نیابتی برای خود رقم زده است.
گزارش از فاطمه تورانلو
انتهای پیام/