«کمال مهر»- روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روزنامه حامی دولت: مهناز افشار یک سلبریتی بی مسئولیت است
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «سلبریتی بازی با جان آدمها» نوشت:
«در روزهای گذشته سخنان یک سلبریتی در فضای مجازی واکنش بسیاری را برانگیخت. مهناز افشارکه این بار با تبلیغ یک آمپول برای پیشگیری از اعتیاد در یک ویدئو ظاهر شد، سخنانی را بر زبان آورد که بار دیگر حاشیه ساز شده و واکنشهای منفی بسیاری را بههمراه داشته است. این بازیگر در کلیپی درباره آمپولی به نام نالوکسان حرف میزند که میتواند از سوءمصرف موادمخدر جلوگیری کند. آمپولی که مردم میتوانند بدون نسخه پزشک از داروخانهها تهیه کنند. بلافاصله پس از این ماجرا، بسیاری از کاربران توییتر به این ویدیو واکنش نشان دادند و از خانم افشار خواستند که در این حوزه دخالت نکند. هر چند مهناز افشار در توییتی تلاش کرد پای خود را از این ماجرا بیرون بکشد و با اصطلاح پزشک هم پزشکهای قدیم سعی کرد کمی از فشارها بکاهد با این حال دامنه واکنشهای مجازی آنقدر بالا گرفت که روز گذشته وزارت بهداشت به تزریق این آمپول واکنش نشان داد و اعلام کرد استفاده این داروبدون تجویز پزشک خطرناک است و بهتر است سلبریتیها دارو و درمان را به اهلش واگذار کنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«”وحید نقدی” که یک داروساز است در مصاحبه با همدلی گفت:”استفاده بیرویه نالوکسان میتواند منجر به ایست قلبی شود. از سویی تشخیص دوزبندی دارو برای بیماران مبتلا به اعتیاد از سوی پزشک بسیار مهم است. اینکه دوز مصرفی این شخصی که مثلاً اوردوز کرده چقدر بوده است؟ در دنیا هیچ آمپولی بدون تجویز پزشک مصرف نمیشود. همچنین این دارو، دارویی است که معمولاً در اورژانس و اتاق عمل با تجویز پزشک و تحت یک شرایط خاص استفاده میشود. اینها را گفتم که اهمیت موضوع را دریابید. من خودم که داروساز هستم هیچ وقت جرات اینکه بخواهم آمپولی مانند نالوکسان را برای کسی تجویز کنم را به خود نمیدهم چرا که مسئله بسیار حساس و خطرناک و پای جان آدمی وسط است».
همدلی در ادامه نوشت:
«”امانالله قراییمقدم” جامعهشناس در مصاحبه با همدلی گفت:”تبلیغ این بازیگر سینما دو بعد شخصی و عمومی دارد. در بعد شخصی میتوان آن را بی تعهدی و بی مسئولیتی نامید و در بعد اجتماعی میتوان آن را تحت پدیدهای نابههنجار و نهادینه شده در بطن اجتماع ایرانی مورد بررسی کنکاش قرار داد. چرا جامعه ما بازخواست نمیکند؟ چرا از خانم افشار نمیخواهد مسئولیت حرفش را بر عهده بگیرد؟”».
طیف اصلاح طلب که اکنون انتقادات تندی را علیه سلبریتی ها مطرح میکند در سال گذشته و در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، به صورت گسترده، اظهارات سلبریتی ها درخصوص وضعیت سیاسی و اقتصادی و…را منتشر کرده و این جماعت را در جایگاه کارشناسانی در همه امور نشانده بود.
حالا که تشت رسوایی بی سوادی این جماعت از بام افتاده و افکار عمومی واکنش بسیار منفی به این افراد داشتهاند، طیف اصلاح طلب از رپرتاژ برای سلبریتی ها به منتقد آنان تغییر موقعیت داده است!
** نماینده حاضر در سلفی حقارت: شروط FATF را نپذیریم، روابط بانکی صفر میشود!
«علیرضا رحیمی» از نمایندگان حاضر در سلفی حقارت در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
«همه گزارشهای مقامات ارشد کشور همچون مقامات وزارت خارجه، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و همچنین مدیران بانکها و مقامات وزارت اطلاعات حاکی از تحولات منفی در حوزه تعاملات پولی و بانکی ایران با سایر کشورها بویژه در شرایط تحریمی بود که این مهم را با عدم تصویب لوایح یاد شده (مرتبط با FATF) قابل عمیقتر شدن تا قطع کامل روابط بانکی ایران با همه کشورها و از جمله همسایگان و دوستانمان اعلام میکردند.»
منتقدان FATF همواره با استناد به دلایل کارشناسی و فنی به نقد موضوع پیوستن ایران به این سازمان پرداختهاند. اما در سوی مقابل، مدافعان FATF به این دلیل که دستشان از استنادات کارشناسی و فنی خالیست، تعمداً این مسئله فنی را به یک دعوای سیاسی تقلیل داده و صرفاً به هراس افکنی و فحاشی به منتقدان مشغولند.
این نماینده مجلس که پیش از این، از سلفی حقارت با افتخار سخن میگفت، مدعی شده است که اگر شروط FATF را نپذیریم، روابط بانکی کشورمان با سایر کشورها به صورت کامل قطع میشود!
واقعیت این است که ادعای موافقین FATF درباره قطع کامل همکاری کشورهای دیگر (حتی کشورهای دوست) با ایران، ادعای صحیحی نیست و آنان برای تصویب لوایح مربوط به FATFدست به یک بزرگنمایی و فریب زدهاند و اهمیت FATF را بسیار بیشتر از آنچه هست، نشان دادهاند.
بدترین شرایطی که FATF میتواند برای یک کشور به وجود آورد، «اقدام متقابل» است که از آن تحت عنوان لیست سیاه یاد میشود. در یادداشت تفسیری توصیه شماره ۱۹ این نهاد، مصادیقی از اقدامات متقابل علیه کشورهای هدف ذکر شده است. مطابق این یادداشت تفسیری، نهایت فشاری که «اقدام متقابل» میتواند بر کشور هدف وارد کند، افزایش مراقبت کشورهای دیگر درباره آن است و نه قطع همکاری. به عنوان نمونه، این افزایش مراقبت به شکل «رعایت شناخت مشتری به صورت تقویت شده» و «جمعآوری اطلاعات تکمیلی از تراکنشهای مؤسسات مالی در کشور «هدف» انجام میشود اما نهایتاً این مراقبتها به قطع همکاری منجر نمیشود. علاوهبر این، مطابق بیانیه FATF با وجود تعلیق ایران از لیست سیاه، این اقدامات مراقبتی همچنان علیه کشورمان انجام میگیرد. بنابراین با بازگشت به لیست سیاه (اقدام متقابل) عملاً اتفاق جدید مهمی رخ نخواهد داد.
ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ در لیست سیاه FATF بوده است و از سال ۱۳۹۵ از این لیست تعلیق شده است. سؤال مهمی که مدعیان «قطع کامل همکاری» باید به آن پاسخ دهند این است که در این ۷ سالی که ایران در لیست سیاه FATF قرار داشت، همکاریهای مالی ایران با کشورهای دیگر کاملاً قطع بود؟ تبادلات وسیع مالی ایران با کشورهای مختلف از جمله روسیه و چین در این دوران، نشان میدهد که وجود ایران در لیست سیاه FATF، منجر به قطع همکاریهای مالی و بانکی با کشورهای دیگر نشده است.
چندی پیش دبیر اجرایی FATF در مصاحبه خود با بیبی سی به نکته مهمیاشاره کرد. وی در زمینه استانداردهای FATF گفت: «مجموعه استانداردهای ما درباره ارتباط بانکهای مرکزی با هم نیست». این سخنان میتواند شاهدی باشد بر اینکه لیست سیاه FATF نمیتواند منجر به قطع همکاری بانکهای مرکزی با یکدیگر شود.
لازم به ذکر است که برخی از حامیان برجام پیش از این مدعی بودند که اگر آمریکا اراده کند به راحتی میتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند!
** برجام زدگی و بی برنامگی دولت، علت اصلی بر زمین ماندن مطالبات مردم
«فرزانه ترکان» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و عضو شورای عالی اصلاح طلبان در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«دولتمردان کشور و بهخصوص رئیسجمهور باید بدانند که تمام مشکلات کشور را نمیتوان با آچار برجام بازکرد. لذا به یکسری آچارهای دیگر و برنامههای بزرگ و جامعی احتیاج است که برای حل مشکلات اقتصادی و اشتغالزایی مردم فکر اساسی کنند. اکنون مردم از نظرمعیشتی تحت فشار هستند. از این جهت نمیشود صرفاً با صحبتهای رئیس جمهور مردم را دلگرم کرد. این حرفها صرفاً گفتار درمانی است؛ مردم احتیاجی به سخنرانی ندارند و میخواهند به چشم خود ببینند که نرخ تورم کنترل شده و جوانهایی که تحصیلات عالیه نیز دارند از بیکاری در آمدهاند. لذا جامعه نیازمند این است که دولت در عمل این مسائل را سامان بخشد.»
مقامات ارشد دولت در ماهها و هفتههای اخیر صراحتاً اعلام کردهاند که «مزایای برجام نزدیک به صفر شده است» و «بسته پیشنهادی طرف اروپایی مأیوس کننده بوده است» و «طرف اروپایی در اجرای اقدامات عملی کوتاهی میکند».
از سوی دیگر طرف اروپایی با وقت کشی ۷ ماهه، ضمن تاکید بر عدم ارائه تضمین به ایران درخصوص تعهدات برجامی، تصریح کرده است که اقداماتش در راستای منافع آمریکاست و در موضوع ایران با واشنگتن دارای هدف مشترک است و صرفاً در مسیر رسیدن به هدف، با هم اختلاف نظر دارند.
با اینحال دولت همچنان قائل به «اجرای برجام به هر قیمت است» و این مسئله موجب شده است که روند خسارت بار اجرای یکطرفه و بدون مزایای برجام از سوی ایران همچنان ادامه یافته و این انفعال، طرف مقابل را در موضوعاتی همچون توان موشکی و قدرت منطقهای گستاخ کرده است.
از سوی دیگر همچنان تمام ظرفیتهای دولت به وزارت خارجه خلاصه شده و تمام ظرفیتهای وزارت خارجه نیز به برجام خلاصه شده است و در مجموع دولت دچار بی برنامگی و بی عملی است.
همین امر موجب شده است تا مطالبات مردم و به خصوص مطالبات معیشتی بر زمین بماند.
** زیباکلام: اصولگرایان برنده انتخابات ۱۴۰۰ هستند
«صادق زیباکلام» در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:
«جریان اصلاحطلب دچار دو آسیب و دو مشکل بنیادی است و منظما هم به خاطر اینکه نمیتواند یا نمیخواهد حل کند، در فکر درستکردن این دو مشکل نیست که همین امر باعث شده افول کند. مشکل اول اصلاحطلبان این است که نمیخواهند بگویند که اصلاحطلبی یعنی چه؟ اگر بروید در سطح جامعه و یک نظرسنجی انجام دهید که اصلاحطلبی چیست و به چه کسی اصلاحطلب میگویند، خیلیها نمیدانند یا جوابهای متفاوتی میدهند؛ به این دلیل که رهبران اصلاحات نتوانستهاند بگویند که ما چه میخواهیم، ما به دنبال چه هستیم. اشکال دوم؛ ۲۰ سال است که جریان اصلاحطلبی با کدخدامنشی در یک جریان سیاسی ادامه حیات میدهد. زمان آن فرارسیده که یک بازسازی خیلی جدی و اساسی در میان جریان اصلاحطلب اتفاق بیفتد. اساساً تشکیلات و سازماندهی مشخص ندارد. رهبران اصلاحطلبان کموبیش همانهایی هستند که ۷۶ هم بودند. نیروی جوان، افکار و عقاید جوان وارد جریان اصلاحطلبی نشده است.»
زیباکلام در ادامه گفت:
«به نظر من، اصولگرایان مجلس یازدهم را خواهند برد و یکی، دو سال بعد هم در انتخابات ۱۴۰۰ قطعاً اصولگرایان پیروز خواهند شد؛ یعنی آن ۱۶، ۱۷ میلیون رأی آقای رئیسی سرجایش هست، بهعلاوه یک چندمیلیونی هم ریزش از سوی این ۲۴ میلیون که میرود به سبد آقای رئیسی یا هرکس دیگری که از اصولگرایان بیاید نامزد شود. ما شانسی نداریم؛ چه در انتخابات ۹۸ برای مجلس و چه در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰. مگر این وسط یک معجزه اتفاق بیفتد.»
زیباکلام چندی پیش گفته بود: «اگر از عملکرد دولت یک منحنی ترسیم کنیم عدم محبوبیت دولت درست چند هفته پس از ۲۹ اردیبهشت ۹۶ آغاز میشود و اینکه بسیاری احساس میکنند نباید به وی رأی میدادند و اکنون نیز این منحنی با شیب تندی ادامه پیدا میکند… اگر فردا انتخابات برگزار شود آقای روحانی دیگر مورد استقبال مردم قرار نخواهد گرفت. این یعنی رئیسجمهور چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد پایگاه رأی خود را از دست داده است».
همچنین در روزهای گذشته روزنامه شرق در مطلبی نوشته بود: ««روحانی در شرایط بسیار نامساعدی در سال ۹۲ دولت را تحویل گرفت. اما قطعاً با علم و آگاهی این کار را کرده است و اصلاح طلبان و اعتدالیون نیز با اشراف کامل به شرایط بسیار بد آن دوران، پذیرفتند…وارد کارزار شوند…خوب و بد روحانی (یا لااقل بخش زیادی از آن) در محکمه تاریخ قطعاً به پای اصلاح طلبان نوشته میشود…».
علاوه بر این در روزهای گذشته «سید محمد غرضی» گفته بود: «اکثر نیروهای قریب به اتفاق آقای روحانی از جناح اصلاحطلب انتخاب شده است…اصلاحطلبان هر زمانی که به قدرت رسیدهاند نتوانستند دولت را نگه دارند».