گروه فرهنگی «کمال مهر» – در پی دیدار جمعی از تهیهکنندگان، کارگردانان و بازیگران سیما با رهبر انقلاب اسلامی -که پنجشنبه ۲۴ آبانماه ۱۳۹۷ برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای نکاتی را که به دلیل کمبود وقت نتوانسته بودند با این جمع در میان بگذارند، یادداشت کرده و برای آنان ارسال کردند.
متن این یادداشت را اینجا بخوانید :
جنگ نرم همهجانبه دشمن، امروز قابل انکار نیست/ در این جنگ، هنرمندان و اهالی فکر و نظر، در حکم نیروهای مسلّح در جنگ سختند
این خبری بود که خبرگزاریها منتشر کردند و در خبرها آمده بود که «عبدالعلی علیعسگری» رئیس رسانه ملی، «سیدمرتضی میرباقری» معاون سیما، مدیران شبکههای مختلف تلویزیونی و جمعی از هنرمندان، تهیه کنندگان و نویسندگان مجموعههای تلویزیونی در این مراسم حضور داشتند و مراسم از ساعت ۱۸ تا حوالی ۲۳ به طول کشیده است.
آیا بدنه اصلی سینمای ایران انتظارات رهبری را برآورده میکند؟
در مورد رونمایی از این نامه و ملاقات حضرتآیتالله خامنهای با تعدادی از خالقان آثار نمایشی در سیما و سینما، چندین نکته برجسته وجود دارد. اغلب افرادی که در این دیدار حضور دارند، به غیر از سعید سعدی(تهیهکننده)، افرادی هستند که در سینما کمتر کار میکنند یا اینکه هیچ اثر سینمایی در کارنامهشان ندارند، در ده سال گذشته ندارند و محور فعالیتهای آنان در حوزه تولیدات نمایشی سیماست.
ایشان در ملاقاتهای هفتگیشان با اهالی فرهنگ و هنر که اخبار آن کمتر منتشر میشود، به ندرت با اهالی سینما دیدار میکنند. برجسته شدن این دیدار و انتشار اخبار آن به انضمام منتشر شدن نامه رهبر انقلاب نشان میدهد، بدنه اصلی سینمای ایران انتظارات ایشان را برآورده نمیکند.
تنها ۱۰ درصد از سینمای جمهوری اسلامی به انقلاب تعلق دارد
برخی از اهالی سینما برای عدم فتح کامل این سنگر همچنان تلاش میکنند و نمیتوان منکر تلاش آنان شد، اما با یک درصدبندی مشخص، با اعداد و ارقام میتوان به این نتیجه رسید کهتنها ۱۰ درصد از سینمای جمهوری اسلامی به انقلاب تعلق دارد و مابقی در تسخیر فیلمسازانی است که مسیر جشنوارههای خارجی را یافتهاند، یا گروه دیگری که مشغول تجارت و فتح گیشه در این عرصه هستند.
رسانهای شدن این جلسه نشان میدهد که ایشان بر این دیدار با برنامهسازان سیما تاکید ویژه دارند و دو ماه قبل از این جلسه دیدار مفصلی با مدیران رسانه ملی داشتهاند. نباید این تلقی تقویت شود که هدایتگری رسانهای ایشان فقط مختص هنرمندان و خالقان آثار نمایشی است، متن منتشر شده از ایشان راهبردی کلان و نیازمند مدیرانی است که در این عرصه برای رسیدن به اهداف معین و مشخص شده، صبور و پر تلاش و جوان باشند. هر چند که فرمایشات ایشان خطاب به هنرمندان است، اما مدیران رسانه ملی باید منویات ایشان را به صورت یک استراتژی بلند مدت، دنبال و اجرایی کنند.
آیا دوران غفلت به پایان خواهد رسید؟
راهبردیترین نکته مدنظر رهبری در این نامه، عبور ایشان از دکترین جنگ نرم و ورود به دکترینجنگ سخت (در حوزه فرهنگ) است. ایشان در متن نامه اشاره میفرمایند که در این جنگ نرم هنرمندان و اهالی رسانه مصداق نیروهای مسلح در جنگ سخت هستند و نبرد فرهنگی را به نبرد نیروهای مسلح تشبیه میکنند. در پاراگراف بعدی رهبری به دو گونه از مدیران و هنرمندان اشاره میکند، گروهی که مسئولیتناپذیرند و گروهی که دشمن شیفتهاند.
درک احکام آیتالله خامنهای در حوزه فرهنگ چندان دشوار نیست. رهبر انقلاب آگاهترین مقام سیاسی کشور به اشتباهات متعدد در حوزه سیاست، سیاست خارجی و حتی اشتباهات مهلک امنیتی هستند. اشتباهاتی که از سوی سیاستمداران خرد و کلان نظام در طول ۳۰ سال اخیر سر زده است اما ایشان هیچگاه چنین عباراتی را در هیچ کدام از حوزهها به کار نبردهاند و مشخص است که پس از اعلام ورود به دوران ولنگاری، یک بازه زمانی مشخصی را برای جبران در نظر گرفتهاند و پس از اینکه، نتیجهای حاصل نشده است، دکترین جنگ سخت در حوزه فرهنگ را تبیین کردند.
با این حساب از این برهه زمانی حساس در سال ۱۳۹۷ هر خطای راهبردی در حوزه فرهنگ، مثل نبرد نظامی، اگر به خسران منجر شود، مجازاتی هم وزن خیانت یک افسر نظامی در زمان جنگ خواهد داشت. ایشان در بند دیگر این نامه اشاره به کسانی دارند که موضع مسئولانه دارند، اگر مدیران مانع تلاش این طیف شوند، در واقع در لیست انکار کنندگان جنگ سخت قرار خواهند گرفت.
ایشان میفرمایند جایگاه فیلم و سریال در این میان برجسته است. آقای مرتضی میرباقری در آن جلسه در کنار رهبر انقلاب نشستهاند و به این عبارات مستقیما گوش دادهاند. پرسشی که با شخص ایشان میتوان مطرح کرد این است که چرا جناب میرباقری در این دو سالی که در سازمان هستند، هیچ برنامهای برای تولید سریالهای الف ویژه با شاخصههایی که رهبر انقلاب فرمودهاند نداشتهاند؟ قائم مقام سیما بارها فرمودهاند برای تولید سریالهای الف ویژه منابع مالی ندارند، اما رویه تولید سریالهای عاشقانه و دختر-پسری سیما متوقف نمیشود، چرا برای سریالهای عاشقانه با پروداکشنهای ویژه، پول هست اما برای مضامین ملی و میهنی پولی وجود ندارد.
رهبری در این نامه مصدایق نمایشی سریالهای الف ویژه را تغییر دادهاند، ایشان ضرورتها و شاخصهها را به صراحت اعلام کردهاند؛ مصادیق سریالهای الف ویژه باید درباره شهدا و دفاع مقدس ، انقلاب، سبک زندگی اسلامی، انگیزههای ایمانی ملت و مظاهر آن، ایستادگی در برابر جنایتکاران و مفسدان عالم ، راه پیمایی اربعین ، عظمت و استقلال و نمایش ظرفیتهای علمی و عملی باشد. آیا مدیران فعلی و مدیران گذشته رسانه ملی میتوانند کارنامهای با سرفصلهای مشخص شده در چهل سال اخیر به مقام معظم رهبری ارائه کنند؟
در این سو، چندی قبل مدیران، در حرکتی شتابزده، مسیر تولید سریال سلمان را هموار کردهاند. در صورتیکه مطالبات رهبری در حوزه فیلم و سریال، استفاده از ظرفیتهای نمایشی به روز انقلابی مد نظر است و تولید سریال سلمان از ضرورتها رسانه ملی نیست، همانطور که تولید مختار ضرورت بود؛ اما سلمان نیست.
سئوال مهم از مدیران رسانه ملی با توجه به اعلام جنگ سخت رهبری و مطالبه سریال نمایشی یا مضمون ایستادگی در برابر جنایتکاران و مفسدان عالم این است که آیا برنامهای برای پروژه آمریکاستیزی یا استکبارستیزی در دست تولید دارند؟
آیا فیلمنامهای با مضامین ضدصهیونیستی از سوی هنرمندان به دست مدیران رسانه ملی طی چهل سال اخیر رسیده که به موضوع تقابل ایران و جهان اسلام با صهیونیزم جهانی بپردازد؟ چهل سال از عمر تلویزیون ملی جمهوری اسلامی میگذرد، آیا یک یا دو سریال ضد آمریکایی در این سازمان تولید شده است؟
اگر نمیتوانند، راه را برای مدیران جوان و کارآمد هموار کنند
رهبری در این نامه راه فراری برای مدیرانی که فقط ناز هنرمندان را میکشند باقی نگذاشته، اگر دکترین جنگ نرم از سوی ایشان به دکترین جنگ سخت تغییر کرده و اگر مدیران رسانه ملی از جمله معاونت سیما، نمیتوانند خواست ۳۰ ساله و دائما کتمان شده رهبری را برآورده کنند، به جای عکس گرفتن در کنار معظم له، راه را برای مدیران کارآمد هموار کنند. چون در این جنگ سخت، نیروی کهنسال و اهل مماشات با هنرمندان و سلبریتیها از پس انجام کار برنخواهد آمد و رویه صدا و سیمایی که در کارنامهاش یک سریال ضد آمریکایی یا ضد صهیونیستی ندارد، در این بزنگاه سخت، باید پاسخگو باشد.
تا صحبت از سریال فاخر به میان میآید، پروژههای چندین سال خاک خورده نمایشی مربوط به تاریخ اسلام را فعال میکنند؟ مطالبه رهبری کاملا به روز و بکر است و مردم باید آگاه باشند که رسانه ملی مماس با خواست رهبری نیست. آنچه رهبری از مدیران و هنرمندان مطالبه میکند، هیجان و نشاط را به رسانه ملی بازخواهد گرداند. طرز تفکر ایشان در تبیین رویکردهای نمایشی بسیار جوان و با نشاط است، آنچه اجازه نمیدهد، دکترین رسانهای ایشان اجرایی شود، مدیران میانی مسئولیت ناپذیر و شیفته دشمن است.
مدیرانی که دائما این بهانه را دارند که بودجه ندارند، این مسئله به هیچ عنوان پذیرفته نیست، با بودجه برنامههای سرگرمی ساز در شبکه نسیم میتوان صدها سریال تلویزیونی تولید کرد. وقتی حداقل دستمزد بازیگر-مجریهای سیما شبی بیست و پنج میلیون تومان است، این دستمزد خیلی بیشتر از دستمزد حضورشان در یک سریال است، نمیتوان با توقف این دستمزدها، هزینههای استودیوهای گران را تبدیل به سریالهای با کیفیت کرد؟
عکس خواست رهبری عمل نکنید
رهبری در این نامه روی فیلم و سریال تاکید دارند و اما تمرکز تولیدات رسانه ملی در بیشتر شبکهها بر تولید تاکشو، مسابقه و مسابقات استعدادیابی بدون هیجان و بدون مخاطب هستند. در یکی از فراز های مهم رهبری میفرمایند: از سخنرانی پرهیز کنند؛ هنر باید میداندار باشد. کاملا مشخص است که ایشان صراحتا مخالفت خود را با ساختار تاکشومحور سیما به صراحت اعلام میکنند.
در پروتکل افزایش تعداد شبکههای سیما قرار شد که پنج شبکه اصلی سیما به تولید برنامههای نمایشی مهم اعم از فیلم و سریال مبادرت کنند و شبکههای غیر اصلی اقدام به پخش برنامههای ارزان مثل مسابقه و تاک شو کنند. همین پروتکل را مدیران رسانه ملی به شکل معکوس اجرا میکنند و تاک شوهای گران و مسابقات بسیار گرانتر را در شبکههای اصلی تولید میکنند و گاهی از دستشان در میرود یک سریال دختر و پسری را چاشنی حجم عظیمی از تاک شو و مسابقه میکنند. یعنی ساختار قالب، معکوس مطالبه رهبری است. چرا در این جلسه هنرمندان و خالقان آثار نمایشی حضور دارند و هیچ کدام از تاک شوسازان حضور ندارند؟
این ساختار مغایر با راهبردهای رسمی صدا و سیما چه دلیلی دارد؟ مخاطبان رسانه ملی، هر شبکهای را قبل از ساعت ۶ بعدالظهر تماشا میکنند دو یا چند نفر دور یک میز مشغول گفتوگو هستند. طبیعی است که تلویزیون چهل سال است از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعدالظهر هیچ برنامه مفرحی برای بانوان خانهدار ندارد.
دیدار رهبری با هنرمندان سیما، اخیرا اتفاق افتاده است، اما نگاهی به کارنامه سه ماه اخیر سیما نشان میدهد نه تنها به مطالبات رهبری توجهی نمیشود، بلکه خروجیهای اخیر کاملا خلاف انتظارات ایشان است.
یکی دیگر از مطالبات رهبری تاکید بر روی سریال طراز انقلابی با محوریت خانواده ایرانی است.سریال «بازی نقابها» که اخیرا پخش آن از شبکه دوم سیما به پایان رسید روایتگر دو عاشقی بود که هر کدام با افراد دیگری ازدواج کردهاند اما رابطه صمیمانه خود را پس از ازدواج حفظ میکنند. نشان دادن چنین روابطی در یک خانواده ترکمن چه ارتباطی به گفتمان رایج خانواده ایرانی دارد؟
این سریال هنجارشکن اخیرا از شبکه دوم سیما پخش شد و هیچ مدیر دستاندرکاری واکنشی نشان نداد. آیا چنین مضمونی که از قلب سریالهای ترکی آمده و با خرده روایتهای سریال هنجارشکن Desperate Housewives آمیخته شده، چرا باید وارد فرهنگی نمایشی بومی ایرانی با محوریت ترکمنها شود؟ چرا به صورت عریان این روابط در رسانه ملی نمایش داده میشود؟ در سینمای ایران اگر چنین وضعیتی تا چند سال قبل در یکی از آثار سینمایی وجود داشت، آن اثر سینمایی رنگ پرده به خود نمیدیدید، اگر فیلمی با چنین مضمونی نمایش داده میشد، توسط مدیران از روی پرده سینماها پایین کشیده میشد.
یکی از مضامینی که رهبری بارها نسبت به آن تاکید داشته است ساختن آثاری درباره انقلاب است. سریال دلدادگان از رسانه ملی پخش میشود و متاسفانه در یک غفلت رسانهای، در فصل دوم این سریال از دریچهای اجتماعی، مسئله تغییر بافت اجتماعی در سال ۱۳۵۷ مورد هجمه قرار میگیرد. رسانههای فراوانی در مورد این سریال اتفاق نظر داشتند که فصل دوم دلدادگان، هجمه علیه انقلاب از دریچهای اجتماعی است. در متن سریال، انقلابیون با تصمیمات اشتباه باعث دورشدن دو عاشق از یکدیگر میشوند و دخترک با فرد دیگری ازدواج میکند و دو شخصیت اصلی در اثر آتش گرفتگی منتج از حمله انقلابیون به خانه آنها، از فرزندشان دور میمانند و زن تصور میکنند که فرزندش در این آتش سوخته است و زندگی این زوج در آتش انقلابیون نابود میشود. همین مضمون از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شده است. چقدر این وضعیت نمایشی با مطالبه رهبر انقلاب تفاوت دارد؟ دقیقا متن سریال عکس مطالبه رهبری است و متاسفانه انقلاب و انقلابیون در سریال دلدادگان کاملا سیاهنمایی میشوند.
فیلم بخشی از دیدار رهبری با سریالسازان سیما منتشر شده که ایشان میفرمایند: گاهی اوقات عبوری، مروری، بخشی از یک سریال را میبینیم، میبینم یک مقداری فضای سریالهای ما، فضای تلخی دارد این خیلی مهم است ما جوری این تلخی را منعکس کنیم که طرف را به گریه نیندازد. مسائل عمومی و ملی را بیشتر دنبال بکنید ما هنوز در مسئله دفاع مقدس حرف برای گفتن زیاد داریم. ما بایستی تصویر درستی از رژیم طاغوت به جوان امروز را باید نشان بدهیم و این مسئله نشده است.
وقتی که اشاره به معکوس عمل کردن مدیران و هنرمندان نسبت مطالبه رهبری داریم به صورت مصداقی به یکی از حاضران در این جمع میتوانیم اشاره کنیم. حامد عنقا نویسنده دو سریال پدرو تنهایی لیلا ، در هر دو سریال دو صحنه منزجرکننده تدفین دو جوان را با جزئیات تمام با اشک و اندوه فراوان به تصویر میکشد و متن دو سریال اخیر او درباره مرگ فرزند و مرگ شوهر است و اصل روایت او تمرکز بر چنین مدلهای نمایشی دارد. این مدل نمایشهای منزجرکننده، سبب رسوب غم عمیقی در روح و روان مخاطب میشود و سریالهای همواره تراژیک عنقا، چقدر تطابق با مطالبه رهبری دارد؟
حامد عنقا همان مجری سینمادو است که دو منتقد مخالف فیلم «به وقت شام» (با موضوع مقاومت و مدافعان حرم) را به برنامه خود آورد که هر دو به تمسخر فیلم به وقت شام بپردازند و یکی از منتقدان فیلم حاتمی کیا را یک پارودی (طنز) توصیف کرد که با اعتراض حاتمیکیا در جشنواره فجر مواجه شد؛ سرانجام نیز این برنامه خیلی زود به نقطه پایان خود در آن مقطع رسید. حال با توجه به حضور عنقا در این دیدار، باید دور جدید این برنامه را که در دست تدارک است، با میزان و مختصات انتظارات رهبری بسنجیم.
در همین زمینه ببینید:
فیلم/ صحبتهای آتشین ابراهیم حاتمیکیا پس از دریافت سیمرغ
رهبری به یک طیف از هنرمندان و مدیرانی اشاره میکند که دشمن شیفتهاند. یعنی هرکاری که دشمنان انجام میدهند به اسم جذب مخاطب کپی همان برنامه را تکرار میکنند و آنرا میسازنند. هر چند افزایش تعداد مسابقههای سیما و مسابقههای استعدادیابی در حوزه موسیقی، پخت غذا، استندآپ، دوبله،بازیگری ، گزارش ورزشی و …. از زمانی رایج شده که نمونههای ترجمه شده این برنامهها را شبکههای فارسی زبان پخش میکردند. یکی از شبکههای تلویزیونی تصوری که از جذب مخاطب دارد این است که نمونههای فارسی شده این برنامه را بازسازی کند. در حال حاضر American Millionaire show با زبان فارسی تولید شده است و در حال تولید نمونه ایرانی نینجای آمریکایی (American Ninja Warrior) هستند، ضمن اینکه نمونه ایرانی (America’s Got Talent) در دست تولید قرار دارد. آیا اصرار به تولید برنامههای ایرانی مشابه نمونههای آمریکایی نوعی دشمن شیفتگی بروز یافته نیست؟
حالا دیگر حجت تمام شده است. مدیران و اهالی فرهنگ و هنر باید احکام رهبر انقلاب را که با درایت و هوشیاری انتشار عمومی یافته است، بصورت ویژه – به مثابه شرایط جنگی – در دستور کار قرار دهند و به یاد داشته باشند که آنان به بیان صریح رهبری، همانند نیروهای مسلح در میدان جنگ هستند و تمام رفتار آنان نیز با همین متر و معیار سنجیده و ارزیابی خواهد شد.