به گزارشگروه علمی پزشکی«کمال مهر»؛ رهبر معظم انقلاب در طول سالیان درازی تاکیدی جدی بر حرکت مبتنی بر علم، رشد و حرکت علمی، تولید علم و سرمایه گذاری بر روی آن داشته اند. ایشان می فرمایند: بارها گفتهایم و صد بار دیگر هم خواهیم گفت؛ و اگر دانشجو و استاد و مدیر و مسئول و وزیر از ما توصیهای بخواهند، توصیهی ما همین خواهد بود که: با علم و تحقیق و کاوش، این اقیانوس عظیمی که خدای متعال در برابر انسان قرار داده است و قدرت ژرفکاوی در این اقیانوس را هم به انسان داده، هر چه می توانید پیش بروید و عمقیابی کنید.
کارهای عقیم و بی عاقبت
ایشان می فرمایند: حرف، «اهمیت علم» است؛ این حرفِ تکراری، لیکن در عین حال لازمالتکرار را باید آنقدر بگوییم که به معنای حقیقی کلمه و از بن دندان، به این ضرورت اعتقاد پیدا کنیم و فضای کشور را از بیماری مزمنی که در طول سال های متمادی دچارش بود، خارج کنیم و همه فعالیت های کشور بشود علم و تحقیقمحور. ایشان می افزایند: بارها گفتهایم و صد بار دیگر هم خواهیم گفت؛ و اگر دانشجو و استاد و مدیر و مسئول و وزیر از ما توصیهای بخواهند، توصیهی ما همین خواهد بود که: با علم و تحقیق و کاوش، این اقیانوس عظیمی که خدای متعال در برابر انسان قرار داده است و قدرت ژرفکاوی در این اقیانوس را هم به انسان داده، هر چه می توانید پیش بروید و عمقیابی کنید.
ایشان تاکید می کنند: بنابراین، علم برای امروز و فردای ما حیاتی است. ما هر کار دیگری بکنیم، اگر در علم تهیدست باشیم، آن کارها، کارهای عقیم و بی عاقبتی خواهد بود.
سینِما یا سینُما!
رهبر معظم انقلاب با اشاره به مسئله نهضت تولید علم می فرمایند: ما از شش هفت سال قبل از این، این قضیه را گفتیم، مطرح کردیم و دنبال کردیم. خوب، حالا بعضی از بحث های پیرامون این مسئله، حقیقتاً وقت تلف کردن و خود را مشغول کردن است، که: حالا اصلاً تولید علم معنایش چیست؟ آیا علم تولید کردنی است؟ آیا کشف کردنی است؟ (ما به یاد آن جمعی میافتیم که – البته سال ها پیش برای ما نقل کردند – راجع به مسئلهی سینما بحث می کردند و پیش یک نفری رفتند تا از او نظر بخواهند. ایشان گفته بود: حالا ببینیم آیا سینِماست یا سینَماست یا سینُماست؟! اول این را حل کنیم!) حالا کشف کردنی است، تولید کردنی است، تحقیق کردنی است؛ هر چه هست، مقصود معلوم است.
ایشان می افزایند: ما می گوییم پایهی فناوری های پیشرفته و رشد تمدن مادی، تمدن مرتبط با مسائل زندگی، دانش است؛ اگر بخواهید این دانش را از دیگران بگیرید و خودتان مصرفکننده باشید، به هیچ جا نخواهید رسید. باید این دانش در داخل برویَد.(۱)
سرویس های جاسوسی
رهبر معظم انقلاب بیان می کنند: امروز کسانی که بر دنیا خدایی می کنند؛ آن دست های مرموزی که اختیار منابع عظیم انسانی و مادّی دنیا را در دست گرفتهاند و همه اقیانوس ها و همه تنگههای حسّاس دریایی زیر چشمشان است و هرجا می خواهند دخالت می کنند، با ابراز علم بود که توانستند بشریت را به این خاکستر بنشانند! لذا برای مقابله با کار آنها، علم لازم است.
ایشان تاکید می کنند: امروز اگر برای علم سرمایه گذاری و مجاهدت و تلاش نکنیم، فردای ما، فردای تاریکی خواهد بود. کسانی تلاش می کنند که روند کار علمی را کُند یا متوقّف کنند و یا مورد بی اعتنایی قرار دهند. یقین بدانید یکی از چیزهایی که امروز مورد توجّه سرویس های اطّلاعاتی است،]این است که[ دانشگاه را مشغول چه کاری کنند، که دانشجو و استاد را از این راه باز بدارند؟
ایشان می افزایند: امروز در کشور، یکی از فرایض حتمی برای این نسل – که در درجه اوّل هم این فریضه بر دوش شما دانشگاهی هاست – عبارت از تقویت بنیه علمی کشور است. تا بتوانند کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالب ها و نوآوریهای علمىِ خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکّرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند. امروز کشور ما از دانشگاه این را می خواهد.(۲)
میدان جنگ
ایشان دربارهی جهاد علمی می فرمایند: فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هفته مثلاً پنج تا کتاب میخواند؛ خیلی کار بود؛ اما لزوماً مبارزه نبود؛ جهد بود، جهاد نبود. اگر می خواست جهاد باشد، باید کتابی را می خواند که در حرکت او در مواجههی با رژیم طاغوت و رژیم اختناق، تأثیر داشت؛ آنوقت میشد جهاد. خاصیت جهاد این است.ایشان خاطر نشان می کنند: دایرهی جهاد شما علم و فناوری است؛ یعنی شما اینجا از شمشیر و نیزه و ژ۳ نمیخواهید استفاده کنید؛ از مغز و امکانات اندیشمندىِ درون انسان و فکر و قلم و چشم و اینها می خواهید استفاده کنید.
ایشان می افزایند: مجموعه، مجموعهی علمی است؛ اما در چه جهتی باشد تا جهاد باشد؟ این مهم است. نگاه کنید ببینید برای کشور شما، برای انقلاب شما، برای اهدافی که این انقلاب ترسیم کرده، کدام دشمن عنود در کمین نشسته و شما باید با آن دشمن عنود مبارزه کنید؟ کارتان در آن صراط که شد، می شود جهاد.
به چه درد می خورد؟!
رهبر معظم انقلاب با اشاره به علم کارآمد می فرمایند: بنابراین، اگر دنبال علمی بگردید که این علم، دشمنان آن اهداف را نه فقط ناراضی نمیکند، خرسند هم میکند، این جهاد نیست. فرض کنیم جهاد دانشگاهی یا فلان مؤسسهی مربوط به جهاد دانشگاهی بگوید در سال فلان، صد یا پانصد مقاله از من در «ISI» منتشر شده؛ این، ملاک نیست. این مقاله چه بود؟ در چه جهت بود؟ به چه درد شما خورد؟ آن کسانی که با آرمانهای شما دشمنند، نسبت به این مقاله چه موضعی داشتند؟ آیا آنها احساس خطر کردند؟ البته سیاسیونشان – اهل علم که نگاهشان جور دیگری است – یا نه، احساس خطر نکردند.ایشان اظهار می کنند: وقتیکه راجع به سلولهای بنیادىِ شبیهسازی و اینطور کارها آقایان حرف زدید و بنده یا دیگری هم تجلیلی از این کار کردند، مقامات امریکایی اعلام کردند که برای علوم ژنتیک هم باید شورای حکامی به وجود بیاید! این معنایش چیست؟ دشمن از اینکه شما در این رشته دارید حرکت میکنید، دردش آمده است.
ایشان در تبیین این مسئله می افزایند: مثال های واضحش را عرض میکنم؛ هزاران مثال دارد. آنروزی که شما مثلاً بتوانید آنچنان راداری بسازید که از هیچ نقطه از فضای آسمان این کشور، هیچ جنبندهای نتواند وارد شود، آن روز دشمن دردش میآید؛ یعنی این تیری است که مستقیم میخورد به دشمن. این، میشود جهاد.(۳)
وحی غربی
ایشان اظهار می دارند: امروز غربی ها یک منطقهی ممنوعهای در زمینهی علوم انسانی به وجود آوردهاند؛ در همهی بخشهای مختلف؛ از اقتصاد و سیاست و جامعهشناسی و روانشناسی بگیرید تا تاریخ و ادبیات و هنر و حتی فلسفه و حتی فلسفهی دین. یک عده آدم ضعیفالنفس هم دلباختهی اینها شدهاند و نگاه میکنند به دهن اینها که ببینند چه میگویند؛ هر چه آنها گفتهاند، برایشان میشود وحی مُنزل؛ این است که بد و غلط است.
ایشان می افزایند: مثلاً چند تا فکر دارای اقتدار علمی، در یک نقطهی دنیا به یک نتیجهای رسیدهاند، این معنایش این نیست که هر آنچه که آنها فهمیدهاند، درست است!
ایشان بیان می کنند: شما به مبانی خودتان نگاه کنید؛ ما تاریخ، فلسفه، فلسفهی دین، هنر و ادبیات، و بسیاری از علوم انسانی دیگری که دیگران حتی آنها را ساختهاند و به صورت یک علم در آوردهاند – یعنی یک بنای علمی به آن دادهاند – مواد آن در فرهنگ و میراث علمی، فرهنگی و دینی خود ما وجود دارد. باید یک بنای اینچنینی و مستقل بسازیم.
رهبر معظم انقلاب تاکید می کنند: ما تلفیق بین علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی، اگر به معنای مجذوب شدن، دلباخته شدن، مغلوب شدن و جوّ زده شدن در مقابل آن علوم نباشد، قبول داریم و اشکال ندارد.
ایشان می افزایند: منتها گرفتن پایههای یک علم از یک مجموعهی خارج از محدودهی مورد قبول ما، به معنای قبول نتایج آن نیست.
ایشان اشاره می کنند: شما به مبانی خودتان نگاه کنید؛ ما تاریخ، فلسفه، فلسفهی دین، هنر و ادبیات، و بسیاری از علوم انسانی دیگری که دیگران حتی آنها را ساختهاند و به صورت یک علم در آوردهاند – یعنی یک بنای علمی به آن دادهاند – مواد آن در فرهنگ و میراث علمی، فرهنگی و دینی خود ما وجود دارد.
ایشان خاطر نشان می کنند: ببینید در علوم انسانی، تفکر ایمانی و میراث عظیم و عمیق شما، به شما چه میگوید. باید یک بنای اینچنینی و مستقل بسازیم.(۴)
خطر بیخ گوش ماست
ایشان بیان می کنند: طبق آنچه که به ما گزارش داده اند در بین این مجموعه عظیم دانشجویی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلا دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور بقیه دانشگاه های کشور، آنی که به من گفته شد این است که حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانی اند. این به یک صورت انسان را نگران می کند.
ایشان می افزایند: ما در زمینه علوم انسانی کار بومی تحقیقات اسلامی چقدر داریم، کتاب آماده در زمینه های علوم انسانی مگر چقدر داریم، استاد مبرزی که معقتد به جهان بینی اسلامی باشد و بخواهد جامعه شناسی یا روان شناسی یا مدیدریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم که اینهمه دانشجو رو برای این رشته ها می گیریم . این نگران کننده است.
رهبر معظم انقلاب تاکید می کنند: اینکه بنده دربارهی علوم انسانی در دانشگاهها و خطر این دانشهای ذاتاً مسموم هشدار دادم – هم به دانشگاهها، هم به مسئولان – به خاطر همین است.
ایشان می افزایند: این علوم انسانیای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند.
ایشان خاطر نشان می کنند: حوزههای علمیه و علمای دین پشتوانههائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی، پشتوانهاش علمای دین، علمای صاحبنظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزههای علمیه است، چون تکیهگاه اوست.(۵)
بیانات در جمع رؤسای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی،۲۳ مردادماه ۱۳۸۵.
بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹ اسفند ماه ۱۳۷۹.
بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان، ۲۵ تیرماه ۱۳۸۶.
بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)،۲۹ دی ماه ۱۳۸۴.
بیانات در جمع طلاب قم، ۲۹ مهرماه ۱۳۸۹.
انتهای پیام/