تاریخ : پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 28 March , 2024
0

زندگی نامه اولین شهید انقلابی تاریخ کرج/مجاهدی که در قیام سال ۴۲ به سوی خدا پر کشید

  • کد خبر : 180542
  • 22 بهمن 1395 - 11:00
زندگی نامه اولین شهید انقلابی تاریخ کرج/مجاهدی که در قیام سال ۴۲ به سوی خدا پر کشید

از افتخارات جاودانه روستای ناریان طالقان، پرورش شهیدی است که توانست در فرصت اندکِ عمر پر برکتش، جامع تمام عناوین انسان های برتر، از دیدگاه قرآن شود. چرا که معیار برتری در قرآن سه محور ” علم ” ، ” تقوی ” و “جهاد در راه خداست ” و این شهید بزرگوار با تجمیع این عناوین فضیلت بخش ، به زینت شهادت آراسته و روزی خور خوان کرم (( عند ربهم یرزقون )) شد.

به گزارش کمال مهر هنوز در یوم الله ۲۲ بهمن هوای ایران اسلامی آغشته از نفس پایمردانی ‎ست که هر کدام ستونی شدند برای برافراشته شدن یک نظام اسلامی. آنچه که در ادامه می ‎خوانیم گوشه ‎ای از زندگی مردی از جنس انقلاب، شهید همت علی ادیبی اولین شهید انقلاب کرج در سال ۱۳۴۲٫
نام شهید: همت علی ادیبی طالقانینام پدر: احمدمحل تولد: روستای ناریان طالقان تاریخ تولد:۱۳۱۸ (ه.ش)تاریخ شهادت: به دست دژخیمان پهلوی در قیام ۱۵خرداد۴۲محل شهادت: قم
طلبه شهید حجت الاسلام همت علی ادیبی
از افتخارات جاودانه روستای ناریان طالقان، پرورش شهیدی است که توانست در فرصت اندکِ عمر پر برکتش، جامع تمام عناوین انسان های برتر، از دیدگاه قرآن شود. چرا که معیار برتری در قرآن سه محور ” علم ” ، ” تقوی ” و “جهاد در راه خداست ” و این شهید بزرگوار با تجمیع این عناوین فضیلت بخش ، به زینت شهادت آراسته و روزی خور خوان کرم (( عند ربهم یرزقون )) شد.
آن چه حساب این شهید اسلام را از دیگران تفکیک می کند، سبقت در شهادت و تقدم در یاری رسانی و انقلاب، در روزگار سخت و خفقان آور قبل از انقلاب است. او از کسانی است که برای انقلاب اسلامی ایران (( السابقون الاوَلون )) به حساب می آید و جامعه ی خونین شهادت او و هم رزمانش به حرکت انقلابی مردم ایران، انرژی و توان حرکت بخشید.
آری شهید ادیبی از پیش قراولان قافله شهیدانِ نهضت اسلامیِ مردم ایران به رهبری امام مجاهدان، خمینی کبیر (ره) است که در روز ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ خون پاکش بر زمین مقدس خانه اهل بیت (ع) – شهر قم – ریخته شد و به جویبار همیشه جاری (( دماء شهیدان )) متصل گشت تا روزی که طالب خون شهدا بیاید و استعداد های نهفته در این خون ها را شکوفا نماید و آنان را به هدف نهایی خویش برساند.
رقص جولان بر سر میدان کنندرقص اندر خون خود مردان کنند

زندگی نامه شهید همت علی ادیبی طالقانی
(اولین و تنها شهید روحانی استان البرز در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ه.ش)
شهید حجت الاسلام همت علی ادیبی در سال ۱۳۱۸ ه.ش در روستای ناریان طالقان در خانواده ای اصیل و شریف با ریشه های عمیق دینی و اخلاقی ، دیده جهان گشود و دوران کودکی را در آغوش پر مهر پدر وارسته اش مرحوم محمد ادیبی و مادر لایق متدینه اش مرحومه نساء شریف کاظمی با آرمان های بلند دینی سپری نمود.
او مقدمات علوم قرآنی را نزد پدر بزرگوارش فرا گرفت و در این دوران در کار کشاورزی به پدر کمک می رساند تا این که در سن ۱۶سالگی جهت اشتغال عازم تهران و در یک نانوایی مشغول به کار شد. از آن جایی که علاقه ی وافری به فراگیری داشت و در هر فرصتی به مطالعه می پرداخت و از طرفی دارای محسنات اخلاقی فراوان من جمله امانت داری، حسن برخورد و … بود.

توسط دوستانش تشویق شد که به جای این کار به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه بپردازد و او هم که زمینه چنین کاری را داشت عازم حوزه علمیه قم شد و مدت دو سال به اتفاق حجت الاسلام و المسلمین حاج سید عبادالله میرغیاثی در مدرسه میرزا جهانگیرخان واقع در خیابان آذر، مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و پس از آن وارد مدرسه علوی واقع در خیابان تهران شدکه تحت اشراف مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و با مدیریت آقایان شهید آیت الله دکتر بهشتی و آیت الله ربانی شیرازی اداره می شد به تحصیل ادامه داد و در همین دوران و حضور در این مدرسه با مدیریت شخصیت های انقلابی فوق الذکر و آشنایی با طلاب و اساتید انقلابی دیگر تحولی اساسی در زندگی این شهید ایجاد شد و زمینه های دینی و انقلابی وجودش آنچنان برملا گشت که او را در زمره ی اولین یاران نهضت اسلامی امام خمینی (ره) قرارداد و سر لوحه ی طلایه داران خیزش خداجویانه ملت قهرمان ایران قرار گرفت.

در روز ۱۵ خرداد ۴۲ در حالی که با تمام وجود و با عزمی پولادین با مشت های گره کرده، شعارهای انقلابی همچون (( یا مرگ یا خمینی )) سر می داد، سینه اش آماج گلوله های دژخیمان پهلوی قرار گرفت و با قلبی مالامال از خشمی مقدس و انقلابی بر زمین افتاد و پیروزمندانه مسئولیتش را به پایان رساند و مرگ سرخ در راه خدا را پذیرا شد و با شهادتش قدمی در جهت نیل به اهداف مقدس انبیاء الهی برداشت.
بدن مطهر این شهید و شهدای دیگر آن روز توسط مآمورین رژیم شاه به وسیله کامیون به تهران منتقل شد و در قبرستان مسگر آباد در یک گور دسته جمعی به خاک سپرده شد و بعدها آن قبرستان را تبدیل به پارک نمودند تا این که آثار شهیدان محو گردد. البته لازم به ذکر است به مناسبت تدفین این شهیدان در آن مزار ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی آن پارک را پارک فدائیان اسلام نامیدند چرا که گل های آن ، بر مزار اولین فدائیان اسلام روئیده بود.
بعدها با سعی و تلاش مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی رزاقی، بخشی از لباس های این شهید از آنان دریافت و برای خانواده به طالقان آورده شد که بر اساس گفتار بعضی از شاهدان عینی ، جای ۶ گلوله بر پیراهن آن شهید آشکار بود .
گرگان بی مروت پیراهنش دریدند خفاش های بی رحم خون ورا مکیدند
ویژگی های شخصیتی این شهید بر اساس اظهارات دوستانش
سیمائی نورانی، همراه با لبخندی ملیح و همیشگی ، دائم الوضو ، اهل تهجّد و شب زنده داری و راز و نیاز ، خوش فکر، دارای فکر سیاسی دینی ، استمرار بر خواندن دعای سمات در عصر های روز جمعه، مواظبت در پوشیدن لباس روحانی و پرهیز از خروج از زی طلبگی ، ارادت خاص به اهل بیت عصمت (ع) ، خوش قلب ، دارای تعصب دینی ، مقید به اعمال مستحبی ، انتخاب شهادت با درک معنوی بسیار بالا ، در حالی معشوق شهادت را در برکشید که یک قرآن به دست داشت، در مباحثه بسیار قوی بودند، اکثر نمازها را به جماعت در مسجد اقامه می کرد، اکثر شب های جمعه در مراسم دعای کمیل مرحوم آیت الله سید حسن فاطمی ( ره ) شرکت می کردند، این شهید با کار کردن در فصل تابستان هزینه تحصیل خود را به دست می آورد، به دعای ندبه صبح جمعه اهتمام خاص داشت، برای حفظ قرآن تلاش می کردند و سوره بقره را نیز حفظ کرده بودند . دارای عزت نفس بالا بود، او می گفت : تا حال از سهم امام استفاده نکرده ام و در آینده هم استفاده نمی کنم.
فرجام نیک
به گفته شاهدان عینی روز پانزدهم خرداد در طلیعه صفوف هزاران نفری راهپیمایان ، در حالی که قرآنی در دست داشت و آیه ۱۱۱ سوره توبه (( إنْ الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بأنَ لهم الجنَه )) و آیه شهادت (( شهد الله أنه لا اله الا هو…)) ، بر زبان داشت سکوت شب تاریک ظلم را در هم می شکست و در همین حال به شهادت رسید.
دیگران در هوای صحبت دوستزر فشانند و ما سر افشانیم
پایان این نوشته را رؤیای صادقه ی یکی از دوستانش جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسن موسوی فرد کاشانی قرار می دهیم که گفت: پس از شهادت در عالم رؤیا او را در جایگاهی رفیع دیدم و پرسیدم : می گویند جان کندن خیلی سخت است، وقتی گلوله به شما اصابت کرد، آیا خیلی اذیت شدید؟ خندید و گفت : جان کندن مثل گزیدن زنبور است و اصلا سخت نیست – (( عند ملیک مقتدر )) و چندبار این آیه را خواند (( إن الابرار یشربون من کأسٍ کان مزاجها کافوراً- عیناٌ یشرب بها عبادالله یفرجونها تفجیراً)) ( آیه ۵و ۶ – دهر) ” ۱ ” ( ۱_ برگرفته از یادنامه شهید همت علی ادیبی به اهتمام حاج حسین شریف کاظمی )
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
ا منبع : در البرز ۲۴

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=180542

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x