تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
5

حرفهای تو تاکسی

  • کد خبر : 19622
  • ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۸:۲۵
حرفهای تو تاکسی

این روزها بجای دیدن اخبار و صفحه زدن روزنامه ها می توانید با هزینه ی ناچیزی در تاکسی ها بنشینید و از تمامی اخبار مطلع شوید.

به گزارش گروه اجتماعی «کمال مهر»؛

این روزها بجای دیدن اخبار  و صفحه زدن روزنامه ها میتوانید با هزینه ی ناچیزی در تاکسی ها بنشینید و از تمامی اخبار مطلع شوید.
کمال مهر:زمانی که سوار تاکسی میشوید  اولین  صحبت سیاسی ای  که از طرف مسافر سمت راستتان میشنوید مهمترین مسئله یعنی مسئله  ژنو و اشتون و ظریف و ادعا های آمریکا بر علیه فعالیتهای هسته ای و اخبار مرتبط با سبد کالاست که چند نفر فوت کرده اند و چند نفر کالا  تعلق گرفته است !! و آخر این ماجرا چه خواهد شد!؟…زمانی که پیاده میشود با لحنی جالب میگوید که انشاالله که خیر است.

 

سبدکالا

سبدکالا

80918025-5234734

بعد از آن برای رسیدن به مقصدتان صبر میکنید ومنتظر که مسافر دیگری کنارتان بنشیند!
چهار راه بعد فرا میرسد…
فردی کنارتان می نشیند که شاید پیش خودتان بگویید لابد این هم راجع به ژنو میخواهد صحبت کند خودتان را به این راه و آن راه میزنید مبادا دامن سیاست شما را هم بگیرد.

اما مسافر با لحنی آرام از شما طلب پول خورد میکند شما هم با لحنی آرامتر پاسخ منفی به اوم میدهید آن هم از سر ناچار  و به دلیل آنکه راننده به دادن پول درشت اعتراضی نکند پای اقتصاد دولت ۱۱ و ۱۰ ؛۹ ؛۸و ۷ را وارد ماجرا میکند

ت

 

که چرا با آوردن پولهای ۵ تومانی و مردم راگرفتار میکند و برای تایید صحبتهایش تکان دادن سرش را هم چاشنی عصبانیت فرمالیته اش میکندو با لبخندی از راننده تشکر میکند و با چهره ای ناراحت از تاکسی پیاده میشود اما ما که میدانیم در دلش چه میگذرد…

مقصد ما طولانی است و ناچاریم که بنشینیم و صحبتهای دیگران را بشنویم!
ایستگاه بعدخانمی چادری سوار صندلی جلومی نشیند، تاکسی حرکت می کند و ۱۰۰ متر جلو تر پشت چراغ قرمز می ایستد ناگهان دختری با طرز لباسی نامتعارف از جلوی ما عبورمی کند!

vnejuzz7rl9jopm7s.png

آن خانم با نگاهی به آن دختر و با چادر خودش میفهماند که پوشش نامناسب است و در این هنگام پای راننده هم به  وسط ماجرا کشیده که آیا اینها خانواده دارند؟؟؟؟
در همین هنگام مسافران دیگر با صحبت هایشان میفهمانند که از خانواده ی اصیلی بهره مندند!!!!

مسافر سمت چپ انگار با من هم مقصد است و روزنامه ی ورزشی در دست دارد که در آن تساوی پرسپولیس مقابل یکی از تیم ها را نشان میدهد و در همین هنگام مسافر با نا امیدی میگوید یعنی میشود ما به صدر جدول صعود کنیم؟؟؟

ل

من که طرفدار این تیم بودم با لحنی امیدوار کننده گفتم انشاالله میشه!

مسافر خانم پیاده و جای خود را با یک مسافره تازه وارد خانم دیگر عوض میکند.
در همین هنگام تلفن همراه مسافر جدید شورع به نواختن آهنگ زنگ مینماید بدون آنکه اجازه دهد زنگ تماس کمی بنوازد سریع اقدام به پاسخگویی می کند و با گویشی خواص با تماس گیرنده زمان قرار طلاق را مشخص میکند

بل
تا رسیدن به مقصد چند سوایی باقی مانده است و مسافران قدیمی جای خودشان را به مسافران جدید میدهند وما همچنان تا ایستگاه آخر منتظر میمانیم.
ناگهان بر حسب تصادف بیلبورد فیلمهای جشنواره فجر را میبینیم که  از همین ۱۰فیلمهای سودای سیمرغ را یدک میکشند

 

لا

تار سیدن به مقصد مسافران یک به یک پیاده میشوند فقط ۱ متر مانده است که من هم پیاده شوم.

*

*

*
بله رسیدیم . درست است که که کارگری بیش نیستم و وقت روزنامه خواندن و وبگردی را ندارم اما مانند ۲۰:۳۰ در تاکسی از همه ی مسائل روز اطلاع دارم.

 

 

انتهای پیام/نداترکاشوند

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=19622

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x