به گزارش «کمال مهر» به نقل از شبنم همدان، دلیر مردان این سرزمین در مکتب حضرت زهرا (س) ومکتب عاشورا پرورش یافته اند، مردانی که در زمان ۸ سال دفاع مقدس به فرمان امام جبهه های نبرد را لحظه ای خالی نکردند و با عشق شهادت وضو گرفتند. سردار شهید حاج ستار ابراهیمی دلیر مردی از روستای قایش رزن استان همدان، از آغازین روزهای انقلاب همواره پیرو خط روح الله بود , در کنار شیر مردان ایران برای دفاع از وطن درصحنه های جنگ شجاعانه شرکت کرد وعاقبت در کربلای ۵ به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
دفاع مقدس حماسه ای از همه ملت ایران است از زن و مرد و کودک و بزرگ در این حماسه نقش آفریدند. در روزهای سخت جنگ، برای حضور دلاور مردان در صحنه های نبرد، زنانی در پشت پنجره ها عاشقانه انتظار کشیدند. کتاب دختر شینا خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسرسردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر ) امسال به همراه سه کتاب دیگر از دو نویسنده (بهنازضرابی زاده ,حمید حسام ) موفق به دریافت تقریظ رهبری شد و افتخاری برای استان همدان پدید آورد .
به مناسبت سالگردشهادت سردار شهید حاج ستار ابراهیمی گفتگویی با معصومه ابراهیمی دختر شهید داشتیم که در ادامه این گفتگو را می خوانید.
تقریظ رهبری برکتاب دختر شینا چه تأثیری در خواهران و برادر شما ایجاد کرد ؟
دختر شهید حاج ستار ابراهیمی اظهار کرد: اینکه رهبر عزیز خاطرات مادرم را مطالعه فرموده اند و بر آن دست خط نوشته اند (تقریظ) مسئولیت ما را سنگین تر می کند. از این پس باید بیش از پیش حواسمان باشد که با پیروی از ولایت فقیه فاطمی زندگی کنیم، خون پدرم را ارج نهنیم و سعی کنیم رهروان خوبی برای پدرم باشیم .
پررنگ ترین خاطره ای که از پدر در ذهن شما نقش دارد چه خاطره ای است ؟
معصومه ابراهیمی در پاسخ به این سوال گفت: پدرم وقتی به خانه می آمد شادی و شور زندگی را با خود می آورد. پدر در بازی های کودکانه هم بازی ما می شد. آنقدر بی تاب پدر بودیم که از لحظه ای که قدم به درون خانه می گذاشت از او جدا نمی شدیم. به درس ومشق ما رسیدگی می کرد و به ما املا می گفت و پررنگ ترین خاطره ام جسم زیبا و رنگین پدر در لباس شهادت بود .
در کتاب دختر شینا این همه عشق شهید ابراهیمی و مادر شما نسبت به یکدیگر آن هم در زمان سختی های جنگ چگونه می تواند در زندگی زنان ومردان امروز جامعه ما متبلور شود ؟
معصومه پاسخ داد : امروز در صحنه دیگری مشغول جنگ هستیم. جبهه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و بهترین سلاح ما محکم کردن پایه های خانواده است. اصل مهم زندگی پدر و مادر عشق به یکدیگر و فرزندان است در زندگی ما مادر برای رسیدن به اهداف پدر پا روی خواسته های خود می گذارد و پدر تمام حواسش به این است ، کاری که انجام می دهد با رضایت قلبی مادرم باشد ومادر چون به پدرم اعتماد کرده است, قبولش دارد این کسب رضایت یکدیگر و احترام به خواست یکدیگر در زندگی دوطرفه است درک موقعیت یکدیگر ,تفاهم ,احترام به خواست های یکدیگر باعث همراهی پدر و مادرم می شود. ناملایمات در زندگی آنها کم نبوده است اما وقتی یکدیگر را دارند و به حمایت هم دلخوش کرده اند تمام سختی ها را پشت سر می گذارند و چیزی که ما جوانان امروز در زندگی مشترک باید سرلوحه زندگی خود قرار دهیم عشق ,حیا ,دوست داشتن ,از خود گذشتگی نجابت ,داشتن درک متقابل
وی افزود :خوب بودن و خوب ماندن نیاز به سختی های جنگ ندارد ما هر زمان با الگو برداری از زندگی ائمه وحضرت فاطمه زهرا (س) باید درس بگیریم و خوب بمانیم
بزرگترین درسی که در زندگی از مادر بزرگوارتان آموختید چه درسی بود ؟
وی بیان کرد : درس حیا ,نجابت ,گذشت ,صداقت ,بزرگ منشی ,لذت زندگی . شادی های مادرم برای فرزندانش بود با پدرم در زندگی حضور فیزیکی نداشت اما در زندگی همیشه به لحاظ معنوی حاضر وناظربودند.
انتهای پیام /