به گزارش کروه سیاسی«
کمال مهر»، «ترازمی» نخست وزیر انگلیس که به تازگی برای ملاقات با دونالد ترامپ به آمریکا سفر کرده بود، در دیدار با رهبران جمهوریخواه کنگره با مخرب توصیف کردن نقش ایران در خاورمیانه مدعی شده است که ایران برای افزایش تاثیرات خود در منطقه به دنبال اقدامات تجاوزکارانه است.
به نظر میرسد این اظهارات تکرار ادعاهای گذشته روباه پیر استعمار است به طوری که ماه گذشته نیز ترازمی در سیوهفتمین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در بحرین، ایران را خطری بزرگ در منطقه خواند و مدعی شد که امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس مترادف با امنیت انگلیس است! وی در ادامه اظهارات ایران هراسانهاش میگوید: انگلیس به شراکت راهبردی خود با کشورهای منطقه خلیج فارس پایبند است و دوشادوش این کشورها به مقابله با خطری که آنها را تهدید میکند، میپردازد. وی متذکر میشود باید مانع اقدامات منفی ایران در سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورهای منطقه شد تا امنیت و ثبات در منطقه محقق شود.
پر واضح است که نگرانی دولت انگلیس از تاثیر گذاری جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه است و این در حالی است که تک تک سطور تاریخ ۲۰۰ سال گذشته بریتانیا گواه سیاستهای استعماری و تجاوزکارانه این کشور در دست اندازی و تجزیه کشورهای جهان است که البته چنین طمعی از ایشان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران برای روباه پیر به خوایی شوم تبدیل شد.
حضور معنادار انگلیس در خلیج فارس
رهبر معظم انقلاب در سخنانشان در دیدار با مردم قم مجددا خطر تحرکات جدید و مسبوق به سابقه انگلیسیها را گوشزد میکنند. امروز محافل انگلیسی مینشینند برای منطقه و برای ایران اسلامی تصمیمگیری میکنند؛ یکی از تصمیمهایشان تجزیه کشورهای منطقه است. میگویند دوران یک عراق، یک سوریه، یک یمن، یک لیبی گذشته؛ یعنی عراق تجزیه بشود، سوریه تجزیه بشود، لیبی تجزیه بشود، یمن تجزیه بشود؛ اسم ایران را نمیآورند، چون جرئت نمیکنند، از افکار عمومی ایران بشدّت میترسند و به زبان نمیآورند.
خوابهای انگلیسی که محقق نشد
تاریخ ایران در دویست سال گذشته صحنه حکمرانی پادشاهان ضعیفی بود که با بیلیاقتی و فقدان آگاهی و سیاست، عرصه را برای سوءاستفاده و تجاوز قدرتهای استعماری بازگذاشتند و آنها نیز با جنگ یا قراردادهای ننگین و خفت بار، تجزیه و انحطاط ایران را به مردم این سرزمین تحمیل کردند. نگاهی به تاریخ این سرزمین و چگونگی تاراج آن، از چهره متمدن امروزی استعمار پیر، انگلستان، پرده برمیدارد و مانع از تکرار تاریخ خواهد شد.
“اوریانا فالاچی” روزنامه نگار سرشناس دهه ۷۰ میلادی در مصاحبهای به چرچیل میگوید: چرا شما توانستید هند شرقی را در آن سوی جهان استعمار کنید، ولی ایرلند در بیخ گوشتان را، نه؟ چرچیل در پاسخ می گوید: برای استعمار، دو چیز لازم است. یکی «اکثریت نادان» و دیگری «اقلیت خائن». این دو، در آنجا (هند شرقی) بودند، ولی در اینجا (ایرلند)، نه!
با توجه به هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری در خصوص اهداف انگلیس در قبال ایران، چنین ادعاهایی از سوی سیاستمداران انگلیسی چیز تازهای به نظر نمیرسد. با تورقی بر تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی نمونه سیاستهای استعمارگرانه انگلیس در قبال ایران به سادگی قابل دسترسی است. همانگونه که در جریان جنگ جهانی دوم روباه پیر با کمک روسیه تزاری و استفاده از ناآگاهی توده مردم و بیکفایتی و خیانت حاکمان وقت، درصدد تجزیه و تقسیم خاک ایران برمیآیند تا جایی که سرانجام در سال ۱۹۷۰ میلادی بحرین استان چهاردهم ایران را با طرحی خاص از ایران جدا میکنند. لذا تاریخ به خوبی گواه آن است که طی یکصد سال گذشته انگلیس برای تجزیه ایران از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. در سالهای اخیر نیز آنها با استقرار پایگاههای نظامی و گسترش نفوذ خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس همچنان اوهام استعماری خود را پیگیری میکنند.
«جواد منصوری» کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران جوان، با بیان اینکه قدرتهای استعماری زمانی که موفق به حفظ سلطه بر کشوری نشوند، در اولین گام طرح تجزیه آن را در سر میپرورانند و پس از اختلاف افکنی میان کشورها، با حضور سیاسی و فروش سلاحهای خود سعی در تخریب و نابودی زیر ساختهای آن کشور دارند تا آنها را زمینگیر کرده و مانع پیشرف و تعالی آنان شوند، تاکید کرد: انگلستان بیشترین و بدترین سابقه را چنین رفتارهایی دارد و از حدود یک قرن پیش پروژه تجزیه ایران را به صورت جدی پیگیری میکند. اما به دلیل مبارزات ضد استعماری مردم از دوران قاجار تا کنون و موقعیت جغرافیایی ایران ، هرگز موفق به این کار نشده است.
منصوری در ادامه با اشاره به اینکه انگلیسیها اولین بار به طور رسمی در سال ۱۹۰۷ میلادی با روسیه تزاری قرارداد تجزیه ایران را امضا میکنند تصریح کرد: آنها در ادامه با مشکلاتی روبرو میشوند و در سال ۱۹۱۱ بار دیگر این قرارداد را امضا میشود که در این مرحله با مانع تراشیهای دولتهای اورپایی و آمریکا رو برو می شوند و سرانجام در سال ۱۳۱۵ شمسی، از فرصتی که در جنگ جهانی اول بدست می آورند برای تجزیه کامل ایران اقدام می کنند.
منصوری در ادامه افزود: تغییر اوضاع سیاسی و ژئوپلوتیک منطقه بخصوص تحولات روسیه، انگلیسی ها را از ادامه طرح تجزیه ایران منصرف می کند و در عوض با روی کار آوردن سلطنت پهلوی به شکلی دیگر استعمار خود را در ایران پیاده می سازند.
این کارشناس سیاست خارجی و استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه موضوع تجزیه ایران همواره در دستور کار دولت انگلستان قرار داشته و حتی هنوز هم از برنامه های انگلیس خارج نشده است افزود: در همین خصوص شاه در ۲۷ مرداد سال ۱۳۵۷در یک مصاحبه مطبوعاتی به صراحت میگوید «اگر من بروم ایران ایرانستان می شود.»
وی در ادامه با تاکید بر آنکه انگلیسی ها از اختلافات مذهبی و نزاع بین شیعه و سنی، برای پیشبرد اهداف استعماریشان استفاده می کنند، افزود: آنها با دامن زدن به فرقه وهابیت و استقرار دولت وهابی وحمایت از آن، عامل دیگری برای ایجاد تفرقه و جنگ در منطقه را رقم زده اند.
منصوری در پایان با اشاره به اینکه در حال حاضر شاهد موجی از جریان وهابی تکفیری در منطقه می باشیم که دقیقا در راستای تجزیه طلبی کار می کند تصریح کرد: نمونه بارز اثرات اقدامات تفرقه افکنانه قدرتهای استعماری، وضعیت کنونی کشمیر است که در طول ۷۰ سال گذشته به دلیل همین اختلافات فلج کننده، شاهد انحطاط شدید و بی ثباتی و تنش های مستمر است.
شاید به نظر برسد که پس از جدایی غیرقانونی بحرین از ایران در سال ۱۹۷۰ میلادی، تلاش های روباه پیر برای تجزیه ایران و دوران استعمار دیگر به پایان رسیده باشد اما توطئه دشمنان ایران زمین برای تجزیه و انحطاط آن همچنان به قوت خود باقی است فقط روشهایشان، شکل و ابعاد جدیدی پیدا کرده است.
تهیج احساسات قومی، مطرح ساختن تنوع زبانی اقوام ایرانی، تبلیغ فدرالیسم قومی سیاسی و حتی ایجاد فرقه های بی اساس مذهبی از درون ادیان، روش هایی است که تاکنون برای ایجاد اختلاف و درگیری های شدید در ایران و کشورهای منطقه استفاده شده است.
در شرایط کنونی آمریکا و انگلیس هر دو به دنبال راهی برای نفوذ و تجزیه ایران هستند، چرا که ایران یکپارچه از امنیت بالایی برخوردار خواهد بود اما یک ایران قومی و از هم گسیخته درست مانند کشورهای عراق، افغانستان و سوریه و… می تواند نا امن باشد.
در این راه اگرچه هدف هردو یکی است، یعنی تضعیف ایران. اما همانطور که اشاره شد، هریک با رویه و شیوه ای کم و بیش متفاوت به دنبال پیشبرد اهداف استعمار نوین خود میباشند.
گزارش از محمدصادق کلبادی
انتهای پیام/