نشست آستانه با مشارکت نمایندگان مخالفانی برگزار می شود که توافق آتش بس حلب را امضا کرده اند. این گروه ها شامل گروه های «فیلق الشام»، «احرار الشام»، «جیش الاسلام»، «ثوار الشام»، «جیش المجاهدین»، «جیش ادلب» و «جبهه الشامیه» هستند که تا پیش از آتش بس با استعداد حدود ۶۰ هزار نیرو مشغول نبرد با نظام سوریه بودند.
از زمان برگزاری نشست موسوم به دوستان سوریه که برای اولین بار در تونس و با حضور نمایندگان ۷۰ کشور و نهاد بینالمللی در اسفند ماه سال ۱۳۹۰ برگزار شد، مواضع محور مداخله جو در سوریه همواره دستخوش افول و عقب نشینی بوده است. این مجموعه نشست ها که در دور دوم خود به ۸۳ عضو نیز رسیده بود، اما در دوره های بعدی به ۱۱ کشور تنزل پیدا کرد.
محور مداخله جویی غربی در سوریه که مدتی ابتکار عمل را در عرصه میدانی نیز در دست داشتند، سعی کردند از نشست های سیاسی متعدد موسوم به ژنو و وین در راستای تقویت اهداف و برنامههای براندازانه خود در سوریه استفاده کنند. این کشورها در عین حال که با حضور کشور ایران در این نشست ها مخالفت میکردند، از حمایت تمامعیار مالی و تسلیحاتی از گروههای مسلح تروریست در سوریه استقبال کرده و آن را تنها راه براندازی دولت قانونی سوریه ارزیابی می کردند.
غرب پس از مدتها کارشکنی در جلوگیری از حضور ایران در کنفرانسهای بینالمللی مرتبط با بحران سوریه، نهایتاً در آبان ماه سال ۹۴ مجبور به پذیرش ایران در نشست وین ۲ شد. این اولین نشستی بود که طی آن نمایندگان تمام کشورهای تأثیر گذار در سوریه گردهم آمده و به گفتوگو برای خروج از این بحران پرداختند. ایران که زمانی از سوی محور مداخله جو در سوریه به عنوان عامل غیرسازنده و ایفا کننده نقش منفی در سوریه تلقی میشد، از این تاریخ به صورت رسمی از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه دعوت شد تا در این نشست حضور پیدا کند. غرب در پی تغییر موازنه قدرت میدانی و تقویت نقش ایران در منطقه و رسیدن به واقعیت غیرممکن بودن حل و فصل بحران سوریه بدون حضور ایران، مجبور شد یک بازیگر مهم و تأثیرگذار منطقه ای را وارد مذاکرات سیاسی کند.
ملموستر این تغییرات در روند تشکیل نشستهای بینالمللی برای حل و فصل بحران سیاسی سوریه را میتوان در مذاکرات آستانه لمس کرد، مذاکراتی که قرار بود بین سه کشور ایران، روسیه و ترکیه با حضور گروه های مسلح غیر تروریست در سوریه برگزار شود و با میانجگری ترکیه، آمریکا نیز اخیراً به این مذاکرات اضافه شده است. این در حالی است که آمریکاییها طی سالهای اخیر خود را تنها مرجع سیاسی حل بحران سوریه دانسته و از مشارکت کشورهای دیگر بهویژه قدرتهای بازدارنده در برابر هژمونی این کشور در روند مذاکرات جلوگیری می کردند.
فارغ از کشمکش در میان گروههای مخالف دولت شامل گروههای لیبرال و تندرو و تناقض های حداکثری در مطالبات آنها از روند مذاکرات در دورههای مختلف، آنچه که به نقطه اشتراک مطالبات و پیششرطهای این گروه ها برای شرکت در این مذاکرات مربوط بود، اصرار برای عدم حضور بشار اسد رئیسجمهور مشروع و قانونی سوریه در دولت آینده این کشور و حتی روند انتقالی بود. این رویکرد تا آغاز سال جاری ادامه داشت و حتی مخالفان وابسته به ریاض نیز بهمن ماه گذشته بر اساس این دیدگاه در نشست ژنو شرکت کردند. این در حالی بود که پیش از این زمان تروریست ها، حتی نشستن به پای میز مذاکرات با نمایندگان دولت سوریه را نیز بر نمی تافتند و جز به سرنگونی دولت برخواسته از آراء مردمی در سوریه از طریق راهکارهای نظامی به چیز دیگری فکر نمی کردند.
به هر روی این تغییر موضع تدریجی در نتیجه دستاوردهای میدانی محور مقاومت در جبهه های سوریه رقم خورد، گرچه مهمترین دستاورد نظامی دولت سوریه در این مدت آزاد سازی کامل شهر حلب است، اما دستاوردهای دیگر ارتش سوریه نظیر آزاد سازی تدمر، آزاد سازی حومه شمالی شهر حلب و مناطق دیگر از دست تروریست ها باعث شد ابتکار عمل از دست آنها خارج شود. ارتش سوریه در نتیجه این پیروزیها علاوه بر این که حاشیه امنیت اطراف پایتخت را افزایش داده و فشار به مناطق تحت سلطه عناصر مسلح و گروه های تروریستی را بیشتر کرد، باعث شد گروه های مخالف دولت به ویژه تروریستهای مسلح در میز مذاکرات منزوی شده و قدرت ایستادگی در برابر دموکراسی سوری را نداشته باشند.
بر کسی پوشیده نیست که آزادسازی شهر حلب روند مذاکرات سیاسی برای حل بحران سوریه را به کلی تغییر داده و آن را در خط قدرتهای حامی تامین منافع ملی، تمامیت ارضی، وحدت و سرنوشت داخلی سوریه قرار داده است.
با شکل گیری این اتحاد راهبردی، ژئوپلتیک خاورمیانه متحول شده و معادلات منطقه به نفع محور مقاومت اسلامی تغییر کرده است. این تغییرات اساسی قطعا اثرات ژرف خود را بر ژئوپلتیک بین الملل و صحنه جهانی گذاشته و خواهد گذاشت. به این ترتیب نظم سنتی خاورمیانه جای خود را به نظمی نوین داده است، نظمی که بر خلاف پیش بینی ها و برنامه ریزی های طرف آمریکایی، کاخ سفید و کشورهای عرب متحد غرب و اسرائیل در موضع انفعالی قرار گرفته اند.
بزرگترین بازنده تحولات پرشتاب عرصه منطقهای و بینالمللی ، گروههای مسلحی هستند که منافع خود را به رژیم های خلیجی از جمله عربستان سعودی و قطر گره زده بودند. چرا که مذاکرات آستانه به ویژه در سایه معادلات کنونی در عرصه میدانی در راستای اهداف محور مقاومت و روسیه خواهد بود. حجم هماهنگی و تفاهم بین روسیه و ایران با دولت سوریه بر کسی پوشیده نیست، این بدان معنا است که سوریه نیز در این مذاکرات به صورت غیرمستقیم نقش پررنگی خواهد داشت.