پدر فروغی یعنی “محمدحسین فروغی” یکی از روزنامهنگاران سرشناس عصر مظفری بود، به گونهای که وی را پدر روزنامه نگاری غیر دولتی ایران مینامند. روزنامه” تربیت” که بین سالهای ۱۳۱۴ قمری تا ۱۳۲۵ قمری در تهران منتشر میشد، یکی از مطبوعات تاثیرگذار عصر خود بود.
فروغی، نخستوزیری در دوران رضاخان
قرابت و صمیمیت فروغی و رضاقلدر در آذر ۱۳۱۴ از بین رفت، پس از کشتار مردم در “مسجد گوهرشاد” توسط رضاخان، فروغی طی مکاتبهای با “اسدی” نایب التولیه حرم مطهر رضوی، رضاخان را شیرنر خونخوار مینامد، این نامه قبل از اینکه به دست “اسدی” برسد، توسط “پاکروان” رئیس شهربانی خراسان، توقیف و برای رضاخان فرستاده میشود، در نتیجه رضاخان هم با یک سیلی، فروغی را زن ریش دار خطاب میکند و او را خانه نشین میکند و “محمود جم” را جایگزین او میکند.
تهاجم قوای متفقین و نخستوزیری مجدد فروغی پس از ۶ سال خانهنشینی
در شهریور ۱۳۲۰ در خلال جنگ جهانی دوم، ایران توسط “قوای متفقین” اشغال شد. انگلیسیها که درپی منافع خود و تبدیل کردن ایران به پل پیروزی بودند، با تدبیر “سر ریدر بولارد” سفیر خود در ایران، فروغی را پس از ۶ سال خانه نشینی بازهم به صحنه سیاسی کشور آوردند.
فروغی در ششم شهریور ۱۳۲۰، کابینه خود را به مجلس شورای ملی معرفی کرد. فروغی در نخستین اقدامش، “احمد نخجوان” را کفیل وزارت جنگ کرد و به کلیه واحدهای ارتش دستور ترک مقاومت را صادر کرد. بدین ترتیب، ارتشی را که رضاخان تمام بودجه کشور را صرف آن کرده بود، در برابر قوای متجاوز انگلیس و شوروی دوام نیاورد و جان و مال و ناموس مردم با بیکفایتی رضاخان و بیتدبیری فروغی، طعمه نیروهای اجنبی قرار گرفت.
فروغی که پیشنهاد «سر ریدر بولارد» برای رئیس جمهور شدن را نپذیرفته بود، در اولین گام بدون معطلی، مذاکره با سفیران انگلیس و شوروی را آغاز کرد و از نمایندگان دو کشور خواست با توجه به اعلام ترک جنگ از سوی ایران، بمباران شهرها متوقف شود.
در روز شنبه هشتم شهریور در شرایطی که فروغی مشغول مذاکره با نمایندگان دول متجاوز بود، آشوب و اغتشاش تهران را فراگرفت. پرواز هواپیماهای خارجی و صفیر گلوله، رعب و وحشت را بر فضای پایتخت حاکم کرده بود. ساعتی نگذشت که شایعه محاصره پایتخت توسط قوای شوروی خانه به خانه پیچید، مردم برای تهیه مایحتاج چندین ماهه خود سراسیمه به خیابانها ریختند، برخی بازاریان سودجو به احتکار روی آوردند و اراذل و اوباش به غارت نانواییها و بقالیها پرداختند.
رضاخان که اختیار چندانی نداشت، در اقدامی که برخلاف نظر نخست وزیر بود، “سپهبد امیر احمدی” را به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد. پهلوی اول که کاخ سلطنت خود را در حال فروپاشی میدید، طی اقدامی دیگر «نخجوان» را از وزارت جنگ برکنار کرد؛ این رفتار شاه فروغی را به شدت آزرده خاطر کرد.
قراردادی ننگین
فروغی در روز ۱۸ شهریور ۱۳۲۰، به همراه کابینهاش روانه مجلس شد تا نتیجه مذاکرات با دول متجاوز انگلیس و شوروی را به استحضار نمایندگان برساند. “سهیلی” وزیر خارجه کابینه فروغی که مسئول مذاکره با «بولارد» سفیر انگلیس و «اسمیر نوف» سفیر شوروی بود، طی نطقی در مجلس، نتیجه مذاکرات را اینگونه اعلام کرد: “خط شمالی از جنوب دریاچه ارومیه تا شاهرود در اشغال شوروی و خط جنوبی از بندر دیلم تا خرم آباد در اشغال ارتش انگلیس میماند.سفارتخانههای آلمان، ایتالیا و مجارستان تعطیل و اتباعشان اخراج میشوند. راه آهن و خطوط مواصلاتی جنوب_ شمال به علاوه سیستم مخابراتی در اختیار دو دولت شوروی و انگلیس قرار میگیرد و در مقابل، پیشروی قوا دو کشور در خاک ایران متوقف میشود”.
در واقع طبق این قرارداد، دولت ایران تمام امتیازهای ممکن را به دولتهای متجاوز انگلیس و شوروی اعطا کرد و در عمل چیزی بدست نیاورد. تاریخ نشان داد این قرارداد بعدها توسط انگلیس و شوروی نقض شد، به گونهای که شوروی از بیرون راندن نیروهای خود از شمال استنکاف کرد و انگلیس هم در جنوب به تحکیم سلطه نفتی خود پرداخت. در واقع انگلیس و شوروی علاوه بر اینکه به موجب این قرارداد، ایران را پل پیروزی خود در جنگ جهانی دوم کردند، به مانند سال ۱۹۰۷ نیز ایران را به کشوری تحت الحمایه تبدیل کردند.
استعفای رضاخان با پیشنهاد فروغی
در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، در حالیکه خبر عزیمت قوای شوروی از قزوین به سمت تهران به دربار رسیده بود، رضاخان با استیصال تمام از نخست وزیر چاره جویی کرد. فروغی علاج را در استعفای رضاخان و تفویض سلطنت به ولیعهد دانست. رضاخان قلدر که ۶ سال پیش فروغی را زن ریش دار خطاب کرده بود و به او سیلی نواخته بود، حالا حیران از بازی روزگار با خفت تمام، پیشنهاد فروغی را پذیرفت و تاج و تخت خود را به پسر ۲۲ سالهاش سپرد.
فروغی که متن استعفای رضاخان را خودش تنظیم کرده بود، به سرعت “حسن اسفندیاری” رئیس مجلس را در جریان ماجرا قرار داد و خواستار تشکیل فوری جلسه پارلمان شد.
در روز ۲۶ شهریور، شاه جوان در معیت نخست وزیر سالخورده به مجلس شورای ملی رفت و سوگند یاد کرد.
فروغی و نخست وزیری برای شاه جوان
در سیام شهریور ۱۳۲۰، اولین دولت شاه جدید با ریاست فروغی به مجلس معرفی شد. تنها تغییر دولت جدید، انتقال “عباسقلی گلشائیان” از وزارت دارایی به وزارت بازرگانی بود؛ ضمنا “احمد نخجوان” که توسط رضاخان از وزارت جنگ اخراج شده بود، بار دیگر متصدی امور این وزارتخانه گردید.
همکاری کامل با دولتهایی که منافع آنها با منافع کشور ارتباط دارد، در راس برنامههای دولت فروغی در عصر پهلوی دوم قرار گرفت، اما افکار عمومی که چکمه استبداد ۱۶ ساله رضاخان از سرش برداشته شده بود، القاء انحصارات و اتمام خفقان سیاسی را مطالبه میکرد.
در حالیکه به دلیل حضور قوای متفقین در کشور، گرانی و کمبود کالا بیداد میکرد، فروغی طی نطقی رادیویی، ملت را مورد عتاب قرار داد. این سخنان نخست ویر و این فرار به جلو او، واکنش محافل عمومی و سیاسی را درپی داشت. در واقع فروغی که با عقد قراردادی ننگین با دول متفق زمینه ساز تمام معضلات و مشکلات کشور شده بود، حال ریشه تمام مشکلات را حماقت و سفاهت ملت و ارج ننهادن به حریم آزادی میدانست.
فروغی و مجلس سیزدهم
مخالفت فروغی با ابطال نتایج انتخابات مجلس سیزدهم که در دوره رضاخان به صورت فرمایشی انجام شده بود، بر نفرت عوام و خواص از نخست وزیر ۶۶ ساله افزود: با تشکیل مجلس سیزدهم در آذر ۱۳۲۰، بار دیگر فروغی مامور تشکیل کابینه شد. بیکفایتیها و بیتدبیریهای فروغی در چهار ماه گذشته موجب شده بود تا رای نمایندگان مجلس به فروغی شکننده باشد.
پیمان اتحاد
فروغی تمام همت دولت جدید خود را صرف عقد “پیمان اتحاد” با دول انگلیس و شوروی کرد. در آخرین روز پاییز ۱۳۲۰، فروغی متن پیمان اتحاد را به مجلس ارائه کرد. به موجب این قرارداد، قوای متجاوز انگلیس و شوروی ظرف ۶ ماه باید از ایران خارج میشدند، در مقابل دولت ایران حق نامحدود استفاده از راهها و وسایل ارتباطی را برای متفقین قائل شده بود و موظف بود تمام امکانات و تسهیلات ممکن را در اختیار قوای متفقین قرار دهد.
در ششم بهمن ۱۳۲۰، لایحه پیمان اتحاد با دول شوروی و انگلیس به تصویب نمایندگان مجلس رسید و یک ماه بعد فروغی با حضور در صحن پارلمان از نمایندگان خواست تا او را از تصدی سمت نخست وزیری معاف کنند. در ۱۱ اسفند ۱۳۲۰، فروغی از نخست وزیری استعفا کرد و بدین ترتیب فردی که هردو شاه پهلوی را به سریر سلطنت نشانده بود، از صحنه سیاسی کشور خارج شد.
انتهای پیام/