سارا عبدالمالکی دختر جوان ۲۲ ساله ای است که در گرمای مرداد به دنیا آمد و در سرمای دی ماه به صندلی سرد چرخدار تکیه زد. او از نوجوانی در رشته نه چندان محبوب ” راگبی” فعالیت داشت و به سرعت عضو تیم ملی راگبی بانوان کشور شد، از آنجا که دختر با اراده و پرتوانی بود در کنار تحصیل به مربیگری هندبال هم پرداخت و توانست خیلی زود تیم هندبال خودش را به نایب قهرمانی کشور رساند.
او از نظر مالی در خانواده متوسطی در محمدشهر کرج متولد شده بود و از زمانی که یاد داشت پدرش سخت کار می کرد، بزرگتر شدن او و برادرش تامین مخارج منزل را سخت تر کرده بود مادرش هم دست به کار شد، حالا سارا خودش را موظف می دانست در کنار ورزشی که هیچ درآمدی برایش نداشت از راه مربیگری کسب در آمد کند. تازه مشغول شده بود که تصمیم گرفت از درآمدش یک خودرو قسطی تهیه کند تا راحت تر به امور ورزشی و تحصیلی اش برسد. او پژو ۲۰۶ را قسطی خرید و در حالی که ۹ میلیون از قسطش هنوز باقی بود سوار بر خودرویی که فکر می کرد مسبب آسایشش شود سرنوشتش برای همیشه تغییر کرد.
ملی پوش راگبی کشورمان که در دبیرستان های اردبیل و کرج استعدادهای خوبی کشف کرده بود،اواخر دی ماه ۹۴، با هماهنگی فدراسیون، به کرمانشاه سفر کرد و در ساعت ۸ شب ۲۹ دی ماه در حالی که تلاش می کرد تا سروقت به امتحان پایان ترم دانشگاهش (۳۰ دی)، برسد دچار سانحه رانندگی شد، عدم خط کشی خوب جاده در مسیر بوئین زهرا، سارا را تا مرز مرگ کشاند. یکی از بیمارستان های قزوین در پرونده اش مهر فوتی زد و شاید خدا سوز دل و اشک های پدرش را دید که با وارد آوردن شک در بیمارستان رجایی علائم حیاتی او بازگشت.
شدت حادثه ملی پوش کشورمان را ۳ روز در کما فرو برد، کمبود تخت در بیمارستان های دولتی خانواده اش را مجبور کرد فارغ از توجه به میزا بالای هزینه بیمارستان خصوصی دخترشان را به پزشکان آن بیمارستان بسپارند. پاهای پدر سارا توان ایستادن نداشت و کمرش از این امتحان سخت خمیده شده بود، در کنار ضربه مهلک روحی ای که تصادف سارا به خانواده زده بود، تامین مخارج جراحی هایش برای پدرش دغدغه جدیدی ساخت. برای تامین هزینه اولین جراحی اش ۳۲ میلیون از ۵۰ نفر قرض گرفت و بعد مشخص شد هزینه های جراحی بعدی سارا بالاتر از ۱۰۰ میلیون تومان است.
یک چشمش به دختر روی تختش بود و چشم دیگرش به نگاه خدا، خبر تصادف سارا در رسانه های مکتوب و صدا وسیما منتشر شد. حالا زمان آن رسیده بود که برخی شو گونه از سارا عیادت کنند و برخی هم به راستی برای عیادتش بیایند.
هنرمندان در عیادت و همراهی خانواده سارا پیش قدم شدند در حالی که هنوز بسیاری از ورزشی ها از حادثه و عمق آن بی خبر بودند.
سارا درد شکستگی مهره، آسیب نخاغی، پارگی و عفونت ریه و شکستگی شانه و دستش را تجربه می کرد و خانواده اش درد دل شکستی را، زیرا زمانی که خواستند برای تامین هزینه جراحی از بیمه ورزشی استفاده کنند به آنان اعلام شد ماموریت ورزشی دخترشان غیر رسمی بوده و شامل بیمه نمی شود.
آن روزها مردم محمدشهر شاهدآن بودند که پدر سارا مسیر محمدشهر تا تهران را پیاده می رود و اشک می ریزد و شاید چکیدن اشک های پدر سارا روی زمین بود که تلاطمی در دل هنرمندان و هواداران آنها ایجاد کرد و برای تامین هزینه ۱۰۰ میلیونی جراحی اش ۳۰۰ میلیون پول نقد جمع آوری شد.
حمایت های شخصیت های محبوب هنری، فرهنگی و ورزشی از سارا مردم را متوجه او کرد هرچند شاید زمانی که شهر به شهر به دنبال کشف استعداد دختران جوان کشورش می گشت بیشتر نیاز به توجه داشت اما او از این برهه از زندگیش هم راضی است، می گوید پیگیری حالش توسط مردم حالش را بهتر کرده و خوشحال است که برای کسانی همچون خودش به الگو تبدیل شده است.
سارا پس از ماه ها اولین ایستادن دوباره روی پاهایش را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشت و ۳۰۰۰ کامنت بعد از آن در زیر عکسش، جان دوباره ای به پاهایش بخشید.
سارا در حالی که ۱ سال از آسیب شدید نخاعی اش نگذشته حالش هر روز رو به بهبودی می رود. او می گوید تصمیم دارد بازهم چیزی را که همه می گوید غیر ممکن است تحقق بخشد درست مثل وقتی که ۵ ساله بود و در مقابل کسانی که می گفتند بالا رفت از تیر چراغ برق برای دختری در س او غیر ممکن است بالا رفت از تیر چراغ برق را محقق کرد!
سارا می خواهد از نو شروع کند. حالا زهرا نعمتی ملی پوش رشته تکواندو که تصادف ویلچیر نشینش کرده الگوی سارا شده است. سارا به قهرمانی در رشته تیر و کمان می اندیشد و هر روز با بیماری اش می جنگد تا بار دیگر قهرمانی را تجربه کند که اگر این طور شود این بار او در حالی که قهرمان است قهرمان تر می شود!
در واقع، افرادی همچون سارا عبدالمالکی و زهرا نعمتی که در اوج ، توانایی های خود را از دست می دهند و باز هم از پا نمی ایستد نمونه کسانی هستند که در اراده و توکل نشان قهرمانی برگردن دارند و ای کاش گفتن و نوشتن از آنها محدود به دوران فعالیتشان نشود.
انتهای پیام/