حسینی در دهه هشتاد عملا سوپراستار اجرا بود و حضورش در هر برنامهای تضمین پربیننده شدن آن را به همراه داشت. از شوهای تلویزیونی و مناسبتی گرفته تا مسابقات حضوری و تلفنی، همه و همه به واسطه وجود این پدیده فیروزکوهی دیده میشدند. آن روزها نه احسان علیخانی و فرزاد حسنی بودند و نه علی ضیا و محمد سلوکی. بنابراین سیدمحمد آنقدر رشد کرد که دیگر اجرای مهمترین برنامههای تلویزیونی نظیر جشن رمضان را به او میسپردند. او در سال ۸۴، خیلی بیسروصدا از ایران رفت و مدتی از او هیچ خبری نبود. ابتدا در دوبی کوشید در اولین شبکه خصوصی به اصطلاح مجاز ایران، مجری اول باشد اما آن شبکه راه نیفتاد و او ناراضی و سرخورده به آمریکا رفت تا بخت خودش را آنجا بیازماید.
در آمریکا مدتی به عنوان شومن مشغول به فعالیت بود، پس از آنکه تاریخ مصرفش در تلویزیونهای ماهوارهای به سر رسید در رسانههای سیاسی با رویکردهای تند علیه ایران ظاهر شد. از آنجا که وی چندین سال در ایران به عنوان شومن فعالیت داشت و از محبوبیت نسبی برخوردار بود از او دعوت به عمل آوردند تا هم در صدای آمریکا و هم در تلویزیون پارس برنامه اجرا کند. پس از آنکه رسانههای ضدانقلاب از او بهرهبرداری کردند، دیگر خبری از او در آن رسانهها هم نبود.
او امروز کمکار است و به غیر از یک تئاتر درجه سوم که با همکاری مینا لاکانی به روی صحنه برده، فعالیت دیگری ندارد. گاهی در فیسبوک ایده سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را مطرح میکند و گاهی هم به مقدسات مردم توهین میکند اما تنها چیزی که عایدش شد یک خاطره غبار گرفته و کمرنگ در ذهن مردم است .