به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، موضوع فساد در سینمای ایران چیزی نیست که به راحتی بتوان آن را انکار کرد و با چشمپوشی از عکسهای بازیگران و عوامل سینمایی در فضای مجازی و دلنوشتههایشان گفت: “همه بازیگران پاک هستند و با تکیه بر توانمندیهای شخصی نقش اول تمام آثار میشوند”؛ در سینمای کشور برخی از ارزشها رنگ باخته و ما شاهد تولید آثاری غربی هستیم که بعضا بازیگران نیز در آن باطن خود را به روی پرده میبرند و ماهیت اخلاقی خویش را به رخ همگان میکشند.
در این میان افشاگری برخی از بازیگران که از شنیدن خواستههای نامشروع تعدادی از عوامل سینمایی جان به لب شدهاند در مقاطعی اهالی فرهنگ را به فکر وا میدارد و آنان را به قلمزنی سوق میدهد لکن از آنجایی که مسئولین امر به صورت جدی با موارد برخورد نمیکنند موضوع به فراموشی سپرده میشود و انگار نه انگار که زنی بوده و مردی از وی درخواست برقراری رابطه غیرمتعارف کرده است.
از همه این مسایل که بگذریم تازه میرسیم به مقولهی فرار بازیگران ایرانی به شبکههای بیگانه که در نوع خود امری تاسفبار است اما از آنجایی که قباحت عمل از بین رفته دیگر بعد از ملحق شدن “رابعه اسکویی” و “صدف طاهریان” به جمتیوی، خبر پیوستن “رامسین کبریتی” و “حنانه شهشهانی” به این شبکه معاند برای مخاطبان عادی شده و عموم مردم از شنیدن آن شاخ در نمیآورند!
برای بررسی تمام مسایل فوقالذکر و واکاوی علل آن گفتوگویی داشتیم با قربانعلی طاهرفر، کارگردان مطرح تبریزی که در آن به موضوعاتی همچون دلیل اختلاف فاحش رفتار بازیگران در روی پرده و زندگی شخصی پرداخته شد و تبعات آن برای جامعه و بدنه سینما ذکر گردید.
متن گفتوگوی آناج با کارگردان فیلمهای “آخیر مهلت”،”طاهره”،”آخیر سودا”، مستند “لشکر خوبان” و تله فیلم “نارگیله” را در ادامه میخوانید:
هرکسی از فساد اخلاقی سخن گفت، متهم شد
آناج: اگر سینمای ایران واقعا فاسد است چرا عوامل آن لب به انتقاد نمیگشایند و کمتر کسی اعتراض میکند؟
در حال حاضر زمینه به گونهای رقم خورده است که هرکسی نامی از مصادیق میبرد مورد هجمه قرار میگیرد؛ البته این بدان معنا نیست که اگر من هم وارد مصادیق شوم هدف حملهی عدهای خاص قرار میگیرم اما باید قبول نماییم که نهادهای فرهنگی هیچگاه پشت کسانی که بیپرده حرف زدهاند نَایستادهاند؛ در شرایط فعلی هر شخصی که از فساد اخلاقی صحبت میکند متهم به تنگ نظری و تحجر میشود و بعد از گفتوگوی خود با رسانهها باید کلی توضیح دهد و تفسیری که در ذهن داشته را دقیقا بیان نماید.
فساد همچون آفتی است که در مسیر حرکت سینمای کشور تاثیر میگذرد اما برخی از عوامل آن به علت خودشیرینی، عدم احساس مسئولیت، نبود تقوا و یا احساس عدم نیاز به امر به معروف و نهی از منکر به موضوع ورود پیدا نمیکنند و در بین آنها بعضاً افرادی به چشم میخورند که از قشر ارزشی سینما هستند.
مسئولین به جای اینکه مشکل را حل کنند همیشه صورت مسئله را پاک کردهاند
آناج: چرا عنوان “فساد در سینما” هر از گاهی در طول سالهای اخیر تیتر رسانهها شده است؟
گاها اتفاق میافتد که بازیگری به علت مواجهه با پیشنهادهای بیشرمانه عوامل و عدم تحمل فشار روحی با انتشار نامهای یا انجام مصاحبهای از پشت پرده سخن میگوید و همین امر نیز رسانهها را به تکاپو وا میدارد و در برخی اوقات نیز جریان سینمایی به آن واکنش نشان میدهند؛ در واقع طرح چنین مباحثی همواره مقطعی بوده و همیشه به جای اینکه مشکل را حل کنیم، صورت مسئله را پاک کردهایم؛ لبه تیز این انتقاد نیز متوجه متوجه متولیان فرهنگی سینما و تلویزیون است که لاپوشانی قضیه را به حل آن ترجیح دادهاند.
عدم پایبندی به مبانی اعتقادی اسلام، خود فساد است/ بازیگر باحجاب روی پرده و بیحجاب پشت پرده به جامعه آسیب میزند
آناج: بازیگری که در قاب تلویزیون با حجاب اسلامی و در نقش بانویی معتقد به ارزشها ظاهر میشود و بعدا کشف حجاب میکند چه پیامی را بروز میدهد؟
آن شخصی که در مقابل دوربین نقش یک زنِ باحجابِ معتقد به آرمانها و اصول اسلام را بازی میکند اما در محافل عمومی با پوششهایی متفاوت ظاهر میشود به مراتب ضربهای که به جامعه وارد میکند فراتر از یک فساد اخلاقی است؛ منظور از فساد صرفاً برقراری روابط آنچنانی نیست بلکه عدم پایبندی به مبانی اعتقادی نیز فساد محسوب میشود و اختلاف فاحش پوشش و رفتار بازیگر در جلو دوربین با پشت دوربین یک مفهوم غلط اما بزرگ را به جامعه القاء میکند و آن این است که حجاب و مقید بودن به مبانی انقلاب و اسلام مالِ فیلمنامههاست و در زندگی واقعی خبری از آن نیست؛ این همان فساد معنوی میباشد و بدتر از تمام مفاسد است.
انقلاب فرهنگی در سینما رخ نداد/ تزریق نجابت زوری حیا و ایمان نمیآورد
آناج: چرا بعد از وقوع انقلاب اسلامی نتوانستیم چهره باطنی سینما را تغییر دهیم؟
در زمان رژیم پهلوی به تصویر کشیدن میخانه، فاحشه خانه و روابط جنسی جزوی از بدنه سینما بود که از آن به عنوان “دوران فیلم فارسی” یاد میکنند؛ با وقوع انقلاب اسلامی ما منتظر بودیم یک انقلاب فرهنگی رخ دهد و شاهد تجلی نجابت در سینما و تلویزیون باشیم و این امر نیز عملی شد اما نجابتی که مردم آن را میدیدند چیزی نبود که اشخاص آن را از روی اختیار انتخاب کرده باشند و نجابتی اجباری بود.
اگر در آن زمان اشخاصی که ذاتاً ابتذال پرست بودند کنار میرفتند، نجابت زوری به بدنه سینما تزریق نمیشد و امروز بازیگز تلویزیون در مصاحبهی خود با رسانهها عنوان نمیکرد “تهیه کننده به من گفت برای اینکه همیشه انتخاب شوی باید به مدت طولانی هم حال بدهی” یا مثلا فلان بازیگر مطرح کشور نمیگفت “اگر دخترم یک روزی بخواهد بازیگر شود گوشش را از بیخ تا بیخ میبرم!”
مرحوم سلحشور ابوذر سینمای ایران بود/ حداقل قشر ارزشی باید در برابر تذکرات تند سلحشور سکوت میکرد
آناج: فرج الله سلحشور یکی از کسانی بود که از فساد حاکم بر فضای سینما انتقاد کرد، چرا حتی قشر ارزشی نیز وی را همراهی نکردند و به او تاختند؟
مرحوم سلحشور به خاطر دغدغههایی که داشت تذکری تند داد که شاید من نیز ذاتا با آن نوع ادبیات که سینمای ایران را فاحشه خانه بنامیم موافق نباشم ولی باید واقعیتها را قبول کنیم و خود را فریب ندهیم؛ شاید برای سینما سلمان هم لازم باشد و دردها را به جان بخرد اما این سینما ابوذر هم میطلبد و مرحوم سلحشور ابوذر سینمای ما بود.
به مرور زمان واقعیتها رو خواهد شد و عدهای از بازیگران دست به افشاگری خواهند زد، آن وقت شاید شاهد تغییر جبههگیریها علیه سلحشور باشیم؛ در آن مقطع عدهای از اشخاص ارزشی نیز برای خودشیرینی هم که شده به این کارگردان فقید گفتند اشتباه کردی و او را مذمت کردند؛ بنده نمیگویم نباید از سلحشور انتقاد میکردند اما حداقل میتوانستند سکوت اختیار کنند چراکه این فعال سینمایی شخص سادهای نبود و فضا را از نزدیک دیده بود و میدانست چه میگوید.
وقتی بازیگری که روابط غربی برایش عادی است و خود را از طبقه روشنفکر میداند میگوید من گوش دخترم را میبرم اگر به سمت بازیگری برود این نشان از آن دارد که انتظاراتی که برخی از تهیهکنندگان و کارگردانان از بازیگران دارند بسیار فراتر از گردش، صحبت کردن و دست دادن است.
بازیگری که به حجاب و مبانی اسلام اعتقاد قلبی داشته باشد به پیشنهادهای بیشرمانه “نه” میگوید
آناج: در صحبتهایتان به اختلاف فاحش رفتار و پوشش بازیگران در مقابل دوربین و پشت دوربین اشاره کردید، علت بروز این تفاوتها در چیست؟
روابطی که عدهای در مقابل دوربین دارند با ارتباطهایی که در خارج از قاب تلویزیون دارند خیلی تفاوت دارد؛ اینکه دلیل ظهور پاردوکسها در برخی از بازیگران چیست، سوالیست که تاکنون مسئولان به آن جواب ندادهاند؛ اصلا ما تعریفی از حجاب اسلامی داریم که بازیگران به سمت و سوی آن بروند و از آنها بخواهیم حجاب مدنظر را پشت پرده هم رعایت نمایند؟
اینکه علت تفاوتها در چیست ریشه در باورهای دینی ما دارد و کسانی که میخواهند تبدیل به چهره شوند حاضرند از همه خطوط قرمز عبور کنند اما آن دسته از افرادی که به مبانی انقلابی و اسلامی اعتقاد قلبی دارند تحت هر شرایطی حاضر نمیشوند کشف حجاب کنند؛ در واقع بازیگرانی که مسیر شهرت را انتخاب کردهاند پوششی متفاوت دارند و خارج از قاب تلویزیون نیز حجاب را نقد میکنند و لازم هم نیست نقد را به زبان بیاورند بلکه همین نوع پوشش و انتشار عکسهای بیحجاب در فضای مجازی نوعی اعتراض شدید اللَحن است.
فیلم “وقتی همه خواب بودیم” اعتراف تاریخی یک کارگردان به وجود فساد در سینما بود
ما در سینما با فسادهای گوناگونی دست و پنجه میکنیم که یکی از آنها فساد مقابل دوربین میباشد و قبل از انقلاب نمونههای متعدد آن را دیدهایم اما فساد پشت دوربین در برخی مواقع عیان شده و کسانی که در آن دخیل هستند را نمیتوان اقلیت نامید؛ برای مثال یکی از اعترافات تاریخی وجود فساد در پشت پرده سینما اثر وقتی همه خواب بودیم از بهرام بیضایی است، در این فیلم کارگردان به دنبال ساخت فیلمی دیگر بوده اما وقتی میبیند اثری که خود در حال ساخت آن است درگیر فساد میشود فیلمنامه را عوض میکند و واقعیتهای تلخی را به تصویر میکشد.
یکی دیگر از فسادها لابیگری و خرید و فروش نقش است که موارد آن هم زیاد است اما آنچه که تاکنون مورد غفلت قرار گرفته، فساد پشت صحنه جریان سینمایی است که تا حدودی شبیه همین فیشهای حقوقی نجومی میباشد؛ در این نوع از فساد بودجههای کلانی به عدهای اختصاص مییابد و آخر سر هم معلوم نمیشود چگونه و کجا خرج شد.
اگر مسئولی واقعا دغدغهی نبود مبانی اعتقادی در سینما را داشته باشد “دِق” میکند!
آناج: با وجود این همه اعتراف و سند چرا مسئولین برخورد قاطعی با کسانی که سینما را به ابتذال کشیدهاند، نمیکنند؟
متاسفانه ابوذر سینمای ایران خیلی کم است؛ بنده نمیگویم ابوذر باید پاسخگو باشد اما باید قبول کنیم که مسئولین نیز به همان ویروسی مبتلا هستند که بدنه ضد فرهنگی سینما به آن مبتلا شدهاند؛ اگر مسئولی واقعا دغدغهی فقدان مبانی اعتقادی در جریان سینمایی را داشته باشد قلبش به درد میآید و آخر سر هم دق میکند لذا شاید بتوان مدعی شد مسئولین نیز با اینها کنار آمدهاند.
در فضایی نفس میکشیم که نماز خواندن کارگردان را تمسخر میکنند
ما در فضای سینمایی نفس میکشیم که نماز خواندن یک کارگردان در آن محیط مورد تحقیر و تمسخر قرار میگیرد و در برخی مواقع از یک اکیپ ۵۰ نفرهی تولید ۵ تن در ماه رمضان روزهداری میکنند و نماز را به پا میدارند؛ نکته تامل برانگیز ماجرا در این است که این عوامل در ایام روزهداری خیلی راحت سیگار میکشند و هرچه دوست دارند نوش جان میکنند لکن مسئولینی که میبینند و آگاه هم هستند لب تکان نمیدهند.
متولیان امر فرهنگ به جای اینکه ترمز بکشند گاز دادهاند!
آناج: مسئولین چرا به این ویروسی که اشاره کردید مبتلا شدهاند؟
سینمای ایران از همان اول اینگونه شکل گرفته و به سمت و سوی روابط غیراخلاقی و بدحجابی رفته است؛ مسئولینی هم که روی کار آمدهاند به جای اینکه ترمزی بکشند و مانع این روند شوند با بدنه سینما همراه شدهاند؛ برای مثال همین صداوسیمایی که عنوان اسلام را در پسوند خود دارد چه اقداماتی برای جلوگیری از پیشروی وضعیت فعلی انجام داده است؛ همین رابطه اسکویی و سایر بازیگرانی که به جمتیوی ملحق شدند مگر به یکباره رنگ عوض کردند؟ این بازیگران از اول همین گونه بودند و با این وجود در قاب تلویزیون ظاهر شدند.
متاسفانه شرایط به گونهاست که اگر این طیف را حذف کنیم دستِ خالی میشویم و دیگر کسی پیدا نمیشود فیلم بازی کند.
در تلویزیون عدم نمایش نشان تجاری یک ماشین ماشین بیش از حجاب و کردار بازیگران اهمیت دارد
آناج: شما در صحبتهایتان از فساد پشت پرده حرف زدید اما اکنون در برخی فیلمها فساد بر روی پرده میآید و حدود و محرمات رعایت نمیشود؛ مسئولین واقعا نمیدانند به چیزی مجوز میدهند یا اینکه خواب زدهاند؟
هر وقت در نظام اسلامی روابط محرم و نامحرم؛ حجاب و کردارها به اندازه مارک یک ماشین یا نام سوپرمارکت اهمیت پیدا کرد شاهد ریشهکن شدن فساد میشویم؛ در فیلمهای تلویزیونی باید بر روی علامت تجاری اتوموبیل لنت بچسبانیم تا دیده نشود یا اندازه قاب را طوری انتخاب کنیم که نام سوپرمارکت به چشم نخورد و تبلیغاتی صورت نگیرد اما در آثار به لزوم رعایت فاصله ذهنی و فیزیکی دو بازیگر نامحرم به یکدیگر اهمیتی داده نمیشود و هزینهای جامعه به خاطر آن متحمل میشود بسیار زیادتر از تبلیغات یک سوپرمارکت است!
انقلابیها حذف میشوند اما به خواستههای نامشروع تن نمیدهند
آناج: برخی بر این باورند فضای سینما و تئاتر طوری است که هر کسی وارد آن شود باید خود را با شرایط وفق دهد، آیا این ادعا را قبول دارید؟
کسانی که افشاگری کردهاند، همانهایی هستند که نتوانستهاند با شرایط کنار بیایند و به خواستههای بیشرمانه عدهای تن بدهند لذا شخصی که اعتقادات قوی داشته باشد غرق در فساد نمیشود اما این احتمال وجود دارد که به راحتی کنار گذاشته شود و ما دیگر وی را در هیچ فیلم سینمایی مشاهده نکنیم.
آمار فساد در سینما خاموش است!
آناج: آیا میتوان گفت چند درصد بدنه سینما ضدارزشی است؟
همانطور که آمار اعتیاد خاموش است؛ آمار فساد در سینما نیز مسکوت مانده و نمیتوان دقیقا عدد و رقمی را مشخص کرد؛ بنده از اینکه اکثریت را خطاب کنم معذورم و عنوان برخی را به کار میبرم اما از سویی دیگر نیز نمیتوانم با چشم پوشی بر شواهد قشر غرق در فساد را اقلیت خطاب کنم.
خوشحالم که برخی از بازیگران به جمتیوی میروند
آناج: چرا بازیگران ایرانی به جمتیوی فرار میکنند؟ این موضوع خود پازلی از فساد در سینما نیست؟!
تمام اشخاصی که به این شبکه بیگانه پیوستهاند همانهایی هستند که در ایران تماماً به خواستههای غیراخلاقیشان نرسیدهاند و آرزو دارند بدون حجاب در برابر دوربینها ظاهرشوند؛ اتفاقا من از ملحق شدن این افراد به جمتیوی خوشحال میشوم چراکه جایِ آنها در این نظام نیست و اگر بمانند همچون ویروسی همه را مبتلا میکنند.
برخی از عوامل سینمایی که قبلا در ایران کار میکردند به این شبکه اضافه شده و دیدهاند در پشت پرده جمتیوی خیلی چیزها نهفته است که فساد اخلاقی آشکار یکی از آنهاست؛ همین بازیگرانی که به شبکه پیوستهاند حرفهای نیستند و تنها به دنبال شهرت کاذب هستند؛ آنها حاضرند با کمترین قیمتها کار کنند و به تمام درخواستها بله بگویند تا دیده شوند.
انتهای پیام/م