زیباکلام طی سخنانی با اشاره به اینکه سینماگران ایرانی را میتوان به سه گروه تقسیم کرد؛ گفته بود: «گروه اول سینمای حکومتی است که در وضعیت فعلی سمبل آن ابراهیم حاتمیکیا و مسعود دهنمکی است. گروه دوم سینمای گیشهای است که از قبل انقلاب با پرویز صیاد و شهناز تهرانی و فیلمفارسی به وجود آمده و امروز نیز وجود دارد. اقلیت سوم سینمای هنری و سینمای هنر برای هنر است و افرادی همچون رخشان بنیاعتماد در این گروه قرار دارند. هنر حکومتی در هیچ زمان و هیچ جامعهای چیزی برای ارائه نداشته است. هنر حکومتی در کشورهایی همچون شوروی، چین و کوبا که مهد اینگونه هنرها بوده ره به جایی نبرده و در ایران نیز قطعاً موفق نمیشود. گروهی هرچقدر میخواهند میتوانند به اینگونه سینما حمله کنند اما آنچه از سینمای ایران بهعنوان باقیات الصالحات باقی میماند؛ سینمای حکومتی نیست بلکه سینمایی است که امثال خانم بنیاعتماد و فرهادی علمدار آن هستند».
پس از سخنانِ صادق زیباکلام و حاشیههایی که این موضوع در پی داشت، حبیب صادقی هنرمند نقاش و دبیر کل جشنواره جهانی هنر مقاومت با اشاره به سخنان زیباکلام، یادداشت شفاهی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده که به این شرح است:
میگویند آدمها اسم خود را از آسمان با خود میآورند. نام من صادقی است اما من باید در آیینه به خود نگاه کنم و ببینم «صادق» هستم؟ من کاریکاتوریستم و کاریکاتورِ کلامی هم بلدم، پس به آقای زیباکلام میگویم نام شما «زیباکلام» است، اما آیا کلامِ زیبا به کار میبرید؟
این که شرافت یک نازنینی همانند ابراهیم حاتمیکیا و هنرورزی و معناشناسی او را اینچنین ترجمه کردن، مقداری بیانصافی است و به قول مولوی «مرغ من در حسرت فهم درست!». این کمال مردن لحظه به لحظه ما است. تمبر عمر ۵ دقیقهای دارد، اگر بر پاکت بچسبانید و بخواهید آن را بکنید، دیگر نه تمبر به درد میخورد و نه پاکت قابل استفاده است.
آقای زیباکلام در حوزه گفتمان ۶ ماه قبل از انتخابات سبز میشود و به نفع هر کسی زیباکلام یا کلام زیبا میگوید، حال اجازه دهند بنده حبیب صادقی سخنی بگویم؛ فکر میکنم جوانمردی و شرافت حکم میکند که در مقابل تاریخ وجدان داشته باشیم. این که بنده نگران باشم و بگویم بنده موسوم به این هستم که به ما هم تمبر حکومتی بچسبانند، اشکالی ندارد. حکومت ما نه سوسیالیستی و نه کاپیتالیستی است و ما هم نقاشان کره شمالی نیستیم. ما نقاشانی هستیم در سرزمینی که روزگاری اشارهی انگشتِ حضرت علی علیه السلام به سوی ما بود. اگر هنرمند حکومتی به این مفهوم است من حکومتیترین نقاش جهان هستم.
اگر یک پژوهشگر بخواهد کار ما را بررسی کند نقاش انقلاب از روز نخستین عاشقانه، پروانهوار گرد قرآن و ارزشهای این انقلاب میگردند. کدام اندیشه حکومتی و اجتماعی را در دنیا میشناسید که نقاشان و هنرمندان آن تصویرگر اذهان خود نباشند.
بعد از فروپاشی شوروی، من به روسیه رفتم. شاید هزاران اثر از لنین و استالین از تمام دنیا آوردند و در زیرزمینها مخفی کردند و جرأت نمیکنند به کسی نشان دهند. امام(ره) فرمود شما ۷۰ سال مردم دنیا را مسخره کردید. قطعاً پیام امام(ره) را غربیها فهمیدند. اسرائیل و امریکا نقش پیشقراولی انقلاب را فهمیدند. انقلاب الا بذکرالله تطمئن القلوب است. چون صاحب آن انگشت گفته است که شما پیروز میشوید. (از امیرالمومنین (ع) سؤال میشود که شما تنها هستید؟ یارانتان کجا هستند؟ میگویند یاران من آن سوی آبها هستند. اشاره انگشتان امیرالمومنین (ع) به سمت ماست و ما را از جهان تفریق میکند. به ما امتیاز میدهند تا مصلح و شریف و صلحطلب و دوستار بشریت باشیم).
متأسفانه این حرف را در بدترین شکل ممکنش، گروهی به طور ناجوانمردانه عنوان میکنند و به گونهای نادرست از هنرمندان انقلابی سخن میگویند. کسانی که وفادارترین افراد به ارزشهای انقلاب خود هستند و با صادقانهترین شکل و بدون چشمداشتی کارشان را دنبال میکنند.
اگر ابراهیم حاتمیکیا هنرمند حکومتی است، من هم بر سبیل ارادتی که به ابراهیم حاتمیکیا دارم، وی را در آغوش میگیرم و من هم عضوی از آن لشکر هستم. آقای زیباکلام بهتر است در شناسنامه خود تجدیدنظری کند و کلام زیبا بیاموزد.