این روزنامه در مورد طرف هایی که در کشف و گزارش محل حضور شهید بدر الدین نقش داشته اند، نوشت: گفته می شود که اگر دستگاه اطلاعاتی اسرائیل مکان حضور بدر الدین را رصد کرده بود، لحظه ای در ترور او با شلیک موشک تعلل نمی کرد، مانند همان کاری که با شهید سمیر قنطار انجام داد. مطمئنا اسرائیلی ها هیچ محدودیتی برای این کار نداشتند، حتی اگر توافق آن ها با روس ها ایجاب می کرد که جنگنده هایشان از حد معینی به دمشق و مناطق پیرامون آن، از جمله غوطۀ شرقی، نزدیک تر نشوند.
از سوی دیگر، محافل نظامی و امنیتی در دمشق از همکاری نزدیک دستگاه های اطلاعاتی اردن و ترکیه و در درجۀ بعد عربستان سعودی برای اجرای عملیات ترور سخن می گویند. هر چند احتمال مشارکت اساسی اسرائیل در چنین عملیاتی به شکل جدی مطرح است، اما به نظر می رسد این بار اسرائیل نقش مستقیمی در این ترور نداشته است. با وجود این، باید اسرائیل را برندۀ اصلی ترور شهید بدر الدین دانست.
ترور شهید بدر الدین نشان داد که فعالیت دستگاه های اطلاعاتی عربی و منطقه ای در سوریه تنها به کسب اطلاعات مواضع، نوع تسلیحات و تعداد رزمندگان حامیان نظام سوریه محدود نیست بلکه به مرحلۀ رصد “فرماندهان برجسته” و طرح ریزی دقیق ترور آنان رسیده است.
آیا می توان گفت که ترور شهید بدر الدین “حزب الله” را در برابر معمایی پیچیده تر از معمای ترور شهید عماد مغنیه قرار داده است که در دمشق و در منطقه ای که بسیار امن تصور می شد، به شهادت رسید؟
مصطفی بدرالدین فرمانده شاخه نظامی حزبالله بامداد جمعه، ۲۴ اردیبهشت، در ریف دمشق در منطقهای نزدیک فرودگاه بینالمللی دمشق بر اثر انفجاری به شهادت رسید.