به هر ترتیب که بود ما را راه دادند داخل تعدادمان کم بود. دورتادور امام(ره) نشسته بودیم و به نصیحتهایش گوش میدادیم که یکدفعه ضربه محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشههای اتاق شکست و …
موسی از سرما خود را مچاله کرده و به رازی فکر می کند که هنوز برای خیلی از نیروها ناشناخته مانده است، راز جذابیت همت. هنوز بعضیها می پرسند همت چطور به ضد انقلاب اعتماد میکند، آنها چطور عاشق همت میشوند؟ نکند با این کارهایش میخواهد مقر را دودستی تقدیم ضد انقلاب کند…