تاریخ : پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 28 March , 2024
0

محورهای «امید» در ادیان ابراهیمی

  • کد خبر : 57450
  • 18 مهر 1393 - 20:52
محورهای «امید» در ادیان ابراهیمی

«امید»، از مسائل مهم و اساسی در عرصه فرد و اجتماع است و برای بسیاری از مسائل اجتماعی نقشی محوری دارد؛ و محرک ذاتی و اصلی زندگی و عامل پویایی روان انسان است.

به گزارش گروه مهدویت و آخرالزمان «کمال مهر»؛

«امید»، از مسائل مهم و اساسی در عرصه فرد و اجتماع است و برای بسیاری از مسائل اجتماعی نقشی محوری دارد؛ و محرک ذاتی و اصلی زندگی و عامل پویایی روان انسان است.

بدیهی است، موضوع امید در ادیان، مخصوصا ادیان ابراهیمی که داعیه اصلاح فرد و اجتماع را دارند، به نحو ویژه­ای مطرح گردد، این امید در ادیان ابراهیمی در سه مقوله اصلی:  امید به آینده، امید به آخرالزمان، و امید به آمدن منجی، قابل دسته بندی است. به عبارت دیگر، آموزه­های دینی مرتبط با موضوع امید در ادیان ابراهیمی در جهت ایجاد امید در این سه محور می­باشد:

۱. امید به آینده: این آموزه­ها در صدد ایجاد روحیه امید به آینده و عدم یاس از وضعیت موجود است.

۲. امید به آخرالزمان: این دوره میعادگاه امید بشر و از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. در بخش اول آن، تاریکی و خطر و آسیب­  و در بخش دوم، سراسر نور و زیبایی و عدالت است.

۳. امید به آمدن منجی: این امید، بر آمدن فردی الاهی از نسل پاکان منطبق و متصور می­گردد و نسبت به دو امید قبل از جایگاه ویژه­ای برخوردار است؛ چون از طرفی مکمل مقوله امید است و از طرفی مهم‌ترین مصداق برای امید به آینده و آخرالزمان می­باشد. امید به منجی است که پویایی و نشاط و معنابخشی در جامعه ایجاد می­شود و پناهگاهی معنوی برای مردم  و زمینه­ساز رشد و تعالی بشر و محرکی برای نبرد با ظلم و ستم و انقلاب می‌گردد و تسکین دهنده­ای قوی برای مصائب و مشکلات می­باشد و طبعاً از عوامل مهم انسجام اجتماعی به شمار می­رود.

بدیهی است هر کدام از ادیان که تصور واضح‌تری نسبت به امید و منجی ارائه کند، در رسیدن به کارکردهای فردی و اجتماعی موعود باوری، توفیق بیش‌تری (هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی) می­یابد. در این بین، مذهب شیعه، نسبت به مقوله امید نگرشی خاص و ویژه­ ارائه می­کند که از همه ادیان و مذاهب متمایز است. این امید به آینده و آخرالزمان و منجی، در نگرش شیعی، در بسیاری از مسائل فردی و اجتماعی نقش محوری و کلیدی به خود گرفته است.

واژگان کلیدی: امید، منجی، ادیان ابراهیمی، آخرالزمان، آینده، مسیحیت، یهودیت.

مقدمه

امید، محرک ذاتی و اصلی زندگی و عامل پویایی روان انسان بوده و برای به فعلیت رسیدن خواسته­های بشر، بستری مناسب می­باشد. تنها با کمک امید است که می­توان به قوا و پتانسیل‌های نهفته درونی، جامه عمل پوشاند. امید، زندگی را زیبا و هدفمند می­کند و برای مواجهه با مشکلات و سختی­ها ابنای بشر را مجهز می‌سازد.

امید، از نعمت‌های الاهی و رحمتی از جانب حق تعالی برای بندگان است؛ چنان که نبی مکرم۶ می­فرمایند:

امید، رحمت‏ خدا براى‏ امت من است. اگر امید نبود، مادرى فرزند خود را شیر نمى‏داد (پاینده،۱۳۸۲: ۳۴۴).

انسان امیدوار، در رویارویی با پدیده‌ها و جهان اطراف خود نگرشی مثبت و سازنده دارد و انسان نا امید، چون از آینده خویش مایوس است، زندگی را خسته کننده و ملال آور می­داند و اگر با نور امید، خود را از تاریکی ناامیدی نجات ندهد، کم­کم پایه‌های عقیده و زندگی او سست و شکننده می­شود. اهمیت این مطلب، زمانی روشن­تر می­شود که بدانیم افسردگی، به عنوان بیماری قرن، شایع‌ترین و دشوارترین اختلالی است که انسان معاصر با آن مواجه است.[۳]

امید، در ادیان ابراهیمی به نحوی خاص، مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته است. با بررسی آموزه­های مرتبط با موضوع امید، می­توان این آموزه­ها را در سه مقوله اصلی: امید به آینده، امید به آخرالزمان و امید به منجی، دسته بندی کرد. به عبارت دیگر، آموزه­های دینی مرتبط با موضوع امید در ادیان ابراهیمی در جهت ایجاد امید، در این سه محور است.

از آن‌جا که بستر این امید در فرد، به نوع نگاه او به قدرت لا یزال الاهی وابسته است؛ هر دینی که تصویری والاتر و جامع از این قدرت الاهی برای پیروان خود ترسیم کند، نور امید را در دل پیروان خود فروزان‌تر خواهد ساخت و در نتیجه از کارکرد­های مهم آن بهره­ای بیش‌تر و والاتر خواهد برد.

طبیعی است موضوع امید در ادیان، مخصوصا ادیان ابراهیمی که داعیه اصلاح فرد و اجتماع را دارند، به نحوی خاص و ویژه­ مطرح گردد و در مذهب شیعه که نسبت به قدرت الاهی بهترین نگرش را ارائه کرده و بالاترین برنامه را برای اصلاح فرد و اجتماع در دستور کار خود دارد، موضوعاتی چون امید و انتظار فرج و گشایش، از جایگاه والایی برخوردار باشند.

۱. امید به آینده

انسان امیدوار همواره مسیری رو به جلو دارد و آینده نگر است. او آینده را روشن و دست یافتنی دانسته و خواسته امروز خود را در فردا می­جوید. او می­داند که باید از وضعیت نامطلوب امروز گذر کند و فردا را بطلبد و روحیه خمودی و تنبلی، آفت اصلی راه است.

دوآن‌شولتس، سلامت روانی را پیش‌نگر می‌داند، نه پس‌نگر. او دورنما را وضعیتی می‌داند که شخص امیدوار است روی دهد، نه آن‌چه پیش‌تر روی داده است و دگرگون‌پذیر نیست (حاتمی، ۱۳۸۵: ۱۵۹). آلپورت، نیز معتقد است افراد سالم کسانی هستند که به آینده می­نگرند و حتی در آینده زندگی می­کنند او می­گوید:

راهنمای اشخاص بالغ، زمان حال و هدف‌ها و انتظارهایی است که از آینده دارند. افراد سالم به آینده مى‏اندیشند و در آینده زندگى مى‏کنند (پور سید آقایی، ۱۳۸۸: ۱۱۴).

هاکس، امید را آرزو و انتظار برای‏ چیزهای نیک و مقاصد پسندیده می­داند و معتقد است که  امید، مؤمنین را بر احتمال امتحانات‏ حالیّه این جهان تقویت می­دهد و ایشان را غیور می­سازد (هاکس، ۱۳۷۷: ۱۰۸).

انسان همواره تشنه معارف و معنویتی است که امید به آینده در راس آن تجلی کند. از این رو همه ادیان و مذاهب اخلاق محور، با ترسیم آینده­ای روشن، به انسان امید به آینده و به خواسته­های متعالی‌اش نوید وصال داده­اند؛ مخصوصا برای مدیریت بحران‌ها و سختی­های بزرگ، به ایجاد روحیه امید در دل پیروان خود همت گماشته و در صدد برافروخته­تر کردن این شعله کم فروغ بوده­اند.

در این بین، ادیان ابراهیمی که طلایه دار ایجاد چنین روحیه­ای در بین پیروان خود می­باشند، همواره نور امید را در ضمیر پیروان خود فروزان نگه داشته و فرا رسیدن فرج و گشایش و عبور از وضعیت نا مطلوب و بد موجود را نوید داده­اند و با ترویج فرهنگ امید به آینده و آموزه انتظار، بحران‌ها را مدیریت کرده و متذکر شده­اند که در آینده‌ای نه چندان دور، همه چیز به کام آن‌ها خواهد بود.

الف – امید به آینده در آیین یهود

آیین یهود با سابقه­ای بیش از چهار هزار سال، ترسیم خاص قومی نسبت به آینده ارائه می­کند. به عبارت دیگر، خود را قوم برگزیده الاهی می­دانند و معتقدند آینده‌ی روشنی در انتظار آن‌هاست و این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج است:

اگر چه‌ ابتدایت‌ صغیر می‌بود؛ عاقبت‌ تو بسیار رفیع‌ می‌گردید (ایوب ۸: ۷).

و نویسنده کتاب انتظار مسیحا در این باره می­نویسد:

یهودیان با گذشته­ای تیره و تار در انتظار آینده­ بهتر بودند که پایان رنج‌های خود را در آن بجویند. کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته، بلکه در آینده می­جویند (گرینستون، ۱۳۸۷: ۱۸).

و تورات این امید را به این نحو ذکر می­دهد:

اهالی‌ اورشلیم‌ را دلداری‌ دهید و به‌ آنان‌ بگویید که‌ روزهای‌ سخت‌ ایشان‌ به سر آمده‌ و گناهانشان‌بخشیده‌ شده‌ است (اشعیا ۴۰: ۲).

امید به آینده در یهودیان با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است که دوران اوج این امید را بعد از اسارت‌های بابلی در سال ۵۸۶ قبل از میلاد باید دانست و از آن دوران، همواره رسیدن به آرمان نجات خود را امید دارند و نقش انبیا در این دوران، برای ایجاد این روحیه پر رنگ است.

یکی از پیامبرانی که در این زمینه نقش مهمی برای یهودیان داشته ‌است، حزقیل بود. او اسیران را به داشتن ایمان به خداوند و نجات او فرا می­خواند تا دوباره به یهودا بازگردند (کلاپرمن، ۱۳۴۹، ج ۱: ۱۹۲). به اعتقاد برخی، حتی هدف کتاب دانیال به عنوان اول کتاب مکاشفه­ای، ایجاد و تقویت روحیه امید به رهایی قوم از ناملایمات و تحقق وعده الاهی و تحول و تغییر وضعیت آن‌ها بوده است (کلباسی اشتری،۱۳۸۵: ۱۴۵).

این امید، به قدری برای یهود اهمیت داشت که در سده اخیر به انحراف و سوء برداشت از این اعتقاد منجر گردید و جریان صهیونیسم مذهبی شکل گرفت. این جریان، صرف امید به رهایی یهودیان را در آخرالزمان کافی نمی­داند، بلکه در کنار این امید، وظیفه­ای برای خود تعریف می­کند که باید خود به تشکیل حکومت و تصرف ارض موعود بپردازند تا این امید هرچه زودتر محقق گردد.

ب- امید به آینده در آیین مسیحیت

هرچند آیین مسیحیت در بسیاری از موارد، همچون متون دینی و اعتقاد به انبیا و برخی قوانین با دین یهود مشترک است و به نحوی برآمده از آن دین می­باشد؛ با گذر زمان در هویت دینی جدید و متفاوت با آیین یهود گسترش یافت.

در مسیحیت، امید و مژده به آینده جایگاه ویژه­ای دارد؛ حتی بنا بر نظر میشل، نویسنده کتاب «کلام مسیحی»، نام کتاب مقدس (انجیل) هم گویای این امر است. ایشان معتقد است واژه انجیل برگرفته از واژه یونانی euangelion به معنای مژده است (میشل، ۱۳۸۷: ۴۳)؛ بدان معنا که باید این مژده و امید را در آینده جست‌وجو کرد و امیدوار بود.

بنابر آموزه‌های انجیل، آنچه بستر امید است وآن را ایجاد می­کند، ایمان است. به عبارت دیگر، ایمان به خداوند زمینه ساز امید است. در رساله عبرانیان چنین آمده است:

از آن جهت که شریعت هیچ چیز را کامل نمی‌گرداند؛ هم برآوردن امید نیکوتر، که به آن تقرّب به خدا می‌جوییم (عبرانیان ۷: ۱۹).

مراد از ایمان، همان آمادگی برای اعتماد به وعده­های خداوند و نیز اعتماد به صداقت و خوش عهدی خدایی است که چنان وعده­هایی داده است (مک گراس، ۱۳۸۴: ۴۶۱).

کارل لاوت، الاهیدان اُرتدکس روسی اندیشه مسیحیت را بر امید به پایان تعارضات و مصیبت‌ها متکی می‌داند و ضمن آنکه این امید را مقبول همه نسل‌ها دانسته؛ آن را بستر اعتقاد به معاد معرفی کرده است (کنت، جان، ۱۳۸۳، ص۱۴۹). به عبارت دیگر امید در مسیحیت نقش محوری و دارای کارکردی ویژه است که هرچند یک مسیحی از این امید فاصله بگیرد در واقع از عقاید مهمه و اصلی آئین خود دور شده و موجبات بی‌اعتقادی در او فراهم گردیده است.

ج- امید به آینده در آیین اسلام

اسلام برای مبارزه با خمودگی و ناامیدی، مسئله «انتظار فرج» را تبیین[۴] و همواره موجبات رسیدن به بالاترین مرتبه امید را فراهم می­کند تا درون انسان، چون دژی محکم در برابر ناملایمات سخت گردد و مدیریت برون رفت از مشکلات را فرا گیرد.

شهید مطهری معتقد است که اصل «انتظار فرج» از یک اصل کلى اسلامى و قرآنى دیگر استنتاج مى‏شود و آن اصل «حرمت یأس از رَوح اللَّه» است. مردم مؤمن، به عنایات الاهى، هرگز و در هیچ شرایطى امید خویش را از دست نمى‏دهند و تسلیم یأس و ناامیدى و بیهوده‏گرایى نمى‏گردند (مطهرى، ۱۳۸۷، ج‏۲۴: ۴۰۶).

اگر بستر اعتقادی مسلمان بر مبنای آموزه­های وحیانی و صحیح شکل گیرد، نور امید به آینده و انتظار فرج و گشایش برای او فراهم می­گردد و هرچه این اعتقاد از عمق بیش‌تری برخوردار باشد، بی‌شک نور امید به آینده فروزان‌تر خواهد بود و موجبات بهتری برای کاهش فشارهای درونی را فراهم می­کند.

در متون دینی اسلام، امید خود موضوعیت دارد:

انتظار الفرج من اعظمِ‏ الفرج‏ (شیخ صدوق، ۱۳۹۵، ج‏۱: ۳۲۰).

این نکته، به عنوان عملی که محبوب الاهی است، بر شمرده شده؛ چنان که امیر المومنان۷ می­فرمایند:

همانا دوست‌داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خداوند انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند (مجلسى، ۱۳۷۸: ۸۹۴).

انتظار فرج در بیانات مبارک نبی اسلام۶ خود  عبادت است:

انتظار الفرج‏ عباده (طوسى، ۱۴۱۴: ۴۰۵).

حتی بالاترین عبادت دانسته شده است:

افضل اعمال امّتی‏ انتظار الفرج‏ (ابن بابویه،  ۱۳۸۵، ج ‏۱: ۴).

نبی مکرم و ائمه اطهار:، عملاً همواره مومنین را به امیدوار بودن نسبت به آینده و پایان­پذیری مشکلات توجه داده­اند ؛ چنان که امیرمؤمنان۷ در این باره می­فرمایند:

إِنّ للمحنِ غایات و للغایات‏ نهایات؛ به درستى که از براى محنت‌ها مدّت‌هاست، و از براى مدّت‌ها پایان‌هاست (تمیمى آمدى، ۱۳۶۶: ۱۰۲).

آنان همواره در هنگامه‌های سختی و بروز مشکلات به پیروان خود، امیدوار بودن به آینده را دستور داده­اند. امام صادق۷ می­فرمایند:

فإنّ اللّه سیجعل لک‏ فرجا (کلینى، ۱۴۰۷، ج‏۲: ۲۵۰).

نتیجه این امید را جستن هدف و رسیدن به آن برشمرده­اند؛ چنان‌که امام علی۷ می­فرمایند:

فإنّ کلّ راج طالب؛ هر امیدواری جوینده است (همان، ج  ۲: ۳۴۳).

۲. امید به آخرالزمان

بشر همواره نسبت به سرنوشت خود نگران بوده است. این دغدغه و نگرانی با نگرشی کوتاه به تاریخ گذشته حیات بشر به دست می­آید. انسان برمبنای فطرت الاهی خود و مبانی دینی، آینده را روشن می­داند؛ اما نسبت به آخرین برهه از آینده که به آخرالزمان شهرت یافته است؛ نگرش ویژه­ای دارد؛ چون دراین برهه از زمان است که آخرین امید بشر محقق می­گردد.

ادیان ابراهیمی، ضمن تایید و تبیین این دوره، امید بشر را به این قطعه زمانی معطوف کرده­ و آخرالزمان را برهه‌ای خاص و متمایز از گذشته می­دانند که این، خود به دو دوره تقسیم می­شود:

الف – دوره اول: مشخصه اصلی آن، ظلم و ناعدالتی در همه ابعاد و عرصه­های زندگی بشر است. این دوره آبستن حوادث و لغزشگاه­های بسیاری است. این ادیان ضمن تبیین این دوره و تذکر به پیروان خود، برای برون رفت از مشکلات این دوره، راهکارهایی ارائه کرده­اند.

ب- دوره دوم: همان دوره زیبا و سرشار از عدالت در همه عرصه­های زندگی بشر است. در این دوره به تمام امید و خواسته­های والای انسان در سایه­سار حکومت عدل الاهی جامه عمل پوشانده خواهد شد.

برای مباحثی در زمینه آمدن موعود، جاودانگی روح، پایان این جهان و فرارسیدن جهان دیگر، واژه «اسکاتولوژی» به کار می‌رود.

الف – امید به آخرالزمان در آیین یهود

باور رایج قوم یهود این است که ظهور «ماشیح» در آخرالزمان صورت می­گیرد و در این دوره است که عزت از دست رفته قوم یهود باز می­آید و آن‌ها به ارض موعود و مقدس خود باز گشته، به باز سازی هیکل سلیمان می­پردازند. پیشگویی­های حزقیال نبی در تورات، ترسیم کننده آخر الزمان است.

در بیش‌تر عبارات کتاب مقدس یهود، آخرالزمان به معنای «روز خداوند» و «روز انتقام از گنهکاران و پاداش به نیکوکاران» است که هم به معنای پایان جهان و شروع قیامت و عالم جدید و هم به معنای پیروزی قوم برگزیده خداوند و حکومت آن بر سرتاسر جهان و شکست اهریمن است ؛ دورانی که انتظار قوم یهود به سر می­­­آید و وعده الاهی تحقق می­یابد (محمدی، ۱۳۹۰: ۶۰).

در تومارهای بحر المیت، ‌«روز داوری» و «روز خداوند» بسیار نزدیک تصور شده است. نویسندگان این تومارها، از پیروان خود می‌خواهند هرلحظه منتظر فرارسیدن آن روز باشند. یکی از این تومارها، «جنگ فرزندان نور با فرزندان ظلمت» نام دارد. این تومار جنگ بزرگی را شرح می‌دهد که در آخر الزمان میان نیروهای خیر و شر درخواهد گرفت و سرانجام پس از چهل سال، فرزندان نور به یاری خداوند و فرشتگان، بر فرزندان ظلمت و نیروهای شیطانی پیروز خواهند شد. تومار دیگری به نام «سرود شکرگزاری» از داوری بزرگ و پاک شدن جهان از گناه، فساد، مرگ و نو شدن هستی سخن می‌گوید و حتی  در نوشته‌های پس از اسارت بابل، بازگشت الیاس نبی، با آخر الزمان پیوند خورده است. او به منزله پیشاهنگ ماشیح مطرح می‌شود. الیاس در واداشتن یهود به توبه و پی‌ریزی صلح و آرامش‌میان طبقات مختلف و برگرداندن دل‌های پدران و فرزندان به یکدیگر نقش مهمی خواهد داشت (رسول زاده، ۱۳۸۹: ۶۷).

ب- امید به آخرالزمان در آیین مسیحیت

حیات مسیحیت بر اعتقاد به بازگشت دوباره «مسیح» در آخرالزمان استوار است و خود، عاملی مهم برای پویایی و تحرک این دین به شمار می­رود. مسیحیان معتقدند مسیح برای کفاره گناه نخستین به صلیب شد و به آسمان بازگشت و برای کارکرد آخرت شناسانه خود، به زمین باز می­گردد که این بازگشت، در آخرالزمان صورت می­پذیرد. از این رو همواره امید فرد مسیحی به آخرالزمان پیوند خورده است.

آخر الزمان در مسیحیت، دوره‌ای است که در آن، عیسی بازمی‌گردد و «روز عظیم» آغاز می‌شود. در آن روز، داوری نهایی انجام می‌شود و انسان به پاداش و کیفر کار نیک و بد خود می‌رسد. بنابراین، در مسیحیت، آخر الزمان و آخرت انطباق دارند (رسول زاده، ۱۳۸۹: ۶۷). مکاشفه توحنا تبین کننده دوران آخرالزمان در دین مسیحیت می­باشد.

وبر، معتقد است که امید به آخرالزمان، در مسیحیان اولیه در اوج بوده است. او می­گوید: مسیحیان اولیه سرشار از امید به معاد و دلبستگی به آخرت بودند (شجاعی زند، ۱۳۷۹: ۱۱۱) اما در قرون بعد، با انحرافاتی که در میان آنان مخصوصا در قرون وسطا صورت پذیرفت، این امید شیب نزولی به خود گرفته و کم رنگ شده است.

ج- امید به آخرالزمان در آیین اسلام

با مطالعه متون اسلامی به دو نگاه آخرت شناسانه بر می­خوریم:

الف- آخرتی به معنای معاد و قیامت که مراد، رستاخیز نهایی و قیامت کبراست که آن، با رستاخیز همه مردگان و حضور در دادگاه عدل الاهی شروع می­شود و سرآغاز زندگی جاودانه انسان است.

ب- آخرتی به معنای آخرالزمان که این دوره، در همین دنیا و قبل از برپایی قیامت صورت می­گیرد و خود به دو بخش تقسیم می­گردد:

۱) بخش اول که با ظلم و انحطاط واقعی بشر همراه است.

۲) بخش دوم که با ظهور مهدی۴ از نسل پیامبر خاتم۶ شروع می­گردد و به حاکمیت دین مبین اسلام منجر خواهد شد. این دوره، دوره تجلی واقعی حق و عدالت در همین دنیا ست.

امتیاز دین اسلام نسبت به دو دین دیگر، در آن است که نجات بشر و پیروزی دین حق در نهایت، هم در دنیا و هم در آخرت است و این باعث امیدواری بیش‌تر مردم و جامعه می‌گردد (محمدی، ۱۳۹۰: ۲۷۶).

همه مسلمانان، بر مبنای قرآن و احادیث نبوی، امید خود را به بخش دوم آخرالزمان معطوف کرده‌اند و به مهدی‌ای معتقد هستند که در آخرالزمان ظهور می­کند و: «هو إمامٌ یَخْرُجُ فی آخِرِ الزَّمانِ» (ابن أبی زینب، ۱۳۹۷: ۹) و به دورانی امیدوارند که در سایه قدرت الاهی حکومت صالحان و عدل برپا خواهد شد. امام علی۷ در وصف یاران منجی عالم بشریت می‌فرماید:

رِجال مؤمنون عرفوا اللّـه حقّ معرِفته و هم أَنصار الْمهْدیّ فی آخرِ الزّمان (مجلسى، ۱۴۰۳، ج‏۵۷: ۲۲۹).

۳. امید به آمدن منجی

امید به آمدن مصلحی بزرگ در آینده و استقرار عدل و عدالت از مشترکات همه ادیان است و از آن‌جا که این نکته بر آمده از فطرت ابنای بشر است، مورد قبول و اتفاق همه مردم می­باشد و این اندیشه، با وجود آدمی، آمیخته شده و به قوم یا دین یا مذهب منحصر نمی‌شود.

از اصلی­ترین آموزه­های پیامبران در ادیان جهان، نوید و ایجاد نور امید در دل پیروان خود، نسبت به آمدن مصلحی الاهی برای برپایی حکومت شایستگان است. ادیان غیر الاهی نیز برای این خواسته فطری بشر راهکاری ترسیم کرده و مصداقی برای این ندای درونی ارائه کرده‌اند.

امید به مردی الاهی از نسل پاکان که برای رهایی بشر سرخورده و ستم دیده پا به عرصه خواهد گذاشت و حکومت عدل الاهی را پایه­گذاری خواهد کرد و به امید بشر به آینده و آخرالزمان جامه عمل خواهد پوشاند ؛ از اصول حتمی در ادیان ابراهیمی است و نسبت به دو امید قبل جایگاه ویژه و بالاتری دارد و به نحوی مکمل و مصداقی برای امید در آینده و امید به آخرالزمان می­باشد.

الف – امید به منجی در آیین یهود

یهودیان همواره به آمدن موعود (ماشیح) امیدوارند تا واسطه رساندن آنان به ارض موعود گردد. آن‌ها به آمدن موعودی امیدوار هستند که تایید یافته از طرف «یهوه» و دارای موهبت و قدرت الاهی است. او می­آید تا قوم برگزیده یهوه را با عزت به ارض موعود رهنمون گردد.

ظهور مسیحا و امید به آینده­ای روشن، از اصلی­ترین آموزه یهود است (طاهری، ۱۳۹۰: ۲۱۶). یهودیان از زمان حضرت داوود، همواره منتظر ظهور ماشیح بوده و می­باشند و پیش از او «الیاهو»، منادی ظهور ماشیح خواهد بود (کلاپرمن، ۱۳۴۹، ج ۲: ۱۵۴).

آنان بر اساس باوری دیرینه معتقدند که خدا از میان همه ملت‌ها، آنان را برگزیده است و تیره‌روزی‌های آنان با آمدن فرزندی از نسل داوود به پایان خواهد رسید. آنان با وجود این باور و امید به آن آینده، سختی‌هایی چون اسارت، تبعید، پراکندگی و غارت همسایگان را تحمل کرده‌اند (صادق‌نیا،۱۳۸۶: ۱۷۳).

یهودیان همواره به این جمله کتاب ارمیا امیدوار بوده­اند «اینک‌ روزی‌ فرا خواهد رسید که‌ من‌ شخص‌عادلی‌ را از نسل‌ داوود به‌ پادشاهی‌ منصوب‌ خواهم‌ کرد. او پادشاهی‌ خواهد بود که‌ با حکمت‌ و عدالت‌حکومت‌ کرده‌، در سراسر دنیا، عدالت‌ را اجرا خواهد نمود (ارمیا ۲۳: ۵).

کتاب مقدس یهودیان، روزگار آمدن موعود را این‌گونه وصف کرده است:

او با عدالت ‌و صداقت‌ حکومت‌ خواهد کرد. در آن‌ زمان‌ گرگ‌ و بره‌ در کنار هم‌ به سر خواهند برد؛ پلنگ‌ و بزغاله‌ با هم‌ خواهند خوابید؛ گوساله‌ با شیر راه‌ خواهد رفت‌ و یک‌ کودک‌، آن‌ها را به‌ هر جا که‌ بخواهد، خواهد راند. گاو در کنار خرس‌ خواهد چرید؛ بچه‌ خرس‌ و گوساله‌ در کنار هم‌ خواهند خوابید، و شیر مانند گاو علف‌ خواهد خورد. بچه‌ شیرخوار در میان‌ مارها، بدون‌ خطر بازی‌ خواهد کرد؛ و طفلی‌ که‌ از شیر گرفته‌ شده‌ باشد، دست‌ خود را داخل‌ لانه‌ افعی‌ خواهد کرد، بی‌آن‌که‌ آسیب‌ ببیند (اشعیا، ۱۱: ۶-۹).

ب- امید به منجی در آیین مسیحیت

از آن‌جا که شکل گیری مسیحیت بر مبنای بازگشت دوباره مسیح است؛ در این آیین، امید و شوق به بازگشت مسیح (در قالب منجی) از جایگاه ویژه­ و با اهمیتی برخوردار است.

در واقع، اعتقاد به رستاخیز عیسی بود که گروهی از یهودیان سده اول میلادی، با قبول و ترویج آن، راه را از آموزه­های یهودی جدا کرده و دینی جدید (مسیحیت) تاسیس کرده و همواره نور امید به آمدن دوباره مسیح را در دل پیروان خود روشن نگه داشته­اند. این اعتقاد، به سنگ زیر بنای ایمان فردی مسیحی تبدیل گشت:

زیرا انسان با قلب، ایمان می‌آورد و نیک محسوب می‌گردد و با لب‌های خود به ایمانش اعتراف می‌کند و نجات می‌باید (رومیان ۱۰: ۹).

موضوع بازگشت مسیح، در انجیل، بیش از سیصد مرتبه مورد بررسی قرار گرفته که گویای اهمیت والای آن است. فرد مسیحی مؤمن، همواره در انتظار بازگشت شکوهمند مسیح خواهد بود تا با او در ملکوت الاهی همراه گردد.

جامعه مسیحیت در آغاز، باور داشت که عیسی به زودی با شکوه تمام باز می­گردد و به این دلیل، بی­صبرانه منتظر روز پایانی بودند (میشل،  ۱۳۸۷: ۱۰۰). نویسنده کتاب قاموس کتاب مقدس می­گوید:

مسیح امید تمام‏ مؤمنین است؛ زیرا تمام اعتماد ایشان بر اوست و در آمدن دوباره‌ او، امید جلال ایشان‏ صورت می‌گیرد و تحقق فعلی پیدا می­کند (هاکس، ۱۳۷۷: ۱۰۸).

فرد مسیحی همواره به تحقق این فراز کتاب مقدس امیدوار است که دیگر طولی نخواهد کشید و آن‌که قرار است بیاید؛ خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد (رساله به عبرانیان۱۰: ۳۷). او می­آید تا به همه ایمان و امید آن‌ها جامه عمل پوشانده و آنان را به کمال برساند:

در روزی که او می‌آید، از مقدّسین خود جلال خواهد یافت و تمام ایمانداران از دیدن او متعجّب خواهند شد و شما نیز جزء آن‌ها خواهید بود؛ زیرا به شهادت ما ایمان آوردید. به این سبب، ما همیشه برای شما دعا می‌کنیم که خدای ما، شما را شایسته دعوت خود گرداند و همه آرزوهای نیکوی شما را برآورد و فعالیت‌های شما را که از ایمان سرچشمه می‌گیرد، با قدرت خود به کمال برساند! (دوم تسالونیکیان۱: ۱۰- ۱۱).

ج- امید به منجی در آیین اسلام

از آن‌جا که پیروزی جریان حق و عدالت بر باطل و ظلم، خواسته فطری هر انسان است ؛ ادیان بزرگ ظهور فردی را برای به ثمر رساندن این خواسته بشر نوید داده­اند. در این بین، دین اسلام، مخصوصا با نگرش شیعی آن، نسبت به این انگاره تبیین گسترده­تری صورت داده است. ظهور مردی از اهل بیت پیامبر۶ به نام مهدی۴ که عدالت را در گستره عالم اجرایی کند، همواره مورد انتظار و امید مسلمانان بوده است.

قرآن و سنت نبوی۶ مهم‌ترین منبع و خواستگاه شکل گیری این اندیشه می­باشد.

در قرآن، به منجی مورد نظر اسلام توجه ویژه شده؛ مانند، پیروزی حق بر باطل (فتح: ۲۸؛ توبه:۳۳؛ مجادله: ۵۶؛ انفال: ۷؛ صافات: ۱۷۲و انبیاء: ۱۸) و تشکیل حکومت مستضعفان و صالحان (انبیاء: ۱۰۵؛ اعراف: ۱۲۸؛ قصص:۵ و نور: ۵۵) نوید داده شده که مصداق اتم و اکمل آن  «مهدویت» تلقی می­شود.

سنت نبوی در اسلام، در بردارنده تمام چیزی است که برای تاسیس آموزه منجی موعود در مجموعه آموزه‌های دین لازم است. روایات فراوانی آشکارا منجی موعود اسلام را با اسم و عنوان معرفی می­کند. این احادیث در بر دارنده جزئیات بسیاری درباره شخص منجی، حوادث پیش از او، مقارن ظهور او، و ثمرات و نتایج قیام اوست (محمدی مظفر، ۱۳۸۹: ۲۷۰).

این اندیشه می­تواند برای ایجاد روحیه امید و پویایی بهترین نقش را داشته باشد که خود عاملی برای رشد اجتماع، آن‌هم در همه عرصه­ها خواهد بود. به عبارت دیگر، باور به مهدویت است که بستر و پیام­آور این امید است.

اما امید به منجی، در نگرش شیعه اثنا عشری، از جایگاه والاتری برخوردار است؛ زیرا از طرفی شیعیان، مهدویت را در امتداد امامت و وحی و رابطه­ای بین خود و خدا و نیز موعود را آخرین امام و واسطه فیض می­دانند و از طرفی منجی خود را متولد شده و موجود می­دانند که بر جامعه اثر دارد و در ناملایمات و سختی­ها دستگیر آن‌هاست و از طرفی اعتقاد به انتظار و امید به فرج را امری مقدس و وظیفه­ای شرعی دانسته­اند؛ امری در ردیف شهادت و جهاد می­باشد:

المنتظر لأمرِنا کالمتشحّط بِدمه فی سبِیلِ اللهِ؛ منتظر امر ما مانند کسى است که در راه خدا به خون خود درغلتد (صدوق، ۱۳۸۰، ج‏۲: ۵۴۸).

موضوع انتظار ظهور حضرت حجت، آخرین امام زنده و حاضر شیعیان در عصر غیبت، یکی از مهم‌ترین عناصر تفکر شیعی می­باشد. این عنصر است که شیعه را از دیگر فرقه‌های اسلامی متمایز می‌سازد و به عنوان مهم‌ترین عامل تحرک و پویایی شیعیان و امید آنان به آینده روشن جهان شمرده می‌شود. به همین دلیل، بزرگ‌ترین دغدغه و آرمان انسانی آنان، فرارسیدن زمان قیام حضرت بقیت‌‌الله الأعظم۴ است که موجب می‌شود همواره با شوق فراوان، تعجیل در ظهور آن مصلح جهانی از خداوند بخواهند (صمدی، ۱۳۸۶: ۵۷). به عبارت دیگر، هدف اصلی از انتظار، زنده نگه داشتن روح امید و نشاط، احساس تعهد و مسئولیت و پیوند روحی با امام موعود است (حاتمی، ۱۳۸۵: ۱۶۹).

نتیجه

«امید»، از مسائل مهم و اساسی در عرصه فردی و اجتماع است و برای بسیاری از موضوعات اجتماعی نقش محوری دارد. طبیعی است موضوع امید در ادیان، مخصوصا ادیان ابراهیمی که داعیه اصلاح فرد و اجتماع را دارند، به نحو خاص و ویژه­ای مطرح گردد.

این موضوع در سه محور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است:

۱. امید به آینده: این نگاه، برای ایجاد روحیه امید به آینده و عدم یاس از وضعیت موجود است تا ضمن ایجاد بارقه­های امید، آن‌ها را از خمودی رهایی دهد و با ترسیم آینده­ای بهتر از امروز، موجبات گذر از وضعیت موجود را فراهم سازد.

۲. امید به آخرالزمان: این محور از اهمیت ویژه­ای برخوردار است که در قسمت اول آن تاریکی و خطر و آسیب­های فراوانی به چشم می­خورد. ادیان ابراهیمی برای حفظ ایمان  و برون رفت از این ورطه، راهکارهایی ارائه کرده­اند. قسمت دوم سراسر نور و زیبایی و عدالت است که این دوره میعادگاه امید بشر است.

۳. امید به آمدن منجی: در این محور، امید به آمدن فردی الاهی از نسل پاکان متصور می­گردد. این امید نسبت به دو امید قبل از جایگاه ویژه­ای برخوردار است؛ چون از طرفی مکمل مقوله امید است و از طرفی مهم‌ترین مصداق برای امید به آینده و آخرالزمان می­باشد. این امید به منجی است که موجب پویایی و نشاط و معنابخشی در جامعه می­شود؛ پناهگاهی معنوی برای مردم  و زمینه­ساز رشد و تعالی بشر و محرکی برای نبرد با ظلم و ستم و انقلاب قلمداد می‌گردد؛ تسکین دهنده­ای نیرومند برای پیروزی بر مصایب و مشکلات می­باشد و از عوامل مهم برای انسجام اجتماعی به شمار می­رود.

بدیهی است هر کدام از ادیان که نسبت به امید و منجی تصور واضح‌تری ارائه کنند، در رسیدن به موارد مذکور، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی توفیق بیش‌تری دارند. در این بین، نگرش شیعه از مقوله امید بیش از همه ادیان و مذاهب است که این امید و منجی در بسیاری از مسائل نقش محوری و کلیدی خود را نشان داده، دارای کارکردهای بسیاری است.
منابع

قرآن کریم

۱. ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم‏ (۱۳۹۷ه‍.ق). الغیبه، ترجمه علی‌اکبر غفارى، اول، تهران، نشر صدوق‏‏‏.

۲. پاینده، ابو القاسم‏ (۱۳۸۲). نهج الفصاحه، چهارم‏، تهران، دنیاى دانش.

۳. پور سید آقایی، زهرا سادات (۱۳۸۸). بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال، مشرق موعود، شماره ۱۲، سال سوم، قم، آینده روشن.

۴. تمیمى آمدى، عبد الواحد (۱۳۶۶). تصنیف غرر الحکم و درر الکلم‏، ترجمه مصطفى درایتى‏، قم، دفتر تبلیغات‏.

۵. حاتمی، محمدرضا، تجلی امید در فرهنگ مهدویت، قم، فصلنامه مشرق موعود، پیش شماره، سال اول، تابستان ۸۵.

۶. رسول زاده، عباس (بهار۱۳۸۹). آخرالزمان و حیات اخروی در یهودیت و مسیحیت، شماره۲، قم، معرفت ادیان.

۷. شجاعی زند، علی رضا (۱۳۷۹). آنک مسیح… اینک انسان، قم، فصلنامه هفت آسمان، شماره ۸، سال دوم.

۸. شرفی، محمدرضا (۱۳۸۲). مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان شناختی انتظار، شماره ۳۸، قم، موعود.

۹. شیخ صدوق (۱۳۸۰). کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه پهلوان، اول: قم، دار الحدیث.

۱۰. شیخ صدوق (۱۳۸۵). علل الشرائع‏، اول، قم، کتاب فروشى داورى‏.

۱۱. شیخ صدوق (۱۳۹۵ه‍.ق). کمال الدین و تمام النعمه، دوم، تهران، اسلامیه.

۱۲. صادق‌نیا، مهراب (۱۳۸۶). درآمدی بر آموزه نجات‌بخش در مسیحیت، مشرق موعود، شماره ۴، سال اول، قم، آینده روشن.

۱۳. صمدی، قنبرعلی (۱۳۸۶). تأثیر مردم در تعجیل در ظهور، مشرق موعود، شماره ۴، سال اول، قم، آینده روشن.

۱۴. طاهری، محمد حسین (۱۳۹۰). یهودیت، اول، قم، مرکز بین المللی المصطفی.

۱۵. طوسى، محمد بن الحسن‏ (۱۴۱۴ه‍.ق). الأمالی، اول، قم، دار الثقافه‏.

۱۶. کلاپرمن، ژیلبرت و لیبی (۱۳۴۹). تاریخ قوم یهود، ترجمه مسعود همتی، اول، تهران، نشر گنج دانش.

۱۷. کتاب مقدس (۱۸۹۵م). ترجمه قدیم، سوم، ایلام، بی‌نا.

۱۸. کلباسی اشتری، حسین (۱۳۸۵). عناصر و نوشته‌های پیش گویانه در عهد عتیق، مجله پژوهش­های فلسفی.

۱۹. کلینى، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷ه‍.ق). الکافی، چهارم، ترجمه على اکبر غفارى، تهران، دار الکتب الإسلامیه‏.

۲۰. کِنت، جان (۱۳۸۳). ویژگی و امکان الاهیات مسیحی در روزگار ما، ترجمه: محمدرضا بیات، شماره ۲۱، سال ششم، قم، هفت آسمان.

۲۱. گرینستون، جولیوس (۱۳۸۷). انتظار مسیحا در آیین یهود، دوم، ترجمه حسین توفیقی، قم، دانشگاه ادیان.

۲۲. مجلسى، محمد باقر (۱۳۷۸). مهدى موعود، ترجمه بحار الأنوار، بیست و هشت، تهران، اسلامیه‏.

۲۳. مجلسى، محمد باقر (۱۴۰۳ه‍.ق). بحار الأنوار، دوم، بیروت، دار إحیاء التراث‏.

۲۴. محمدی مظفر، محمد حسن (۱۳۸۹). گونه شناسی اندیشه منجی موعود درقرآن و سنت نبوی، اول، قم، دانشگاه ادیان، ۱۳۸۹ش.

۲۵. محمدی، محمد حسین (۱۳۹۰). آخرالزمان در ادیان ابراهیمی، دوم، قم، بنیاد حضرت مهدی، چاپ دوم.

۲۶. مطهرى، مرتضی (۱۳۸۷). ‏ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى‏، ج۲۷، تهران، صدرا.

۲۷. مک گراس، آلیستر (۱۳۸۴). الهیات مسیحی، اول، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان.

۲۸. میشل، توماس (۱۳۸۷). کلام مسیحی، سوم، ترجمه حسین توفیقی، قم، دانشگاه ادیان.

۲۹. وحیدی مهرجردی، شهاب الدین (۱۳۸۹). در آمدی بر آیین پروتستان، اول، قم، نشر ادیان.

۳۰. هاکس، جمیز (۱۳۷۷). قاموس کتاب مقدس، اول، تهران، اساطیر.

 

محسن شریعتی  دانش آموخته سطح ۳ مرکز تخصصی مهدویت
مهراب صادق ­نیا استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب

 
[۳]. ر ک : شرفی، محمدرضا، مقدمه ای بر آثار تربیتی و روان شناختی انتظار،موعود، شماره ۳۸:۲۲.
[۴]. «انتظار فرج»، مفهوم وسیعی دارد و فرج و ظهور و حضرت مهدی۴ از مصادیق اهم این مقوله است.
منبع:[مجله شماره ۴۱ : فصلنامه علمی – ترویجی امامت و مهدویت – مقالات]

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=57450

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
1
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x