این زن ایرانی که وجودش پر از مهر و عطوفت است هرگز صاحب اولاد نشد و از ترس تنهایی و ناتوانی روزگار پیری تمام اموال خود را به دست یکی از اقوام همسر فقیدش سپرد و این فرد با سوء استفاده از اعتماد و تکیه گاه شدنی که لایقش نبود سرمایه زندگی و کاشانه خانم شاپوری را به تاراج می برد و وی را در خیابانها سرگردان رها می کند، او اکنون به کمک یک ارگان حمایتی بقیه عمر خود را در خانه سالمندان سپری می کند.
سالمندی دورانی متفاوت
سالمندی مصیبتی جانکاه نیست که به آن با دیدی منفی نگاه کنیم و برایش متاسف باشیم. واقعیت این است که سالمندی نیز مرحلهای از مراحل عمر است که زیباییهای خاص خودش را دارد ولی به دلیل ناآگاهی یا نداشتن زمینه مناسب، افراد به آن به دیده تاسف نگاه میکنند و نسبت به آن حساسیت نشان میدهند. البته کمتر کسی را میتوان سراغ گرفت که از دیدن تارهای سپید مویش ناراحت نشود و با دیدن چروکهای چهرهاش آهی از ته دل نکشد ولی اگر برای این روزهای زندگی هم تدبیر داشته باشیم میتوانیم براحتی با آن کنار بیاییم.
پس کسی که اینگونه میاندیشد بیگمان میداند که از همان روزی که متولد شده است شمارش معکوس زندگی او برای رسیدن به پیری آغاز شده است. پس با این تفکر، فرد میداند که پیری و سالمندی نه ترسناک است و نه مبهم بلکه راهی است که همه ما از ابتدای زندگی خود در آن گام نهاده و با طی کردن آن آزمودهتر و باتجربهتر میشویم.
اما برای اینکه از این دوران هم بخوبی استفاده کنیم باید دستورالعملهایی را به کار ببندیم که برخی از آنها به سلامت جسم و برخی دیگر به سلامت تصمیمهای ما بازمیگردد.
در دوران سالمندی به دلایل گوناگون از جمله ضعف و تحلیل قوای جسمی، طبیعی است که مصونیت در برابر تهاجم بیماریها و عوارض آن کاهش یابد، اما آنچه مهم است رویارویی با این تهاجم است. برخی سالمندان تصور میکنند که با هر ناخوشی، سلامت آنان در معرض خطر جدی قرار میگیرد و باید بیدرنگ پزشک دستور بستری شدن آنان را در بیمارستان صادر کند.
اما این طرز تفکر درست نیست و ما میتوانیم با رعایت دستورات ساده در محل زندگی خود بدون آنکه متحمل هزینههای زیاد شویم سلامت خود را حفظ کنیم. بیشتر پزشکان بر این باورند که رمز سلامت افراد سالمند فعالیتهای جسمانی و تمرینهای ورزشی متناسب با سن و سال سالمندان است که هم باعث سلامتی جسم و نیز موجب شادابی و احساس خوشبینی میشود.
به همین منظور از آنجایی که سالمندان جسم ضعیفی دارند پزشکان به آنان توصیه میکنند که بدن خود را همواره گرم نگه داشته و دستورات پزشک معالج خود را رعایت کنند. البته به یاد داشته باشید که مراقبتهای درمانی در محل سکونت به معنای مراجعه نکردن به پزشک نیست بلکه افراد سالمند بیش از دیگران نیاز به کنترل کردن وضعیت سلامت خود دارند.
مارال زنی نه چندان سالمند است که تا این لحظه ۱۴ سال از عمرش ر در خانه سالمندان سپری کرده است، وی که در ۱۱ سالگی روانه خانه شوهر شد، همسری خوب و مهربان در بر داشت تا ۱۵ سال پیش که همسر قنادش به دیار باقی می شتابد، مارال و یار وفادارش سالها به خوبی و خوشی کنار هم زندگی کردند تا اینکه ورشکست می شوند و مارال نیز که به دلیل از دست دادن دو پسر خود در کودکی بدش نمی آمد که ترک دیار کند، مال و اموال خود را می فروشند و برای ساخت یک زندگی جدید از شهرستانی سنتی و دوردست راهی تهران می شوند.
آنها در پستی بلندی های زندگی روزگار می گذرانند تا اینکه مارال شوهر مهربان را به دلیل سکته از دست می دهد، این زن عاشق تا به امروز که ۱۵ سال می گذرد از شوک از دست دادن مرد زندگی خود بیمار است و خود خواسته سالها است که زندگی در خانه سالمندان را به زندگی در کنار سه دختر خود ترجیح می دهد.
سالمندی و حرکت به سمت اتمام عمر مارال با شوک از دست دادن همسر شروع شد و ظاهرأ تمام هم نخواهد گردید، او که دخترانش نیز همه در سنین ۱۲ تا ۱۳ سالگی به خانه بخت رفته اند، آرزو می کند تا عروسی خوشبخت مانند خودش در کنار مرد زندگی خود باشند.
حتی مهربانی دختران و دامادهای مارال نیز نتوانسته است او را به زندگی و استفاده بهینه از باقی عمر وادارد و او هر روز به انتظار مرگ است تا عمری که بیهوده می داند تمام شود.
تبیان در این رابطه می نویسد: سالمند کیست؟به طور قراردادی، سن شروع سالمندی را ۶۰ سالگی قرار داده اند و این سن را به عنوان نقطه شروع پیری پذیرفته اند. هرچند در برخی افراد، پدیده پیری خیلی زودتر شروع می شود و در بسیاری دیگر، این پدیده چند سال به تعویق می افتد.
جمعیت سالمند به دو گروه تقسیم می شود:
پیران جوان:
این افراد در سنین ۷۵ – ۶۰ سالگی هستند و از نظر جسمی و روانی نسبتاً فعال اند و اگر به آنها فرصت داده شود، می توانند از نظر اقتصادی مانند افراد میانسال مولد باشند.
پیران پیر:
این افراد که معمولاً بالای ۷۵ سال هستند از نظر جسمی شکننده اند و مبتلا به اختلالات بینایی و شنوایی و گاه اختلالات روانی می باشند.
جایگاه سالمندان در پرتو تعالیم اسلامیبرخلاف فرهنگ غرب، که وجود سالمندان را در خانواده ها، زائدهای مزاحم می پندارند و می کوشند برای آنکه آزادی های شخصی شان محدود نشود و مزاحمی نداشته باشند، به نحوی آنان را از محیط خانه و روابط خانوادگی دور کنند و به ?خانه سالمندان? بفرستند، اسلام به آنان ارج می نهد و حرمت قائل است و به رعایت حقوق و احترام آنان سفارش کرده و به بهره گیری از تجارب و افکار پخته آنان تشویق می کند.
جای سالمندان، پیش از آنکه در آسایشگاه ها و سرای سالمندان باشد، کانون گرم و بامحبت خانه هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند، و از اندیشه آنان نیز استفاده شود، بالاخره آنان، حاصل یک عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و می توانند مشاور خوبی در تصمیم گیریهای زندگی باشند.
انتهای پیام/