گروه استانی ««کمال مهر»؛، افرادی به نام محیط بان هستند که تحت استخدام سازمان حفاظت محیط زیست به امور حفاظت و کنترل عرصه های طبیعی و حیات وحش کشور مشغول می باشند، محیط بانان سازمان حفاظت محیط زیست از نظر قوانین استخدامی، کارمند دولتی محسوب می شوند اما باتوجه به شرایط کاری وضعیتی شبیه به نیروهای انتظامی یا شبه نظامی دارند، این افراد فداکارانه در ارتفاعات سر به فلک کشیده، جنگلها، صحرا و هرکجای دیگری که موجودات بی پناه نیاز به حفاظت و دفاع دارند به خدمت مشغول بوده و گاهی در راه انجام وظیفه، سینه خود را آماج گلوله شکارچیان و متجاوزین به حقوق محیط زیست موجودات زنده می کنند.
مسعود صمدیه، ۴۳ ساله با ۲۱ سال سابقه خدمت برای دولت هم یک محیط بان است، وی که مدرک کارشناسی خود را سال جاری از دانشگاه محیط زیست اخذ کرده، براساس ارزشیابی سالانه و جمع بندی امتیازات، فعالیت ها و اقدامات مهم صورت گرفته به عنوان محیط بان نمونه استان البرز معرفی گردیده است.
این محیط بان نمونه استان البرز نیز مانند تمام محیط بانان فداکار کشور بخشی از دره ها و کوه های استان البرز در جاده چالوس را زیر سیطره حفاظت دارد و چشم های تیزبینش هر جنبنده ای را در منطقه تحت مأموریت، زیر نظر می گیرد تا هیچ خطری هستی او را تهدید نکند.
وی با حضور در دفتر تحریریه “تیتر۱” ساعتی را در جمع اعضاء و خبرنگاران این دفتر گذرانده و دغدغه ها و خاطرات تلخ و شیرین خود را با آنان در میان گذاشت.
در اینجا گفتگوی تفصیلی ما را با محیط بان نمونه استان البرز می خوانید.
مسعود صمدیه اینگونه سخن آغاز می کند: من در حین خدمت علاوه بر اینکه مأموریت مهمی برای حفظ و نجات جان موجودات زنده در محیط زیست دارم، خود را یک عکاس نیز می دانم و صحنه های بی نظیر حیات وحش را که هرکدام یک ماجرا دارد به ثبت می رسانم، وقتی که وارد کوه می شوم به تمام چیزهایی که پیش رو از درخت و صخره و حیوانات تا آسمان و خورشید و ابر، سلام کرده و دعای الهم اجعَل عواقب امورنا خیراً می خوانم.
یک کوله پشتی دارم که هزار جایش را دوخته ام، هی پاره می شود و من آن را تعمیر می کنم، کوله ام تمام دارایی و وسیله مهمی برایم در محیط زیست است، لقمه ای نان و پنیر، قمقمه آب و بعضأ کنسروهای غذایم را حمل می کند، گاهی مأموریتها و پیاده روی ها ما را کیلومترها از محل اصلی دور می کند و باید چند روزی در کوه و جنگل و صحرا قرار بگیریم و آن زمان است که اهمیت کوله پشتی مشخص می شود.
همیشه فکر می کنی پشت تپه پیش رویت اتفاق خاصی در حال رخ دادن است و برای همین می روی و می روی، هیچگاه خسته نمی شوی، فکر اینکه مبادا موجود زنده ای به کمک تو نیاز داشته باشد باعث می شود با عشق بگردی و گوشه و کنار ها را جستجو کنی، این کار سختی های خود را دارد ولی افرادی مانند من که کار خود را بسیار دوست دارند هرگز خسته نمی شوند، صدبار دیگر هم اگر بمیرم و زنده شوم محیط بان خواهم شد و قشنگی شغلی که دارم موجب می شود دریافت کم یا زیاد حقوق برایم اهمیت زیادی نداشته باشد.
در هر استانی چند محیط بان وجود دارد و در جاده چالوس استان البرز وظیفه محیط بانی با من است، در اصل تقریباً ۴۹ نفر محیط بان در کل استان البرز وجود دارد که من به عنوان محیط بان نمونه استان البرز انتخاب شدم و این مسئله وظیفه ای را که بر دوش دارم سنگین تر می کند.
چند پاسگاه در این زمینه وجود دارد که دوتا از آنها عملیاتی هستند و یکی از پاسگاه ها در بالا طالقان مسئولیتش با خودم است، پاسگاه عملیاتی در دل منطقه به این معنی است که وقتی شب در دل تاریکی به آن نگاه می کنی و در بیابان چراغی روشن می بینی، گویا فانوس دریایی روشنی را حس می کنی برای پیدا کردن راه در طوفان و سرما، مردم آن نقطه زیاد دچار مشکل برای بازگشت به منطقه زندگی خود می شوند و من با خودروی جیپی که داشتم، قدیم ترها به طور مداوم مردم را از نقاط کور به مقصد می رساندم، ولی حالا آدمیزاد کمتری در مناطق کوهستانی و صحرایی به چشم می خورد و در ۹ یا ۱۸ شبانه روزی که سرکار هستیم، تنها چوپانهای گذری مشاهده می شوند و اینکه مردم روستاها تا این حد کم شده اند مسئله ای رنج آور است.
وی با اشاره به زیبایی مراسم تقدیر از محیط بانان نمونه سراسر کشور در حرم ثامن الحجج(ع) اظهار می کند: وقتی که محیط بانان را از تمام اقصی نقاط کشور در کنار خود با لباس مقدسشان دیدم، و وقتی دسته جمعی صف بستیم و دست در دست هم با خواندن نوای آقا محیط بان تو ایم، آقا محیط بان تو ایم…. وارد صحن شدیم، اشکهایمان از چشمان جاری بود و به شغل و گذران عمر خود در این راه افتخار کردیم، صحنه ای کم نظیر در زندگی ام را مشاهده می کردم و برایم بسیار جالب بود، آنجا بود که هدفم برایم ارزشمند تر شد و کارهای زیادی است که باید در این راه انجام دهم.
مسعود صمدیه ادامه داد: ما در استان البرز گونه ای پلنگ شاخص داریم که باور کردنی نیست، به هر کسی که این را گفتیم باور نمی کرد تا اینکه عکس و فیلمش را گرفته و ظبط کردیم، با دوربین تله ای هایمان تقریبا تا تابستان امسال ۱۵ قلاده در استان البرز فقط دیده شده است، چون پلنگ را خیلی سخت می شود دید، ببینید شاخص ترین گونه هایمان در استان البرز پلنگ و علاوه بر آن خرس قهوه ای است، کل بز هم داریم که علاوه بر پلنگ و خرس شکار آنان در طالقان ممنوع است و بیشترین حیوان حیات وحشی که هم اکنون داریم کل بز است و به ترتیب بعد از آن پلنگ و خرس قهوه ای را داریم.
پلنگ آمارش از خرس بیشتر است، خرس کمتر پیدا می شود و امسال یک مورد دیده شد، خانمی در کوه برای چیدن زرشک حضور پیدا کرده و با خرس مواجه شده بود، پلنگ خیلی باهوش تر از خرس است و تیز تر و آرامتر از کنارت رد می شود و دیدنش خیلی سخت است، بیشترین پلنگ در استانهای البرز، مازندران و در تهران میان دامنه های البرز مرکزی وجود دارد، البرز جنوبی، البرز مرکزی و البرز شمالی مناطق ما است که از کندوان به پایین می شود استان البرز ما و رشته کوه هایش به الموت و لار و خرسنگ لار وصل می شود.
محیط بان نمونه استان البرز با اشاره به تله های زجر آوری که که گاهی شکارچیان سنگ دل برای شکار این حیوان زیبا کار می گذارند گفت: پراکنش پلنگ در این مناطق از هرجای دیگر کشور زیاد تر است، پلنگ را حتی در کویر هم دیده اند، هفته پیش در دیده بانی حیاط وحش عکسش را گذاشته بودند، پلنگ حیوان صخره و کوهستان است و هرگز نباید در کویر باشد، وقتی در کویر از آن عکسبرداری شده، چیز نادر و تعجب آوری است، یوز پلنگ یک نمونه در معرض انقراض و نماد حیات وحش ایران است که خطی از بالا تا گوشه لبش دارد، این حیوان بیشتر کویری است نه پلنگ و این نشان می دهد که باید بیشتر مراقب زندگی پلنگ در محیط زیست استانی خود باشیم.
صمدیه در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: زندگی کاری یک محیط بان خاطرارت زیادی دارد که به دلیل سختی کار شیرینی کمتری در آن به یاد می ماند، البته سختی های کار ما هم قشنگ است، کاری که سخت نباشد و روالی یکنواخت را طی کند، کاری کسل کننده است و به درد کسی نمی خورد، چند وقت پیش گزارشی داشتیم که گروهی متخلف به کوه آمده و چادر زده بودند، من بودم و یک سرباز که ساعت یک نصف شب با چراغهای خاموش برای پیدا کردن آنها به راه افتادیم، ماشین ها را جایی گذاشتیم و پنج شش ساعتی پیاده روی کردیم، هفت صبح رسیدیم بالای سر آنها، به سرباز گفتم تعدادشان زیاد است و اسلحه دارند، اگر تو می خواهی برگردی برگرد، از آنجا که گوشی ها هم آنتن نمی داد، آمدن نیروی کمکی هم کمی سخت به نظر می رسید، ارتفاع سه هزار تا به بالا آنتن ها کاذب است، همینطور که روی صخره ایستاده بودیم و عکس و فیلم های آنان را می گرفتم، رم دوربین را درآوردم و در لباسم گذاشتم که اگر درگیر شدیم و دوربینم را زدند مدرکی وجود داشته باشد.
وی افزود: ناگهان سایه دو نفر را بالای سرم با اسلحه دیدم ولی دقایقی بعد شروع به فرار کردند و ما هم دنبال آنها خیلی دویدیم، وقتی صدای گلنگدن کشیدن اسلحه آنان را شنیدم به سرباز گفتم بروی زمین بخوابد و خطاب به آنان گفتم سرباز را نزنید، من را بزنید که خوشبختانه ماجرا به خیر گذشت و کسی که میخواست شلیک کند لیز خورد و به پایین رفت، پس از آن تعقیب و گریز ادامه پیدا کرد تا ساعت نه شب، یعنی ۱۲ ساعت فقط ما دوندگی داشتیم.
این محیط بان البرزی با بیان اینکه گرفتن متخلف در کوه خیلی سخت تر از خیابان است گفت: گرفتن متخلفان اینجا اینگونه نیست که بتوانی سریع زنگ بزنی و نیروی انتظامی برای دستگیری بیاید، در کوهستان آن کسی موفق تر است که زودتر آن یکی را ببیند، چه حیوان چه انسان، همیشه به همکارانم می گویم، ۵۰۰ متر به ۵۰۰ متر پاکسازی کنید بروید جلو تا اگر شکارچی شما را زودتر ببیند و این مسئله به کشته شدن حیوان و یا محیطبانان منجرب نشود، پیشگیری بهتر از درگیری است، متخلف از دور مأمور را که می بیند، می ترسد و فرار می کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود شکارچیان را مخاطب قرار داد و گفت: هموطن، ای شکارچی محترم، من برای تو ارزش قائل هستم، برای تو حرمت قائل هستم، تویی که اسلحه چندین میلیون تومانی تهیه می کنی و فشنگ را به قیمت ۷۰ هزارتومان به ازای هر یکی میخری، آن فشنگ را به روی سینه من محیط بان نگیر، ما جنگی با هم نداریم، جنگ من و تو باید با دشمنان این آب و خاک باشد، اگر تیر اندازی و هدف گیری را دوست داری بیا به اتفاق هم برویم و برای حفاظت از مرزهایمان بجنگیم، وقتی تو همکار مرا از فاصله ۵۰۰ متری هدف می گیری و به شهادت می رسانی، قلب کسی را نشانه گرفته ای که برای حفاظت از موجودات همین خاک سپر شده بود.
محیط بان نمونه افزود: البته ما برای شکارچیان قانومند نیز ارزش زیادی قائل هستیم و آنان هم به ما احترام می گذارند و این افراد هستند که خاطرات شیرینی از محیط بانی برای ما رقم می زنند، مانند زمانی که حیوانی را زخمی می بینند و به ما خبر می دهند.
صمدیه در ادامه سخنان خود به حمله پلنگ و خرس به محیط بانان اشاره کرد و گفت: سختیهای این کار آنقدر زیاد است که هرچه بگوییم تمام نمی شود و غیر از این خطراتی که ذکر کردم بسته به تغییر فصول هم مشکلات ما تغییر می کند، به طور مثال مجبوریم از محل پاسگاهی که حتی پل ندارد هر روز چند مرتبه از رودخانه عبور کنیم و برای گشت برویم و هربار باید خیس شویم که این مسئله یکسال است ادامه دارد، البته قبلأ پلی بود که بر اثر سیلاب خراب شد و حالا هر روز تن به آب میزنیم، موتورهایمان هم، همه اسقاطی های استان تهران است که قدیمترها به ما دادند و این موتورها بدون بیمه هستند و کاملأ خراب و پوسیده و ما نمی دانیم به چه ترتیب در کوهستان میشود این موتورها را برای گشت با خود برد، حتی قرار بود به پایگاهها اسب و قاطر بدهند که ما به همان هم راضی هستیم ولی هنوز این کار انجام نشده است.
این پاسبان محیط زیست البرزی افزود: با تمام این مشکلات و کمبودها و رقمی عادی که در فیش حقوقی ما ثبت شده و پرداخت می شود، به کار خود عشق می ورزیم، اینجانب با ۲۲ سال سابقه کار رسمی دولت و داشتن دو فرزند به مبلغ ۱۹۰۰ نزدیک شده است و این بعد از بخشیدن ۳۵ درصد بوده که به شخصه شکر گذار خداوند هستم، اگر هر انسان به کم قانع بود به زیاد هم قانع است و اگر به کم قانع نبود به زیاد هم قانع نخواهد شد و کجروی خواهد کرد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: خوشحالم شغل ما در رسانه ها مطرح شد تا همکاران زحمتکش و شهیدم را بشناسند گفت: کسی نمی دانست محیط بان چه کسی است، اگر مأمور افتخاری نیروی انتظامی هم باشید شاید خیلی لذت بخش نباشد ولی اگر مأمور افتخاری محیط بانی شوید افتخار و لذتی دیگر دارد و من به دانش آموزان شهر و استانم توصیه میکنم که به این مسئله توجه کنند و عضو افتخاری نگهداری از محیط زیست و موجودات زنده شوند تا هم خود نشاطش را درک کنند و هم موجودات زنده و زیستگاه های طبیعی برای آیندگان حفظ شود،
انتهای پیام/