مصاحبه شما بسیار تعجب آور، بهت آمیز و قابل تامل است، وجود تناقضات رفتاری و گفتاری شما در این گفت و گو قابل کتمان نیست؛ لذا بر آن شدیم ضمن نقد مطالب گفته شده سوالاتی را در این خصوص مطرح نماییم که از جنابعالی به عنوان نماینده مردم در شورای اسلامی شهر کرج انتظار می رود با سعه صدر پاسخگوی این سوالات باشید.
بدیهی است که هنر، گستره وسیعی داشته و طبق آن، می توان هر شخصی را که دانش، استعداد و توانایی انجام هر کاری را بیشتر از دیگران داشته باشد، هنرمند نامید. چه این استعداد و توانایی در جهت مثبت باشد و چه در جهت منفی و چه بدون جهت…
مذهب و هنر در امتداد یکدیگرهستند نه در مخالفت هم ،انسان برای رسیدن به معنا نیاز به قاعده دارد. حتی در غرب نیز اگر نمی توانستند قاعده ای برای هنر تعریف کنند، هنری شکل نمی گرفت. قاعده بنیان هنر است و هنرمند بدون قاعده هنرش قابل اندازه گیری نبوده و نمی توان آن را ارزشیابی کرد . در این جوامع تمامی نظریات هنری که تعداد آنها بسیار زیاد است ،از قاعده ای خاص تبعیت می کنند چراکه بدون وجود این قواعد نه هنری باقی خواهد ماند و نه نظریه ی قابل بررسی؛ در کشور ما که اساس و شالوده زندگی فردی و اجتماعی مذهب و دین مبین اسلام است چگونه می توان هنر را تافته ای جدا بافته از این مقوله دانست.
با تاکید بر اینکه انسان برای رسیدن به معنا نیاز به قاعده دارد و قاعده بنیان هنر است آیا در کشور اسلامی ما نمی توان بهترین قاعده را برای هنر مذهب دانست؟
گنبدهای آبی رنگ ،کاشی کاری های زیبا واشعار نغز شعرای اسلامی و بطور کلی هنر فاخر اسلامی، ریشه در آیین و مذهب ما دارد و چه بسا پیش از دوران درخشان رنسانس غربی شکل گرفته است؛ حال چگونه امروز مذهب مانع از رشد و ارتقا سطح هنر در جامعه است؟ وامروزه حذف مذهب و تبعیت از رنسانس بی هویت غربی باعث پیشرفت و ارتقا هنر در جامعه می باشد؟
تعریف مذهب از هنر از انچنان ظرافت و ژرفی برخوردار است که در هیچ یک از نظریات مدرن و پست مدرن چنین تعبیر هنرمندانه ای یافت نمی شود .
خداوند، همان گونه که برخی هنرمندان داستان سرا را، به دلیل انگیزه منفی آنها مورد سرزنش قرار می دهد، سوره یوسف را به عنوان یک شاهکار هنری در زمینه داستان سرایی مطرح می نماید، و با وجود این که از دنیا به عنوان کالایی بی ارزش و زودگذر یاد می کند، انسان را به دقت در هنر آفرینش و ظرافت های آن دعوت می کند.
بنابراین می توان به صراحت گفت خداوند متعال بهترین وزیباترین قاعده را برای هنر و هنرمند ترسیم کرده است اما مشکل از آنجا بوجود می آید که می خواهیم به هر عملی در سایه به اصطلاح هنر، اثر هنری گوییم .
مقوله سکولاریسم از آنجا شکل می گیرد که فرد گمان می کند مذهب مانع رشد و ارتقای او می شود، اما اصل و بنای یک مذهب برای رساندن انسان به کمال شکل گرفته و حذف این موضوع نتیجه ای جز گمراهی ، کج روی و در نهایت زوال انسان نخواهد داشت.
برای ثبت نام در انتخابات شورای شهر یکی از شروط تعیین شده “التزام عملی به دین مبین اسلام” است و جنابعالی این شرط را پذیرفته و بر همین اساس تائید صلاحیت شده اید،چگونه است که در حال حاضر مذهب که یکی از مهم ترین ارکان دین اسلام است را نکوهش و آن را مانعی برای رشد هنر و تخلیه انرژی می دانید؟
اگر به پوشش چادر به عنوان نمادی از مذهب، اعتقاد قلبی و عملی داشته باشید با قدم زدن در سطح شهر نه ساعاتی بلکه دقایقی یقینا از پوشش برخی جوانان حیرت زده خواهید شد لذا چگونه جنابعالی که از پوشش چادر استفاده می کنید فقرو ولنگاری فرهنگی موجود را حس نکرده اید؟
سوالات دیگری نیز در این خصوص مطرح است که امید پاسخگویی شفاف و مسئولانه را از شما داریم:
-به نظر شما چگونه مذهب را از هنرمی توان تفکیک کرد؟
-از دیدگاه شما لزوم تفکیک هنر از مذهب چیست؟
-چارچوب مدنظر شما برای ارائه هنر در سطح شهر چیست واصولا جنابعالی چه شاخصه هایی را برای هنر مدنظر دارید؟
-اگر عملکرد اداره ارشاد در سطح شهرقابل دفاع است،هنرمندان در چه زمینه ای در تنگنای هنری قرار دارند و چرا نمی توانند آثار خود را به نمایش عموم گذارند؟
– دیدگاه شما نسبت به ناهنجاریهای فرهنگی چیست و اصولا چه چیز را ولنگاری فرهنگی در سطح شهر می دانید که کلانشهر کرج را فاقد آن دانسته اید؟
-اینکه بیان داشته اید هنرمند هرجایی باشد تخلیه انرژی صورت می گیرد دقیقا به چه معناست؟
کلام آخر: خواهر گرامی این چند سطر با رویکردی خیرخواهانه و دلسوزانه تنظیم شده وامید است جنابعالی با بازنگری درگفته های اخیر، نسبت به این یادداشت مسئولانه برخورد کرده و پاسخ ابهامات مطرح شده را با سعه صدر بدهید.
انتهای پیام
نویسنده: ولی الله صاحبکاری