سکوت فدراسیون به امید صعود احتمالی به جام جهانی مهمترین دلیل فدراسیون برای توجیه کار خود است. تاج که با شعار مدیریت متفاوت از علی کفاشیان به صحنه رقابت امد و بدون حمایت طیف های مختلف مجمع ، شانسی برای صندلی ریاست نداشت حالا خود را با معضلات متعدد در تصمیمگیری روبرو می بیند که ظاهرا راه حلی برای برون رفت از آن نمی بیند. این مشکلات از انتخاب دبیرکل و رییس سازمان لیگ گرفته تا خواسته های خارج از عرف و منطق کارلوس کیروش همه لاینحل و بدون جواب مانده است.
اتفاقات اخیر ، و درگیری کیروش با سرمربی آرام و صبور پرسپولیس برانکو ایوانکویچ این بار زنگ خطر فوتبال کشور را به صدا دراورده است. اینکه کیروش همیشه یک پای دعواست و اینکه تاج همیشه حق را به کیروش می دهد و حتی او را دلسوز فوتبال ایران و نه تیم ملی معرفی می کند نشان از سردرگمی و اشتباهات مدیریتی در فدراسیون و فصلی پرحاشیه در فوتبال را می دهد که توانمندی فدراسیون در اداره فوتبال را دچار چالشی اساسی می کند. برخی از منتقدین مدیریت سابق فدراسیون در حال حاضر اعتقاد دارند که مدیریت کفاشیان در باره سرمربی تیم ملی واقع بینانه تر از مدیریت فعلی بوده است.
ولی چیزی که در حال حاضر فوتبالدوستان را نگران کرده قسمت عمده آن به عدم تعامل سرمربی تیم ملی با مربیان داخلی و لیگ و لجبازی ها و شبنامه های اوست که مهدی تاج به نظر ناتوان در کنترل او به نظر می رسد. در این بین رفتارهای از سر لجبازی کی روش در نادیده گرفتن برخی قوائد عرفی در جمهوری اسلامی ایران مانند استفاده از از فیس بوک به جای سایت رسمی فدراسیون و حتی انتشار ارنج تیم ملی در آن ، استفاده از پوشش لباس نامتعارف در حین بازی های اخیر دوستانه و جمله معروف “هیچ کس نمی تواند دهان مرا ببندد” به خوبی نشان دهنده عدم توانایی فدراسیون در مدیریت سرمربی تیم ملی است چه در شرایط عادی این موارد حتی می توانست منجر به ورود کمیته اخلاق به ماجرا گردد همانطور که قبلا در مورد آنالیزور تیم ملی چنین اتفاقی افتاده بود. به نظر می رسد کی روش در ایجاد حاشیه حتی از برخی همتایان داخلی پرحاشیه و همیشه معترض خود نیز فراتر رفته و به جای مربیگری در تیم ملی به دنبال حاشیه سازی است.
در حال حاضر با توجه به اینکه احتمالا فدراسیون و مدیریت آن از اداره اوضاع ناتوان می نماید شاید برگزاری مجمع فوق العاده و نقش قوی تر هیات رییسه در این میان بتواند شرایطی را فراهم کند تا فوتبال به جاده آرامش بازگردد و سرمربی همیشه معترض تیم ملی نیز به جاده اصلی یعنی هدایت تیم ملی بازگردد. ، تا کمی محمکتر با برخی از خواسته های نابجای سرمربی فوتبال برخورد کنند .