کمال مهر:امام هادی(علیهالسلام) در حدیثی فرموده است: «خدای متعال ازدواج را مایه الفت دلها و پیوستگی نسبی قرارداد. به وسیله آن، رشتههای خویشاوندی را به هم پیوست و آن را مایه مهر و محبت ساخت. در این کار برای مردمان نشانههایی از قدرت و رحمت خداوند است.»[۲]
از این رو در ابتدا بر والدین، اقوام و نهادهای ذیربط لازم است که نسبت به مهیا کردن مقدمات این سنت الهی اقدام کنند و در مرحله بعد بر جوانان، چه دختران و چه پسران است که بناء و اساس زندگی خود را به دور از تکلفات و تشریفات اضافی و اجتناب از شرایط سخت، قرار دهند.
تشکیل کانونی به اسم خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا این مسأله چه بسا برای هر فردی در طول زندگی خود، یکبار رخ میدهد و باید شریکی را انتخاب کند که بتواند مادر فرزندان و مربی کودکان و یا آنکه پدر فرزندان، مسئول و مدیر خانواده باشد که در صورت گزینش و انتخاب درست و صحیح، منجر به اعتبار، عزت و آبروی طرفین خواهد شد. لذا عقل و منطق چنین قضاوت میکند که در مورد انتخاب همسر، بررسیهایی به عمل آید.
امام رضا(علیهالسلام) در این باره فرموده است:«إنّما النِّکاحُ رِقٌّ، فإذا أنکَحَ أحَدُکُم وَلِیدَهً فقد أرَقَّها، فَلینظُر أحَدُکُم لِمَن یرِقُّ کَرِیمَتَهُ؛ ازدواج طوق بندگی است؛ بنابراین، هر کس از شما دختر خود را شوهر دهد، او را به بندگی داده است. پس، هر یک از شما باید بنگرد که دختر خود را به بندگی چه کسی میدهد.»[۳]
بنابراین چه دختر و چه پسر، لازم است که قبل از ازدواج از همدیگر به قدر ضرورت شناخت داشته باشند؛ اعم از روحیات، عادات، اخلاق،سلامت فیزکی و روحی. پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «تَزَوَّجُوا فی الحِجزِ الصالح، فانَّ العِرقَ دسّاسٌ؛ با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد.»[۴]
انتخاب همسر
همچنین خانوادهها باید توجه داشته باشند که فرزند با ایمان خود را در اختیار فردی که در محیطهای خاص بزرگ شده و اهل حق و حقیقت نیست و به نوعی در گرداب انحراف دست و پا میزند، قرار ندهند.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «اِیاکُمْ وَ خَضْراءَ الدِّمَنْ، قِیلَ: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَ ما خَضْراءُ الدِّمَنْ؟ قالَ: اَلْمَرْأَهُ الْحَسْناءُ فی مَنْبَتِ السُّوءِ؛ از خضراء الدمن (گیاه روییده در مزبله) دوری کنید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراء الدمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی که در خانواده فاسد رشد کرده است.»[۵] و یا اینکه در حدیثی دیگر آمده است؛ «و ایّاکَ انْ تُزَوَّجَ شارِبَ الَخَمْر فان زَوَّجْتهُ فکانما قَدّتْ الی الزّنا؛ اجتناب کن از این که دختر خود را به شرابخواری بدهی که اگر او را به چنین تبهکاری شوهر دهی، گویا آن که آن پاکدامن را به زنا داده ای؟!»[۶]
مراسم جشن عروسی
در فرهنگ دینی تاکید بر این است که این مراسم بهتر است در شب برگزار شود؛ کما اینکه عروسی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) با امیرمومنان علی(علیهالسلام) شب هنگام برگزار شد.
امام رضا(علیهالسلام) در این باره به تأسی از جد بزرگوارشان فرمود: «مِن السّنهِ التّزویج باللّیل لأنَّ اللّه جَعَلَ اللیل سکَناً و النساء انما هُنَّ سُکن؛ از جمله مواردی که جزء سنت است، عروسی در هنگام شب است؛ زیرا خدای متعال شب را مایه آرامش قرار داده و زن هم موجب تسکین روحی است.»[۷]
پذیرایی، ولیمه و غذا دادن به دیگران به هنگام مراسم ازدواج و عروسى، از شیوههاى مطلوب و پسندیده و نشانه کرامت و بزرگوارى است؛ به طوری که در این باره، امام رضا(علیهالسلام)فرموده: «مِنَ السّنّهِ اِطْعامُ الّطعام عند التّزویج؛ از جمله سنتهاى اسلامى به هنگام ازدواج، اطعام طعام است.»[۸]
در مورد مهمانی و غذا دادن به هنگام عروسی، ذکر دو نکته ضرورى است:
۱. از اسراف و ریخت و پاشهاى بیجا باید جدا خودداری کرد.
۲. در کنار سفرههاى ولیمه و مهمانی، نباید صرفا افراد مرفه و ثروتمند حاضر شوند و افراد فقیر و نیازمند از آن محروم گردند. پیغمبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله) پیروان خود را از این قبیل ولیمهها به شدت نهى فرموده است.[۹]
در دو خانواده، یعنی خانواده عروس و داماد بر طبق عرف و سنت و رعایت موازین شرعی و به دور از افراط و تفریط لازم است در خصوص مهریه با هم توافق کنند. ناگفته نماند که خودداری از رساندن مهریه به عروس، هم حرام و هم گناه است؛ همچنان که امام علی بن موسیالرضا(علیهالسلام) فرمود: «انَّ اللّه تعالی غافِرُ کُلّ ذنبِ الّا مَنْ جَحَدَ مهْراً أو…؛ خدای متعال هر گناهی را مورد آمرزش قرار میدهد، مگر گناه انکار مهر زن یا…»[۱۰]
البته از سوی پیغمبر اکرم در مورد بخشش مهریه، خطاب به زنان نیز توصیه شده است؛ اگر زمینه مناسبی در مورد بخشیدن مهر خود به همسر مشاهده کردید، از آن که نشانه سخاوت و کرم است، چشم پوشی نکنید.
خدای متعال از همسران علاوه بر محبت، مودّت هم میخواهد
امام رضا(علیهالسلام) فرموده: «اگر نسبت به کسی محبت و علاقهای دارید، آن محبت و علاقه را اظهار کنید؛ زیرا ابراز دوستی نیمی از خردمندی به شمار میآید.» پس زن و شوهر لازم است عواطف خود را در مورد همدیگر آشکار کنند و در این باب نباید خجالت و شرمساری نسبت به هم داشته باشند.
در مورد تاکید بر محبت میان زوجین همین کافی است که خدای متعال در سوره روم مودت و محبت میان همسران را یکی از نشانههای خود بیان میکند. «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و از نشانههای قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر میکنند.»[روم، ۲۱]
مودّت غیر از محبت است؛ محبت یعنی من قلبا همسرم را دوست داشته باشم. مودّت یعنی ابراز کنم. علامه طباطبایی(رحمهالله) در این باره اظهار داشتند: «ما لغتهایی داریم مانند خضوع و خشوع؛ خشوع یعنی یک تأثر قلبی و درونی؛ بدین معنی که من در درونم عظمت یک کسی را میفهمم و میبینم چه قدر شخصیت بزرگی دارد، ولی وقتی خم میشوم و به او احترام میگذارم و نسبت به او فروتنی میکنم، به این میگویند خضوع. همان طوری که در آموزههای دینی، یک خشوع داریم و یک خضوع، در مسأله محبت و مودّت هم همین گونه است؛ محبت، قلبی و درونی است و مودّت، ابراز آن محبت است. خدای متعال، از ما محبت نمیخواهد، بلکه مودّت میخواهد.»[۱۱]
احترام متقابل
احترام متقابل میان زن و شوهر به صورتها و گونههاى مختلفى مىباشد که به نمونههایى از آن اشاره میکنیم؛
الف) سلام به همدیگر
سلام، معمولا نوعى بیان و ابراز محبت، دوستى و محبت در شروع گفتوگو و هنگام داخل شدن به منزل است. سلام، همچنین نوعى اظهار ادب و احترام است؛ امام علی(علیهالسلام)فرموده: «هر تازه واردى در محیط نامأنوس، حیرت زده میشود، براى آرامش خاطر، سخن خود را به سلام آغاز کنید.»[۱۲]
همچنین حضرت در جایی دیگر فرمود: «عَوِّد لِسانَک لین الکلام و بَذْلَ السَّلام یکْثُرْ مُحِبّوکَ و یقِلَّ مُبْغِضُوک؛ زبانت را به نرم و لطیف گویى و سلام کردن عادت بده تا دوستدارانت زیاد و دشمنانت اندک گردند.»[۱۳]
شروع و آغاز کلام با سلام، نوعی اظهار تمایل به ارتباط کلامی و نوعی اظهار علاقه است. مطمئنا کسی که سلام میکند، با این کارش، دوستی و محبت را بین خود و همسرش ایجاد میکند و همچنین باعث از بین رفتن کدورت و دشمنی فی مابین میشود.
ب) رعایت ادب در برخورد با همسر
کردم از عقل سؤالى که ایمان چیست آدمیزاده اگر بىادب است انسان نیست
عقلدر گوشم گفتکه ایمان ادب است فرق ما بین بنى آدم و حیوان ادب است
یکی دیگر از مصادیق احترام و تکریم همسر، رعایت ادب در مقابل همسر است؛ به طوری که طبق آموزههای اسلامی، ادب جزء نیکوترین هدیهها به همسر است؛ امام علی(علیهالسلام) در این باره فرمود: «حُسنُ اَدَبْ خیرُ موازرٍ و افْضَلُ قرینٍ؛ ادب نیکو بهترین کمک کار و برترین همراه است.»[۱۴]
همچنین حضرت در جای دیگری فرمود: «سَبَبُ تزکیهِ الأخلاقِ حُسنُ الأدَبِ؛ ادب نیکو سبب تزکیه و پاکسازى اخلاق است.»[۱۵]
به کارگیرى الفاظ نامناسب یا رکیک و رعایت نکردن عفت کلام، علاوه بر اینکه از مراتب معنوى انسان کم میکند، باعث از بین رفتن صمیمیت و محبت در بین همسران مىگردد و آنان را نسبت به همدیگر جسورتر مىکند.
ج) استقبال و بدرقه از همسر
استقبال و بدرقه از همسر به هنگام وارد شدن به منزل و به هنگام بیرون رفتن، نشانه علاقه و صمیمیت میان آنهاست. این واکنش زن، موجب افزایش مهر و محبت میان خود و همسرش میشود و با این کار به همسرش این القاء را میکند که در نبود او دلتنگ و از آمدنش خوشحال میشود و این کار باعث جذب شدن مرد به خانه و وقت گذاشتن بیشتر برای خانواده میشود.
طبق آموزههای دینی، این کار زن از وظایف اخلاقی او به حساب میآید؛ در روایتی از پیغمبراکرم(صلىاللهعلیهوآله) آمده است که فرمود: «حَقُّ الرَّجُلِ عَلَى المَرْأهِ اِنارَهُ السِّراج وَ إصْلاحُ الطَّعام وَ أنْ تَسْتَقْبِلَهُ عِندَ بابِ بَیتِها فَتُرَحِب؛ حق مرد بر زن آن است که چراغ خانه را روشن کند(حفظ منزل نماید) غذا را آماده کند و هنگام ورود مرد به خانه، تا جلوى در به استقبال او برود و به او خوش آمد بگوید.»[۱۶]
در حدیث دیگری آمده؛ جاء رجل إلى رسول الله(صلىاللهعلیهوآله) فقال: «إنَّ لى زوجه إذا دَخَلْتُ تلَّقْتَنى و إذا خرجتُ شیعتنى و إذا رأتنى مهموماً قالَتْ لى: ما یهمّک، إنْ کُنْتَ تهتّم لرزقک فقد تکفّل لکَ به غیرک و إنْ کنْتَ تهتّم بأمر آخرتک فزادک الله همّاً، فقال رسول الله(صلىاللهعلیهوآله): اِنَّ الله عمّالاً و هذه مِن عمّالِهِ، لها نصف أجر؛ شخصى خدمت پیامبر اکرم شرفیاب شد و عرض کرد: همسرى دارم که وقتى به خانه مىآیم به استقبالم مىآید و مرا در بر مى گیرد و چون از خانه بیرون مىروم، مرا بدرقه مىکند و هر گاه مرا غصهدار مىبیند، مىگوید: چرا غصه مىخورى؟ اگر براى رزق و روزى غصه مىخورى، اینکه غصه ندارد و خداوند ضامن رزق و روزى است، ولى اگر براى آخرت غصه مىخورى، این غصه جا دارد. پیامبر به او فرمود: خداوند در زمین کارگزارانى دارد که این زن تو یکى از آنها است و خداوند نصف اجر شهید را به او مىدهد.»[۱۷]
جان گرى، یکى از روانشناسان غربى و یکى از کسانى که در مشاوره و مسائل خانواده، مطالعات زیادى کرده است، مىنویسد: «اگر همسران در طول شبانه روز حداقل چهار بار همدیگر را دربر گیرند و اظهار محبت به همدیگر بکنند و به ویژه این کار را در موقع ورود همسر به خانه انجام دهند، بسیار در روابط آنان مؤثر خواهد بود.»[۱۸] «بر اساس تحقیقاتی نیز ثابت شده که تماس مکرر، به واکنش عاطفى مثبت مىانجامد و باعث نزدیکى بیشتر مىگردد.»[۱۹]
د) قدردانی و تشکر از همسر
هر فردى به طور طبیعى علاقه دارد که از نیکی، محبت و فداکارى دیگران تشکر کند و همچنین علاقه دارد از او هم تشکر شود. از این رو زن و شوهرها لازم است که از همدیگر در برابر کارهایی که انجام میدهند، تشکر کنند. تشکر و قدردانی بازتاب عاطفی محبت و خوش خلقی در روح و روان آدمی است.
امام رضا(علیهالسلام) در روایتی فرموده: «مَنْ لَمْ یشکُرِ المُنْعِمْ مِنَ المَخلوقینَ لم یشکرِ الله عَزَّوجَلَّ؛ هر کسى از فردى که به او خوبى کرده تشکر نکند، شکر خداى عزّوجل را به جاى نیاورده است.»[۲۰]
و یا اینکه در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) آمده است که فرمود: «خیرُ نِسائِکُم الّتى إنْ أعْطِیتْ شَکَرتْ وَ إنْ مُنِعَتْ رَضَیتْ؛ بهترین زنان شما آن بانویى است که اگر به او چیزى دهند(و یا خدمتى کنند) سپاسگزارى مىکند و چنانچه از او باز گیرند، راضى و خشنود مىشود.»[۲۱]
قدردانی و تشکر از زحمات همسر، یک فاکتور قوی در راستای پیوند عاطفی بیشتر همسران و یک عامل تعیین کننده در ایجاد دل بستگی و علاقهمندی بین آنهاست.
منبع:
[۱]. بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۲۲۲
[۲]. اصول کافی، ج۵، ص۳۷۳
[۳]. وسایل الشیعه، ج۱۴، ص۵۲
[۴]. کنزالعمال، ح۴۴۵۵۹
[۵]. تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص ۵۹۸، ح ۱۴۵
[۶]. بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۴۲
[۷]. ازدواج در اسلام، آیت الله مشکینى، ص۱۱۲
[۸]. تحف العقول، ص۵۲۳
[۹]. المحجه البیضاء، ج۳، ص۹۶
[۱۰]. بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۳۵۱
[۱۱]. نشریه خانه خوبان، شماره ۶۰، ص۱۳
[۱۲]. غرر الحکم، ص۵۷۹
[۱۳]. شرح غرر الحکم، ج۴، ص۳۲۹، ح۶۲۳۱
[۱۴]. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج ۳، ص ۳۸۴، ح ۴۸۱۵
[۱۵]. همان، ج۴، ص۱۲۱، ح۵۵۲۰
[۱۶]. مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۲۵۴
[۱۷]. وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۳۲
[۱۸]. مردان مریخى، زنان ونوسى، ترجمه نقیبى، ص۱۷۰
[۱۹]. روانشناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلامى، ص۲۴۰
[۲۰]. بحارالانوار، ج ۶۸، ص۴۴
[۲۱]. همان، ج۱۰۰، ص۲۳۹