گزارش کامل این جلسه از طریق رسانههاى گروهى پخش شد و متن دستخط وصیتنامه نیز در اختیار امت اسلامى قرار گرفت.
امام خمینى(ره) نگارش وصیتنامه سیاسى و الهى خویش را که در حقیقت پیام جاوید و خلاصه همه وصایا و پیام هاى زندگى ایشان است- در تاریخ 26 بهمن 1361 به پایان رسانده و نسخهاى از آن را طى پیامى به تاریخ 22 تیر 1362 نزد خبرگان اولین دوره مجلس خبرگان رهبرى به امانت سپردند.
اهمیت مراکز تعلیم و تربیت
از امور بسیار با اهمیت و سرنوشتساز مسئله مراكز تعلیم و تربیت از كودكستانها تا دانشگاهها است كه به واسطه اهمیت فوقالعادهاش تكرار نموده و با اشاره میگذرم. باید ملت غارت شده بدانند كه در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلك زده است قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراكز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع كشور به تعلیم و تهذیب و تربیت كودكان و نوجوانان وجوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریكا و شوروی فرو نمیرفت و هرگز قراردادهای خانه خرابكن بر ملت محروم غارتزده تحمیل نمیشد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمیشد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز دودمان پهلوی و وابستههای به آن اموال ملت را نمیتوانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پاركها و و یلاها بر روی اجساد مظلومان بنا كنند و بانكهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر كنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند.
اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه میگرفت ملت ما امروز گرفتار مشكلات خانهبرانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاكدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام میكند، از دانشگاهها به مراكز قوای سهگانه راه مییافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراكز فحشا و اعتیاد و عشرتكدهها كه هر یك برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده كافی بود، در هم پیچیده و این ارث كشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی، انسانی، ملی بود، میتوانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لكن چه غمانگیز و اسفبار است كه دانشگاهها و دبیرستانها به دست كسانی اداره میشد و عزیزان ما به دست كسانی تعلیم و تربیت میدیدند كه جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان با برنامه و نقشه دیكته شده در دانشگاهها كرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به كرسیهای قانونگذاری و حكومت و قضاوت تكیه میكردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل میكردند.
و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.
انتهای پیام/