تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 19 April , 2024
0

«عقل منفصل» حسن روحانی کیست؟/سیدحسن نصرالله به پیشنهاد و توسط چه کسی منصوب شد/شجاعت یک زن خبرنگار در میادین جنگ سوریه+عکس/ عبد صالح،فرزند روح‌الله

  • کد خبر : 24411
  • 03 اسفند 1392 - 0:53
«عقل منفصل» حسن روحانی کیست؟/سیدحسن نصرالله به پیشنهاد و توسط چه کسی منصوب شد/شجاعت یک زن خبرنگار در میادین جنگ سوریه+عکس/ عبد صالح،فرزند روح‌الله

گزارش اختصاصی /

 به گزارش گروه «پلاس خوان» کمال مهر؛در عرصه فضای مجازی تأثیر گذاری شبکه های اجتماعی در عرصه خبر قابل چشم پوشی نیست، کما اینکه حجم تولیدات و تبادل اطلاعات در حوزه های مختلف سیاسی فرهنگی و اجتماعی و موضوعات دیگر بر خروجی های رسانه ها نیز تاثیرگذار و بعضاً قابل توجه می باشد. حال اینکه پایگاه خبری و تحلیلی «کمال مهر» با در نظر گرفتن تحلیلی بر روند اخبار در سطوح رسانه های کشور با رصد دقیق در شبکه های اجتماعی به بازنشر مباحث قابل انتشار و بعضاً غیر قابل انتشار به این مباحث می پردازد.در ادامه می خوانید؛
——————————————————————————————-
عبد صالح | فرزند روح‌الله

KHAMENEI.IR‏در پلاس خود نوشت:

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در ششمین قسمت از مجموعه چندرسانه‌ای عبدصالح، با عنوان «فرزندان روح‌الله» خاطره‌ای از عطوفت و رأفت حضرت امام خمینی رحمه‌الله نسبت به خانواده شهدا را بازنشر میکند.
http://farsi.khamenei.ir/page?id=25380
لینک در آپارات | http://www.aparat.com/v/20aH7

 

————————————————————————————

شجاعت یک زن خبرنگار در میادین جنگ سوریه+عکس

محمدمسیح یاراحمدی در پلاس خود نوشت:

غدی فرنسیس ، خبرنگار مسیحی و ۲۵ ساله  که هر هفته برنامه ای به اسم خط تماس رو پنج شنبه ها به مدت یک ساعت از شبکه او تی وی لبنان در مورد وقایع سیاسی لبنان و سوریه پخش میکنه…
جرات مثال زدنی داره و همراه رزمنده های حزب الله در جنگ های سوریه همراه میشه (مقایسه کنید با خبرنگارهای صداوسیما که با کت و شلوار تو میدون اصلی دمشق وایستادن و از اوضاع آرام سوریه گزارش پخش می کنند ! ؛ البته مقایسه خنده داریه ) و اثرگذاری زیادی رو تو صحنه رسانه ای جنگ سوریه و خنثی سازی رسانه های جبهه مقابل تونسته ایجاد کنه.https://www.facebook.com/FrancisGhadihttp://www.youtube.com/playlist?list=PLavtn3ZqrC8KyNl_hMpGaDz1nlFuOVTDT
———————————————————————

چه کسی سید حسن نصرالله را به عنوان دبیرکل حزب الله پیشنهاد داد؟

محمدحسن روزی طلب در پلاس خود نوشت:

 
 
آیا می دانستید اولین کسی که پس از شهادت سیدعباس موسوی پیشنهاد داد سید حسن نصرالله در سنین جوانی دبیرکل حزب الله لبنان شود، آیت الله جنتی بوده است و خود او بود که جلسه شورای رهبری حزب الله را تشکیل داد و این تصمیم را عملی کرد!
————————————————————–
«عقل منفصل» حسن روحانی کیست و چه می گوید؟/ چرا رهبر انقلاب در سخنان اخیر خود بیشتر بر واژه «استقلال» کشور تاکید می کنند؟

Amirhosein Sabeti‏ در پلاس خود نوشت:

یکی از افرادی که بازخوانی آثار مکتوب وی نشان می دهد  برای پیشرفت کشور راهی جز ارتباط با غرب حتی به قیمت خدشه دار شدن استقلال کشور نمی شناسد «محمود سریع القلم» استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است؛ در این میان حتی اگر حسام الدین آشنا تاکید کند سریع القلم مشاور رییس جمهور نیست، اما بسیاری از حرفها و مواضع این روزهای روحانی را باید در آراء و افکار وی ریشه یابی کرد و تاثیر وی بر روحانی فراتر از یک مشاور بلکه به مثابه «عقل منفصل» اوست، از جمله بازگشایی گره های اقتصادی کشور بوسیله نزدیک شدن با غرب، حضور روحانی در اجلاس داووس و دعوت از سرمایه داران خارجی برای حضور در ایران، تاکید رییس جمهور بر آموزش حقوق شهروندی به دانش آموزان و … که مثال های ساده و همه فهمی در این باره محسوب می شوند.سریع القلم فردی نیست که چارچوب ها و خطوط قرمز دیپلماسی در جمهوری اسلامی را نشناسد و آنچنان که در آثار مکتوب و مواضع شفاهی وی نیز مشخص است، به خوبی می داند که رابطه ایران و امریکا هیچ گاه نمی تواند حالت «عادی» به خود بگیرد، چرا که به تصریح وی مساله اصلی مساله ایران و امریکا نیست، مساله اصلی «اسراییل» و نوع نگاهی است که امریکایی ها به منافع اسراییل دارند.سریع القلم همانطور که در بخش چهارم کتاب معروف خود به نام «عقلانیت و توسعه یافتگی ایران» توضیح می دهد؛ امریکایی ها به هیچ عنوان حاضر به رویگردانی از منافع اسراییلی ها و زیر پا گذاشتن خطوط قرمز رژیم صهیونیستی نیستند و از این رو، تصور رابطه ایران و امریکا به یک رابطه عادی تصوری خام و ناشی از نشناختن جهان معاصر است. وی حتی در بخشهای دیگری از کتاب خود تصریح می کند که هیچ گاه نزاع غرب و شرق پایان نخواهد داشت اما باید کیفیت و چگونگی آن را مدیریت کرد اما با این حال در ادامه با مواضعی متناقض، بر ضرورت گسترش رابطه ایران و غرب به بهای توسعه کشور تاکیدات مکرر و ویژه ای دارد. سخنانی که عملیاتی کردن آنها به معنای خدشه وارد شدن به «استقلال» و «قدرت درونزای یک کشور» خواهد بود و پیشرفت را در گرو رابطه و طبیعتا وابستگی هر چه بیشتر به غرب و دست کشیدن از آرمان ها و اصول انقلاب تلقی می کند.به عنوان مثال وی در فصل هفدهم این کتاب ضمن تشریح دیدگاه خود در این باره، بر «لزوم عدم تقابل با غرب» تاکید کرده و می نویسد: «حال که استقلال سیاسی داریم از غرب برای داخل خود استفاده کنیم. نگاه و رهیافت مبارزه ای با غرب، هیچ فایده ملموسی برای شکوفایی مسلمانان ندارد بلکه پول و منابع مسلمانان را صرف حفظ امنیت داخلی آنها خواهد کرد.»وی در ادامه بدون اشاره به درگیری ها و تقابل طلبی غربی ها با ایران، ظاهرا ریشه تقابل طرفین را در رفتار خود ایرانی ها خلاصه می کند و می نویسد: «تفکر تقابلی فقط یک فایده روانی دارد آن هم اینکه ناراحتی های تاریخی ما از غرب را مرهم می بخشد! روان تاریخی ما لذت می برد از اینکه اکنون هرچه می خواهیم به آنها می گوییم اما این کار عاقلانه نیست. غرور کاذب برای حل و فصل مسایل جاری یک ملت فایده ای ندارد.»

سریع القلم در ادامه راه پیشرفت کشور را نیز تجویز کرده و ضمن تاکید بر حل مشکلات کشور بوسیله رابطه با غرب، می نویسد:«نگاه تقابلی به غرب، حکم مسکن را دارد و درمانی دراز مدت و نهادینه برای مشکلات ما نیست … مهم ترین صحنه ای که ما می توانیم در آن با غرب کار کنیم، سامان وضع دنیایی است … اصل کارآمدی و مشتقات کارآمدی در مغرب زمین است. تنها در سایه کارآمدی است که می توان مسایل نسل جدید را حل کرد و اقتصادی سالم را به ارمغان آورد … مبنای قدرت اقتصادی است و اقتصاد نیز نزد غربیان است. بدون آنها نمی توانیم به صورت عمیق و تکنولوژیک در صحنه اقتصاد منطقه ای و جهانی وارد شویم. کیفیت نزاع و مصحلت اندیشی دراز مدت بعضا ممکن است در جابه جایی اصول (!) شرایط نوینی ایجاد کند. ما به دنیای بیرونی نیاز به صلح داریم تا بتوانیم داخل خود را سامان دهیم. ما به موجب شرایط خاص داخلی خود و رسالت تاریخی نظام سیاسی ناچاریم به لبخندهای مصنوعی با دنیای بیرونی مبادرت ورزیم.»

وی در بخش دیگری از این کتاب نیز نکاتی را مطرح می کند که مقدمه آن، این تصور است که در حال حاضر غربی ها رفتارشان نسبت به ایران عوض شده و این ما هستیم که باید با یک گذشت ساده بابت جنایات آنها، روابط عادی با غرب را از سر بگیریم: «غرب در خاورمیانه فوق العاده بد عمل کرده است و سابقه غیر اخلاقی به جای گذاشته است. ولی ما ضمن اینکه این روش را محکوم می کنیم نباید همیشه در گذشته زندگی کنیم! از گذشته باید پند گرفت و در شرایط فعلی زندگی کرد.»

سریع القلم در فصل بیست و سوم کتاب مورد اشاره نیز ضمن بیان اینکه کشور در حال حاضر دارای استقلال است اما ناکارآمد است و برای رفع این ناکارآمدی و پیشرفت، باید با غرب رابطه داشت می گوید: «همین کسانی که در شرایط کنونی مدیران کشورند استقلال سیاسی ایران را به ارمغان آورده اند. یعنی نسلی هستند که مبارزه کرده اند با توجه به اینکه در زمان قاجار و پهلوی سفارت های روس و انگلیس و امریکا کشور را مدیریت می کردند، ایران بعد از انقلاب به لحاظ سیاسی مستقل بوده است. به عنوان یک ایرانی در شرایط فعلی خیلی باید خرسند باشیم. هر چند جامعه ما یک جامعه ناکارآمد است که این ناکارآمدی را خود ایرانی به وجود آورده است.» و این در حالی است که وی در بخش دیگر تاکید می کند: «کسی که جوانی اش را مبارزه کرده و همیشه در سیاست بوده و بعد از انقلاب نیز در سعی و تلاش برای حفظ آنچه برایش مبارزه کرده بوده است، به هیچ وجه نمی تواند تعامل با دشمن سابق خود را بپذیرد.»

نکته جالب توجه آنکه سریع القلم در ادامه همین مبحث در پاسخ به این سوال که «در مورد مقوله استقلال، عده ای معتقدند که نگاه سنتی به مفهوم استقلال بسیاری از دستاوردهایی را که می تواند برای یک جامعه ایجاد شود از بین می برد و علت برخی ناکارآمدی ها نیز همین نگاه ناقص و سنتی به مفهوم استقلال است» پاسخ مثبت می دهد، هرچند تلاش دارد تا با ارائه یک مفهوم غلط و اشتباه از تعبیر کلیدی «استقلال» سخن خود را به کرسی بنشاند و این گزاره غلط را به مخاطب ارائه کند که پیشرفت واقعی کشور تنها در گرو رابطه با غرب و حتی خدشه وارد شدن به استقلال یک کشور است.

این در حالی است که  رهبر معظم انقلاب چندی قبل در دیدار ۱۹ بهمن خود با فرماندهان ارتش با هشدار نسبت به همین دیدگاه خطرناک نسبت به پیشرفت کشور، از کسانی سخن گفتند که در داخل ایران از پیشرفت به بهای خدشه دار شدن استقلال ملت حرف می زنند.

رهبر انقلاب در بخشی از سخنان خود در این دیدار، همچون چند سخنرانی اخیر دیگر که بر مفهوم «استقلال» کشور تاکید ویژه ای دارند، اظهار داشتند: «دستگاه‌هاى تبلیغاتى اینها (دشمن) به کار مى‌افتند براى اینکه ملّتها را از استقلال روگردان کنند؛ این‌جور تبلیغ میکنند که استقلال سیاسى کشورها یا استقلال فرهنگى و اقتصادى کشورها با پیشرفت کشورها منافات دارد. میشنوید این حرفها را، آن کسانى که با تبلیغات جهانى آشنایى دارند، میشنوند؛ در دنیا به‌عنوان اتاقهاى فکر، به‌عنوان حرفهاى فیلسوفانه، این مطالب را پخش میکنند، کسانى هم در داخل کشورها – از جمله داخل کشور ما – همین حرفها را از طرف آنها منتشر میکنند، که یک کشورى اگر بخواهد در مجموعه‌ى کشورهاى پیشرفته‌ى دنیا قرار بگیرد، چاره‌اى ندارد جز اینکه از میل استقلال‌خواهى فرو بکاهد، میل به استقلال را در خود کم کند؛ و الا با هم نمیسازد که یک کشورى بخواهد مستقل باشد، بخواهد صرفا بر روى منافع خود تکیه بکند، و در عین حال جزو منظومه‌ى پیشرفت جهانى هم قرار بگیرد. خب، این حرف حرف کاملا غلط و ساخته‌ و پرداخته‌ى کسانى است که با استقلال کشورها مخالفند.»

لذا توجه به عملکرد کلان دولت یازدهم در طی ۶ ماه گذشته و توجه بیش از اندازه به خارج از کشور برای بهبود اوضاع اقتصاد داخلی و چشم داشتن به رفع تحریم ها به جای توجه به ظرفیت های درونی، به خوبی نشان می دهد ریشه این مدل اقدامات دولت جدید را باید در آرا و اندشه های محمود سریع القلم مشاور آقای روحانی جستجو کرد.

حال بهتر می توان هشدارهای اخیر رهبر معظم انقلاب را تحلیل کرد؛ اینکه یک استاد دانشگاه چنین نظریاتی در باب پیشرفت و استقلال کشور داشته باشد جای تاسف دارد اما خطرناک بودن این نوع نگاه زمانی خود را بیشتر نشان می دهد که همین فرد به مثابه «عقل منفصل» یک دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران عمل کند. ادعایی که برای فهم صحت و سقم آن فقط کافی است برخی از مواضع و رفتارهای رییس جمهور در ماه های گذشته آغاز به کار دولتش تا کنون را مرور کنیم.

نمایش کمتر

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=24411

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x