گروه استانی«کمال مهر»، به نقل از “طنین شهر”؛ نسا اصلانی هنرمند سینما،تاتر وتلویزیون است که برای ابراز همدردی با هم نوعانش به حضور چندساعته در کرمانشاه و سلفی گرفتن با داغ مردم زلزله زده کرمانشاه بسنده نکرد و اتفاقا روزهای زیادی را در کنار آنها و در چادرهای هلال احمر سپری کرد.
او در زمان سفر به این استان با یکی از گروه های جهادی استان البرز به نام “کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی (ع)”آشنا شد و پابه پای آنها به روستاهای صعب العبور زلزله زده سرزد.
از حال و هوایش که پرسیدیم چندان دل خوشی نداشت .
او انتظار داشت حالا که پس از گذشت ده ها روز از وقوع زلزله به کرمانشاه می رود اوضاع مساعد تری را شاهد باشد اما با صدایی گرفته گفت در سرمای زیر صفر شبهای روستا شاهد لرزیدن دستان نحیف کودکانی بوده که حالا فکر کردن به آنها خواب را از چشمانش گرفته است.
به اصرار خبرنگار ما چند تصویر از سفرش از سوی گروه جهادی در اختیارمان گذاشته شد با دیدن این تصاویر از او خواستیم در مورد حضورش در میان مردم زلزله زده بگوید و او با آرامش و طمانینه آنچه را که از درد مردم لمس کرده بود برایمان بازگو کرد.
او در آغاز سخن خودش را یک کرمانشاهی معرفی کرد و گفت رفتنش به کرمانشاه نه تنها برای تعلق خاطر به زادگاهش بلکه قلبا وظیفه خود دانسته و هدفش آرام کردن کودکان زلزله زده با توجه به تسلطش به زبان کردی بوده است و اگر این اتفاق در شهر دیگری رخ می داد احساسش همین بود .
از او خواستیم از خاطراتی که با کودکان روستا داشته برایمان بگوید و او در حالی که صدایش با غصه آمیخته شد گفت: در این روزها کودکانی را دیدم که از شدت سرما تاب راه رفتن نداشتند و به نظرم کمبود لباس گرم و دارو تقویتی بارزترین مشکلی بود که لمس می شد.
او در ادامه گفت: به جهت اینکه کار با کودک را بسیار دوست دارم و مدتی نیز در تلویزیون مجری برنامه کودک بودم بیشترین ساعات روزم را با کودکان زلزله زده گذراندم و بیشتر به زبان کردی برایشان قصه هایی با مضمون امید گفتم و نقاشی و بازیهایی با مضمون امید و ارزوهایشان انجام دادم، اما شاهد بودم بسیاری از بچه ها تمایل داشتند قصه گویی ها و بازیها روی آوار خانه هایشان انجام شود و گویی می خواستند من را به خانه های فروریخته شان دعوت کنند و این تلخ ترین خاطره ای بود که من از بودن در کنار کودکان زلزله زده به همراه دارم و تصور نمی کنم هرگز بتوانم مظلومیت و معصومیت این کودکان را از ذهنم بیرون کنم.
از او خواستیم برای مخاطبین ما از اوضاع زندگی مردم و آنچه که در کرمانشاه دیده است بگوید، از کودکانی که حالا با او اخت شده بودند و مهربانی اش گرما بخش چادرهای سردشان شده بود.
این بازیگر در پاسخ ما گفت: در چندروزی که در روستاهای کرمانشاه بودم شعور و شرافت مردم سرزمینم را به عینه لمس کردم مردم آن روستاها با وجود مشکلات پوشاک،خوراک،سیستم گرمایشی و بهداشتی،نداشتن کانکس و چادر مناسب،چنان مقاوم بودند که گویی آنها ما را دلداری می دادند در آن شرایط سخت و سرما هرکجا که می رفتیم بساط چایشان را فراهم می کردند .
شبها در چادر خوابیدم پس لرزه های شدید منطقه را لمس کردم و دغدغه هایشان را یک به یک به وضوح مشاهده کردم آنها منزلتی کمتر از مدافعان حرم نداشتند.چرا که همین زنان و مردان در زمان جنگ شجاعانه مقابل دشمن و دفاع از حریم و خاک ایران جنگیدند و اوارگی و مظلومیت أنها را در این شرایط سخت و بحرانی زلزله لمس کردم.
زمانی که خانم اصلانی از جنگ و مدافعان حرم یاد کرد،بهترین فرصت را دیدیم که از تقدیم جایزه اش به مدافعان حرم یاد کنیم، چرا که ایشان یکی از مهمترین جایزه هایش را که به عنوان بهترین بازیگر اول زن در بخش ویژه سومین جشنواره خمسه (با عنوان مدافعان حرم )دریافت کرده بود را به شیرزنانی تقدیم کرد که سالهای دفاع مقدس در مرزها شجاعانه مقابل دشمن جنگیده بودند.
از این بازیگر محبوب و مردمی خواستیم نظرش را در مورد گروه جهادی ای که تازه با آنها آشنا شده بگوید و او گفت: من در این روزها جوانان مخلصی را دیدم که خودشان را نمی دیدند و از جانشان برای رفع مشکلات مردم مایه می گذاشتند.
در پایان از او خواستیم به عنوان حسن ختام گفت و گو هر مطلبی را که می خواهد بگوید
او گفت: دوست دارم آخرین کلامم خطاب به خیرین و مسولین باشد و از آنها بخواهم توجه بیشتری به روستاهای زلزله زده کرمانشاه که بعضی از آنها علاوه بر دور افتادگی حتی صعب العبور هم هستند داشته باشند چرا که به گفته بسیاری از آنها حالاکه از زلزله جان سالم به در برده اند هیچ بعید نیست که از سرما و نبود امکانات اولیه زندگی از بین بروند.
همچنین از جامعه هنری کشور نیز تقاضا می کنم حمایت از این مردم رنجور را مستمر ادامه دهند و این طور نباشد که اوضاع آنها چند ماه بعد به فراموشی سپرده شود.
انتهای پیام/